این اثر به سفارش راه سبز مالزی(رسام) درکمیته ی بزرگداشت دومین سالگرد این فقیه عالیقدر ساخته شده است
کارگردان و تدوینگر:علی فاتحی
ما سبزهای ساختارشکنیم و خواهان تغییــــر بنیادینِ رژیمِ حاکم برایران هستیم ، ما ازخواستِ مردمِ داخل کشورمان تبعیّت میکنیم ، دلبستــــه به کسانـی و یا جریانــــی نیستیـم. محمدرضا حیدری
در این مقاله که در شماره روز دوشنبه، ۱۶ آبان (۷ نوامبر) روزنامه واشنگتن پست انتشار یافته آمده است که اسناد و اطلاعات آژانس حاکی از آن است که یک دانشمند شوروی سابق و نیز کارشناسان کره شمالی و پاکستانی برای سالها در این زمینه به ایران کمک کردند.
مقام های آمریکایی و اسرائیلی همواره گفته اند از دیدگاه آنها دستیابی ایران به توانایی اتمی تفاوتی با دستیابی این کشور به سلاح اتمی ندارد زیرا به یک میزان موازنه قوا را در منطقه بر هم می زند.
قرار است آژانس بین المللی انرژی طی هفته جاری گزارش خود را درباره فعالیت های هسته ای ایران منتشر کند.
به نوشته واشنگتن پست اطلاعات محرمانه ای که طی سالها به آژانس رسیده به این نگرانی دامن می زند که ایران احتمالا هرگز فعالیت در ابعاد نظامی برنامه اتمی خود را متوقف نکرده است.
این در حالیست مقام های اطلاعاتی آمریکا باور دارند ایران بدنبال فشارهای بین المللی و داخلی تحقیقات مربوط به دستیابی به سلاح اتمی را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرد.
انتظار می رود در گزارش آژانس به آزمایش هایی اشاره شود که گفته می شود ایران طی آن مواد منفجره قوی به کار برده و فعالیت هایی را بر روی چاشنی هسته ای که یک عنصر کلیدی در سلاح های اتمی است، انجام داده است.
در همین حال مقام های کشورهای غربی و اسرائیلی فشارهای خود علیه ایران را افزایش داده اند.
هفته پیش رسانه های اسرائیلی گزارش کردند که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر، و ایهود باراک، وزیر دفاع آن کشور در حال تلاش برای جلب موافقت همه اعضای کابینه برای حمله یک جانبه به تاسیسات اتمی ایران هستند.
در مقابل، ایران که همواره بر صلح آمیز بودن برنامه هسته ایش تاکید داشته، این تهدیدها را بی اعتبار دانسته است.
اما به نوشته روزنامه واشنگتن پست گزارش آژانس نشان می دهد که ابعاد نظامی برنامه اتمی ایران از آنچه پیش تر گمان می رفت، "بلندپراوازنه تر، سازمان یافته تر و موفق تر" بوده است.
مقام های آمریکایی می گویند ایران احتمالا هنوز تصمیم به دستیابی به سلاح اتمی نگرفته است اما می خواهد به توانایی اتمی برسد یعنی کلیه قطعات و مهارت های لازم را کسب کند تا اگر لازم شد به سرعت بتواند این قطعات را به هم متصل کند و بمب اتمی بسازد.
'فشار آژانس بر آمریکا' و واکنش ایران
به نوشته واشنگتن پست اطلاعات داده شده به آژانس بین المللی انرژی اتمی نشان می دهد یک دانشمند اتمی شوروی سابق بنام ویاچسلاو دانیلنکو در اواسط دهه ۹۰ در مرکز تحقیقات فیزیک ایران که به برنامه اتمی این کشور مرتبط است فعالیت می کرده است.
این روزنامه می افزاید بر اساس این مدارک دانیلنکو برای حداقل پنج سال در زمینه آزمایش های انفجار هسته ای با ایران همکاری داشت و خود نیز در صحبت با کارشناسان آژانس این همکاری را تصدیق کرده است.
علاوه بر این، دیپلمات ها و کارشناسان تسلیحاتی گفته اند ایران برای بدست آوردن فرمولهای ریاضی و کدهای طراحی تئوریک برنامه اتمی خود به دانشمندان خارجی از جمله کره شمالی اتکا کرده و از حمایت های عبدالقدیر خان، پدر بمب اتم پاکستان نیز بهره برده است.
روزنامه نیویورک تایمز نیز در مقاله خود نوشته است یوکیو آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی یازده روز پیش برای گفتگو با مقام های ارشد شورای امنیت ملی آمریکا درباره این گزارش به کاخ سفید رفت.
به نوشته این روزنامه بر خلاف ماجرای عراق که آژانس بین المللی انرژی اتمی ادعاهای دولت جورج بوش درباره برنامه اتمی صدام حسین را رد می کرد، این بار این آژانس است که خواستار فشارهای جهانی علیه ایران است، در حالیکه دولت باراک اوباما عقب نشسته و ناظر ماجراست.
نیویورک تایمز می نویسد روسیه و چین در اقدامی کم سابقه نامه ای به آقای آمانو نوشته و از او خواسته اند جزئیات این گزارش را علنی نکند.
در حالیکه در روزهای اخیر، گمانه زنی هایی در مورد محتوای گزارش آژانس انتشار یافته، مقامات ایرانی بار دیگر هرگونه ارتباط برنامه های هسته ای این کشور با هدف های نظامی را تکذیب کرده و پیشاپیش هرگونه اتهام احتمالی در گزارش مدیرکل آژانس را نادرست خوانده اند.
علی اکبر صالحی وزیر خارجه ایران درباره گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز گفته است اگر آژانس اطلاعاتی درباره برنامه هسته ای این کشور دارد همه موارد را بگوید و به گفته وی "مرگ یکبار، شیون یکبار."
همچنین، روز دوشنبه، احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران در مراسم نماز عید قربان تلویحا وجود اتهاماتی علیه ایران در گزارش آقای آمانو را محتمل دانست و آن را به سرنگونی برخی رهبران کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا ارتباط داد که، به گفته وی، باعث شد تا "سال گذشته تحقیقا سیاه ترین سال نه برای رئیس جمهوری تازه کار آمریکا، بلکه در تاریخ این کشور" باشد.
احمد خاتمی در مورد گزارش آتی مدیرکل آژانس گفت: "من از همین جا به دبیرکل آژاسن می گویم که آبروی آژانس بین المللی انرژی هسته ای را با رفتار خود از بین نبرد زیرا اگر قرار باشد او به عنوان ابزار بی اراده آمریکا عمل کند و علیه ملت آزاده ایران، دروغی را به عنوان سند منتشر کند، مطمئن باشد این باقیمانده آبروی آژانس را خواهد برد."
رادیو فرانسه : انتشار بی سابقه مقاله ای انتقادی در یکی از سایت های منسوب به اصولگرایان، علیه عملکرد سفارت جمهوری اسلامی در لندن و باز تاب آن در سایر رسانه های همگروه، میتواند نشانه شکل گرفتن تلاشهایی برنامه ریزی شده، جهت فراهم ساختن زمینه واگذاری مدیریت وزارت خارجه جمهور ی اسلامی به سپاه پاسداران و یا در اختیار گرفتن مستقیم آن از سوی نظامیان تلقی شود.
درهفتۀ جاری سایت خبری تابناک، منسوب به محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه و یکی از نامزد های اصولگرایان در انتخابات گذشته رییس جمهوری، مقاله ای انتشار داد با عنوان " سفارت ایران در لندن به چه کاری مشغول است"؟
در این مقاله اگر چه در ظاهر عملکرد سفارت خانه بی سفیر ایران در لندن هدف قرا گرفته، در باطن، عملکرد وزارت خارجه بزیر سئوال رفته است. در اختیار گرفتن مستقیم وزارت خارجه توسط سپاه، علاوه بر فراهم آوردن پایگاهی برای اعزام کادر های اداری سپاه به خارج، اداره عملیات برون مرزی آنرا نیز، بدون مداخله و مزاحمت عوامل غیر سپاهی، ممکن میسازد.
پیش از تدارک هجوم تازه سپاه برای در اختیار گرفتن وزارت خارجه، وزارت نفت با عزیمت رستم قاسمی از قرار گاه خاتم الانبیا، بازوی مهندسی سپاه، به آن وزارتخانه، به اشغال سپاه درآمده بود.
وزرای سپاهی
وزارت کشور با حضور مصطفی محمد نجار و وزارت دفاع با حضور احمد وحیدی، وزارت نیرو با حضور مجید نامجو، وزارت اطلاعات با حضور حیدر مصلحی، وزارت رفاه با حضور صادق محصولی، و چند پست معاون رییس جمهور، پیشتر در اختیار سپاه قرار گرفته بود.
در حال حاظر نیز نمایندگان سپاه، چند سفارتخانه کلیدی را در بغداد، کابل، دمشق، و همچنین تعدادی از سفارتخانه های جمهوری اسلامی را در آسیای مرکزی، آمریکای لاتین و آفریقا بطور کامل در اختیار دارند.
پس از شکست رییس دولت دهم در رقابت قدرت با رهبر جمهوری اسلامی و شکل گرفتن خلاء نسبی ناشی از این عقب نشینی، سپاه پاسداران موضعی مستحکم تر از پیش در هرم قدرت داخلی بدست آورده است. در نتیجه این بهبود موقعیت، سپاه در تدارک حضور فعال در انتخابات آینده مجلس و پس از کسب کرسی های بیشتر در مجلس، نشانه رفتن پست رییس جمهوری و تشکیل دولت یازدهم است.
رییس دولت دهم که ادامه حضور غیر مستقیم خود را در دولت بعدی بسیار دشوار می بیند، به نوعی باز گذاشتن دست سپاه در امور اجرایی را در جهت تلافی شکست های اخیر خود و بی ثبات ساختن موازنه قدرت داخلی به سود نظامیان و زیان روحانیون می بیند. هدیه وزارت نفت به سپاه نیز در راستای این سیاست صورت گرفت.
مسابقه برای جلب حمایت سپاه
چهره های امیدوار در انتخابات آینده رییس جمهوری نیز راه موفقیت خود راعلاوه بر کسب پشتیبانی رهبر، در جلب حمایت سپاه می بینند. منجمله علی لاریجانی، رییس مجلس اسلامی که در وزارت خارجه از نفوذ و سهمیه قابل ملاحظه ای برخوردار است، بنظر میرسد که واگذاری مدیریت کامل این وزارت خانه را به سپاه، در صورت چشم پوشی سپاه از پست رییس جمهوری و رسیدن خود به این مقام، در انتخابات آینده، مورد توجه قرار دهد.
طی ماههای اخیر، با حمایت علی لاریجانی، علی اکبر صالحی وزیر خارجه، درمجلس در چند نوبت مورد انتقاد قرار گرفته و حتی تهدید به استیضاح شده است.
با این وجود، و شاید بی اعتنا به رقابت نامزد های آینده برای جلب حمایت سپاه، و یا سیاست های در باطن تلافی جویانه و در ظاهر دوستانه، رییس کنونی دولت در باز کردن درهای بیشتر بروی نظامیان و سپاه پاسداران مستقیما طرح افزایش نفوذ در امور اجرایی و اعمال مدیریت مستقیم در وزارتخانه ها را با هدف گرفتن وزارت خارجه مورد توجه قرار داده است.
سوابق وزیران سابق
وزرای خارجه سابق جمهوری اسلامی، کریم سنجابی، ابراهیم یزدی، ابولحسن بنی صدر، صادق قطب زاده، محمد علی رجایی، میر حسین موسوی، علی اکبر ولایتی، کمال خرازی و منوچهر متکی، هیچیک عضویت سپاه پاسداران را نداشته اند. سفرای جمهوری اسلامی در لندن نیز از این انتساب به سپاه و داشتن سابقه خدمت در سپاه محروم بوده اند.
سطح مناسبات ایران و بریتانیا، بعد از قطع روابط لندن با تهران در آذر ماه 1359، 7 سال بعد ارتقاء یافت و اولین سفیر جمهوری اسلامی، غلامرضا انصاری، در سال 1367 عازم لندن شد.
مرتضی سرمدی سفیر بعدی ایران بود و در دولت دوم محمد خاتمی، محمد حسن عادلی عازم لندن شد. بعد از عادلی، و در یک یورش فله ای برای تغییر سفیران کار آمد تر ایران در خارج، و همزمان با انجام تغییرات مشابه در پاریس، برلین و مالزی، سفارت ایران در لندن به رسول موحدیان عطار رسید که در اندازه های اداری و سوابق سیاسی و علمي، عادلی نبود.
بعد از خاتمه زمان سفارت عطار در لندن، دولت احمدی نژاد مهدی صفری، سفیر سابق در مسکو را برای این پست در نظر گرفت ولی دولت بریتانیا با این ماموریت روی موافق نشان نداد. صفری چند ماه بعد سفیر جمهوری اسلامی در پکن شد و سفارت لندن به حال سابق باقی ماند.
اگرچه در زمان موحدیان عطار، مناسبات ایران و بریتانیا مسیر دشواری را طی کرد، در عین حال کنسولگری جمهوری اسلامی در لندن شاید با تلاشی بیشتر از گذشته امور کنسولی را ادامه داد.
از نکته های بحث انگیز زمان سفارت رسول موحدیان در لندن، هدیه کردن یک گوسفند به شاهزاده ویلیام، فرزند ولیعهد بریتانیا، در زمان ازدواج او بود.
از زمان برگزاری انتخابات پیشین ریاست جمهوری، مناسبات بریتانیا و جمهوری اسلامی سرد تر از گذشته شده است. به قدرت رسیدن دولت محافظه کار دیوید کامرون در بریتانیا، این دشواری ها را بیشتر تر از پیش ساخته.
در حال حاظر نزدیک به ٢ میلیارد دلار دارایی های ایران در بانک های بریتانیا بلوکه شده و در تازه ترین اقدام علیه جمهوری سلامی، لندن پنج فرد مشکوک و متهم به دخالت در طرح ترور سفیر عربستان در واشنگتن را که به تازگی از سوی آمریکا تحریم شده اند (منجمله قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس، غلام علی شکوری، عبدالرضا شهلایی و حامد عبداللهی)، مشمول تحریم و مسدود کردن اموال ساخته است.
با توجه به حساسیت فوق العاده ای که اقدامات سپاه در خارج از کشور ایجاد کرده است، افزایش نفوذ سپاه در وزارت خارجه و یا واگذاری مدیریت مستقیم این وزارتخانه به سپاه، تنها میتواند مناسبات خارجی بحران زده جمهوری اسلامی را در وضعیتی دشوار تر قرار دهد.
انتصابات جدید
محمدحسین دهقانی مدیرکل امور سیاسی و بین الملل وزارت امور خارجه به عنوان سفیر جدید ایران در کلمبیا منصوب می شود. سفارت ایران در کلمبیا از جمله ۶ سفارتخانه ای بود که به دلیل طولانی شدن فرایند انتخاب سفیر جدید با توجه به خاتمه یافتن ماموریت سفیر پیشین بدون سفیر اداره می شدند. دهقانی در همین راستا عازم بوگوتا پایتخت کلمبیا می شود تا ماموریت خود را به عنوان سفیر جدید ایران در این کشور آغاز کند.
حمیدرضا شاکری نیاسر به عنوان سفیر جدید جمهوری اسلامی ایران در سوئد انتخاب شده است که به همین منظور عازم استکهلم خواهد شد. شاکری هم اکنون سمت مدیرکل ایرانیان خارج از کشور وزارت امور خارجه را بر عهده دارد. شاکری جانشین رسول اسلامی سفیر کنونی ایران در سوئد خواهد شد که ماموریت وی پایان یافته است.
محمود بریمانی مدیرکل سازمان های تخصصی و اقتصادی بین المللی وزارت امور خارجه به عنوان سفیر جدید ایران در بلژیک تعیین شده است. با توجه به اینکه مقر اتحادیه اروپا در بلژیک است سفیر ایران در این کشور نمایندگی کشور در اتحادیه اروپا را نیز بر عهده دارد. وی جانشین علی اصغر خاجی سفیر کنونی ایران در بلژیک می شود .
فرارو : فارین پالسی با انتشار عکسی، دکتر علی اصغر سلطانیه را در حالی نشان میدهد که در پشت میز نمایندگی رژیم صهیونیستی نشسته است.
در عکس زیر دکتر علی اصغر سلطانیه، نمایندگی دائم ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی در جلسه ماه گذشته آژانس دیده می شود که پشت میز نمایندگی اسرائیل نشسته و در حال انجام یک گفتگوی رسمی است.
سلطانیه مشغول بحث و گفتگو با یکی از اعضای هیئت نمایندگی ایرلند - که ریاست کمیته پادمانهای هستهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برعهده دارد - و یک دیپلمات کوبایی است. وی در این گفتگو از سوی دو مقام ایرانی دیگر همراهی می شود.
سخنگوی دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گفت: تابعیت مضاعف خلاف قانونی است و اگر اطلاعاتی در رابطه با تابعیت دوگانه برخی مسئولان داشته باشیم به مسئولان مربوطه ارائه خواهیم داد.
به گزارش خبرنگار مهر، رامین مهمانپرست رئیس مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه ای وزارت امور خارجه در نشست خبری هفتگی با خبرنگاران رسانه های داخلی و خارجی در پاسخ به سئوال خبرنگار مهر در رابطه با اینکه آیا وزارت خارجه آمار و اطلاعاتی از تعداد مسئولان دارای تابعیت دوگانه در اختیار دارد، گفت: تابعیت مضاعف خلاف قانون اساسی است و جزو کارهای مجاز محسوب نمی شود که ما بررسی کنیم چه کسانی تابعیت دوگانه را کسب کرده اند.
وی افزود: دستگاههای مربوطه به وظایف خود در این رابطه عمل می کنند و این موضوع به عهده وزارت امور خارجه نیست اما اگر اطلاعاتی در این خصوص به دست بیاوریم در اختیار مقامات مربوطه قرار خواهیم داد.
لازم به توضیح است که صحبتهای آقای رامین مهمانپرست فرافکنی مشکلات ، بی کفایتی و بی لیاقتی مدیران موجود در دستگاه دیپلماسی کشور می باشد زیرا ایشان از وجود اداره تابعیت و امور پناهندگان در وزارت امور خارجه بی اطلاع است و نمی داند که یکی از وظایف این اداره بررسی و تحقیق در باره ماده 989 قانون مدنی و تابعیت مضاعف ایرانیان می باشد .
در هیچ برهه از تاریخ ایران، حکومتی چنین مذبوحانه، با هزاران نیرنگ و چهره در صدد از هم پاشیدن و اختلاف در میان جبهه آزادیخواهان نبوده است. نه تنها آزادیخواهان و منتقدان به حاکمیت نامشروع، بلکه عمق اختلاف و درگیری و جنگ در همه جبهه ها علیه مردم ایران عملی گردیده است.
شیوه های بکار گیری این حکومت در مرعوب کردن، کشتن، از بین بردن، اختلاف انداختن، و خریدن اشخاص، و مهمتر از همه با تزریق بی شرفی و بی وجدانی در بین هواداران خود، تا اعلی درجه کوشیده است ویرانی و تخریب روحی و معنوی طرف مقابل را به زانو در آورد و خاک تفرقه تمامی مردم کشورمان را در بر گیرد و حتی یکپارچی فرد فرد مردم در درون خودشان نیز از بین برود و هر شخص چنده پاره گردد تا حکومت بهتر بتواند انسان ها را به برده گی بکشاند و تا جایی که ممکن است بر گرده مردم سواری کند.
به این سوال مهم می رسیم چرا آزادیخوهان و مخالفین ظلم و استبداد در این سه دهه بعد از انقلاب نتوانسته اند کاری مهم در جهت سقوط این نظام مخرب انجام دهند.
نگاهی گذرا به وقایع اتفاق افتاده برای قشرهای مختلف ملت، از جمله روحانیونی که احساس مسئولیت نموده و در صدد اعتراض بر آمده اند. نشان می دهد حکومت با بدترین شیوه و رفتار اهانت آمیز و تهدید و تحقیر تمام کوشیده است تا آنجا که ممکن است صدای هر انسان آزاده ای را از هر قشری که باشد در نطفه خفه کند. و فقط یک نمونه آن آیت الله کاظمینی بروجردی است که به دلیل اعتقاد به جدایی دین از سیاست سالهاست مورد شکنجه و آزار در زندان قرار گرفته است.
حکومت با سرقت جنازه، ایجاد گورهای دست جمعی،(اختلاف در زنده ها، و دفن کردن مخالفین بصورت دست جمعی) جلوگیری از کوچکترن تجمعات ازمجلس ختم گرفته، تشیع جنازه، تا دور هم جمع شدن حتی در یک دعای خانگی ممانعت شدید بعمل میآورد.
اگر به عملیات تخریبی جمهوری اسلامی که تمام عیار علیه ملت خود بکار بسته است بنگریم در تمامی لایه های این تحرکات ویرانگرانه آثار اختلاف و جنگ خانگی از هسته خانواده شروع شده تا بالاترین قشرهای جامعه از روشنفکران و فعالان سیاسی گرفته تا هر گروه، حزب، سازمان، انجمن ها، سندیکاها و غیره ... به طور مشخص مشاهده می گردد.
آنچنان جنگ و درگیری بین افراد شیوع پیدا کرده است که جنگ زن و مرد، فرزند با پدر و مادر، قوم خویش با دیگر بستگان، مردم با مردم، همسایه با همسایه، امان همه را بریده است. آمار طلاق، دعوا و قتل، تجاوزات به حقوق یکدیگر، سطح خشونت و درگیری، ناهنجاریهای اجتماعی، تجاوزات گروهی، بی رحمی و قساوت و ستم مردم برخودشان بقدری شیوع یافته است که فقط با کمک تمام ایرانیان صاحب فکر و اندیشه، روانشناسان و روانکاوان، جامعه شناسان می توان قدمی در جهت بهبود شرایط برداشت.
ضروی است کارشناسان و دلسوزان فوق، ضمن تحقیق و بررسی ضمن پرداختن به ریشه های آن، کمک به جبهه بزرگ آزادیخوهان کنند و راهکارهایی که گره از کارها می گشاید پیش روی جنبش سبز و قیام ملی ایرانیان بر علیه ظلم و استبداد قرار دهند.
جمهوری اسلامی با عملیاتی حساب شده و دقیق، تمام توان و انرژی مردم را در این بازار آشفته اختلاف و جنگ گرفته است که دیگر رمقی و حسی و روح مبارزه و دادخواهی در کسی باقی نمانده است.
رژیم دیکتاتور با پاشیدن خاک تفرقه، یاس و نومیدی ، و تلقین به ملت که هر حرکت سازنده و پویا برای آزادی بیفایده است و بهتر از حاکمین فعلی هیچ کس دیگری وجود ندارد و نیز با نشان دادن اختلاف و درگیری در بین آزادیخواهان به ملت چنین وانمود می کند که هر کس ساز خود را می زند و بهتر است ما را بپذیرید که وضع فردای شما بدتر از این خواهد شد.
حکومت دیکتاتور ایران با بکار گیری زبده ترین کارشناسان درخصوص مسائل اجتماعی و جامعه شناسی، و مطالعه بر روی گروه های مخالف داخل و خارج ، نهایت سعی و کوشش خود را می نماید تا آنجا که ممکن است افراد را به جان هم انداخته و قوه و نیروی گروه ها را با این درگیریهای خانمان سوز و بی نتیجه به تحلیل برده و سرانجام شکست و ناکامی را نصیب آنان نماید تا بدون هیچ حاصلی فقط زمان را بنفع حکومت از دست بدهند.
اکنون پاسخی برای سوال مهم دیگری در جلو ما قرار دارد که مخالفین استبداد و آزادیخوهان تا کی می خواهند بازیچه حکومت دیکتاتور ایران قرار گرفته و نیروی خود را که باید صرف تغییر بنیادی و ساختاری حکومت ایران قرار دهند، آنرا برای از بین بردن و تضعیف رقیب خود بکار برده و هرکس فقط بخواهد خود را مطرح کند.
هر گروه و حزبی می تواند با عملکرد خوب خود، مسیر و جهت را نشان دهد و تمام سعی خود را جهت اتحاد با دیگر گروه ها بکار گیرد و فقط دشمن اصلی او حرامیانی باشند که 77 میلیون ایرانی را به گروگان گرفته و در زندان بزرگی محبوس ساخته اند.
ناگفته نماند بعد از کودتای انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 و سرکوب شدید ملت و تجاوزات جنسی به زندانیان سیاسی ، اتحاد و انسجامی نسبی خوبی در بین آزادیخواهان داخل و خارج پیش آمد که قابل توجه و تقدیر می باشد اما استمرار آن به انسجام و وحدت بیشتری نیازمند است.
شکستن کمر دیکتاتوری واستبداد در ایران تنها با اتحاد همه آزادیخواهان ممکن است. ایران برای همه ایرانیان است و بس .... برای تحقق این شعار بیائیم تا دیر نشده و فاجعه ای رخ نداده است، دست اتحاد و همدلی به هم داده من ها را تبدیل به ما کنیم تا به آزادی کشور که خواست همه گروهای مخالف دیکتاتوری است سریعا نائل آمده و ملت حاکم بر سرنوشت خویش گردند.
در غیر این صورت رژیم فرعونی ایران توانسته است با کمترین هزینه، با دستان خود آزادیخواهان به تحلیل قوای آنان بپردازد. رسانه های گروهی اعم از رادیو و تلویزیون روزنامه ها و کلیه وسایل ارتباط جمعی بایستی در خدمت اتحاد مخالفین استبداد قرار گیرد و هرکس با هر نام و نشانی بخواهد بجای نشانه رفتن به سوی رژیم ترور و وحشت و ستم در ایران، توان خود را در جایی دیگر صرف کند آب به آسیاب رژیم ریخته و در تداوم ظلم و ستم شریک می باشد.
در پایان باردیگرخاطرنشان میسازد با توجه به خواسته اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران، ضمن حمایت همه جانبه جنبش سبز ملت ایران از قیام ملی و مردمی آزادیخواهان سوریه، از نهادهای حقوق بشری و سازمان های جهانی ، کشورهای صلح دوست جهان خواستار کمک به ملت مظلوم و بی دفاع سوریه باشیم و اینکه حساب ملت ایران با رژیم جمهوری اسلامی کاملا جداست ومردم ایران از مردم سوریه دفاع و پشتیبانی میکنند و بشار اسد با حمایت جمهوری اسلامی ایران است که چنین فجایع و جنایات بی سابقه ضد انسانی علیه بشریت انجام داده ،در نتیجه ضروری است هر انسانی که ذره ای شرف و وجدان دارد از مردم سوریه حمایت نماید.بدیهی است پیروزی مردم سوریه مقدمه پیروزی مردم ایران خواهد بود.
احمد ملکی
عضو کمپین سفارت سبز و دیپلمات ناراضی
www.sefaratesabz.com
مردد بودیم که سخن این هفته کمپین سفارت سبز را، به پیروزی قریب الوقوع مردم لیبی، اختصاص دهیم. یا متنی را که در نظر داشتیم، جهت دعوت از هموطنان، برای برگزاری یک روز تظاهرات، در مقابل سفارتخانه های رژیم بشار اسد، بمنظور همدردی و اعلام همبستگی ملت ایران، با مردم سوریه، در مبارزه شان علیه دو رژیم بعثی و ولی فقیه حاکم بر سوریه و ایران منتشر کنیم.
اما بیانیه اخیر وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا، اعضای کمپین را وادار نمود، سخن روز این هفته را باین موضوع اختصاص دهد. خانم کلینتون روز یکشنبه بیست و یکم اوت نا امیدی و یاس خود را ازین اقدام اعلام نموده و افزود: من و باراک اوباما، بهمراه مردم آمریکا، حمایت کامل و متحد خود را، از شین بائر، جاشوا، و سارا و خانواده های آنها درین ایام سخت و دشوار اعلام می کنیم. خبر محکومیت این دو شهروند آمریکایی در حالی اعلام شد ،که اخیرا ،وکیل آنها ابراز امیدواری کرده بود، موکّلانش بزودی آزاد خواهند شد.یا بعلت حساسیّت رژیم جمهوری اسلامی، به بیانیه های این کمپین، بیانیه مربوط به تقبیح و انزجار مردم ایران، از صدور حکم هشت سال حبس، برای دو تبعه آمریکایی، از سوی بیدادگاه رژیم جمهوری اسلامی، را بعهده تعویق بیاندازیم. تا شاید پشت پرده، معاملات اندکی که ملت ایران زیاد متضرر نشوند، صورت پذبرفته و این انسانهای بیگناه، همچون هم بند سابق شان، سارا شورد، که سال گذشته، با پا در میانی عمّان و با وثیقه پانصد ملیون تومانی آزاد شد،ایندو نیز آزاد گردند.
این محکومیت نشان داد، بهایی که رژیم ولی فقیه، بازای آزادی گروگانهای آمریکایی مطالبه نموده، قابل پذیرش آمریکایی ها نبوده است. گرچه دادستان تهران با اعلام اینکه آنها می توانند طبق قانون به رای دادگاه اعتراض نمایند، هنوز درهای معامله با آمریکا را باز گذاشته، اما کمپین سفارت سبز اطمینان دارد ،بعلت دکترین گروگانگیری،باج خواهی، امتیاز گیری رژیم جمهوری اسلامی از زندانی کردن انسانها، رای دادگاه عالی بستگی به یک معامله بسیار مهم و گرانبها، با آمریکایی ها، خواهد داشت. گرچه محافل و مجامع حقوق بشر مردم ایران، اعم از کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی و کمپین آزادی دو کوهنورد آمریکایی و نیز کمپین های مربوط به وکلای دادگستری و نیز نویسندگان و خبرنگاران و طرفداران جنبش سبز ملت ایران ،منجمله کمپین سفارت سبز، بارها خواهان آزادی این دو گروگان آمریکایی ربوده شده، توسط رژیم ،در نزدیکی مرزهای غربی ایران گردیده اند،اما کمتر شاهد آن بوده ایم که مقامات آمریکایی بیانیه ای مبتنی بر آزادی بهترین فرزندان ایران، از زندانهای قرون وسطایی رژیم جهل و خون و جنون جمهوری اسلامی ایران صادر نمایند.بنا به اقرار مقامات رسمی رژیم ،هم اکنون، بیش از 250 هزار انسان بیگناه، به بهانه های واهی اسیر و در بند این رژیم ضدبشری هستند و اکثریت قریب به اتفاق این زندانیان فقط در جستجوی آزادی ،دموکراسی و اظهار نظر آزاد در مسائل کشور خود، به اتهامات دروغین و جعلی زندانی شده اند.
علاوه بر اینهمه اسیر و دربند در زندانهای رژیم چند میلیون اعضای خانواده های این زندانیان نیز ،از ترس آسیب رسیدن به عزیزانشان در زندان از شکنجه،انفرادی، تجاوز گرفته تا اعدام ،باید حرف شنوی از عناصر دولتی و مقامات اطلاعاتی داشته لام تا کام کوچکترین انتقادی از رژیم نکنند و به همه خواسته های قانونی خود که حق طبیعی و انتظار عادی و معمول هر شهروند از دولتمردان است ،سرپوش گذاشته دم فرو بندند. با وجود این، خانواده های یادشده، علیرغم گروگان گرفته شدن عزیزانشان توسط رژیم، هر موقع فرصتی دست داده، لازم دیده اند، علاوه بر آزادی عزیزان خود، خواستار آزادی آمریکایی های دربند و گروگان رژیم باشند. با توجه بمراتب فوق ،کمپین سفارت سبز ،ضمن محکوم نمودن احکام ضد بشری صادره در خصوص شین بائر،جاشوا و سارا شورد ،از مقامات آمریکایی توقع و انتظار دارد، برای اینکه، ظلم و کشتار انسانها در ایران، افغانستان، عراق، سوریه ...توسط پدرخوانده تروریسم بین الملل ،یعنی رژیم جمهوری اسلامی و حمام خونی که توسط این رژیم در منطقه و جهان راه انداخته شده ،متوقف شود.هیچ شرط و قراری را، برای آزادی زندانیان آمریکایی از سوی رژیم ولی فقیه نپذیرفته ،رژیم ضد بشری ولی فقیه را، در حصول به خواسته های نامشروع و غیر انسانی خود مایوس و ناکام نمایند. این قبیل اقدامات و اجابت خواسته ها، رژیم جنایتکار فوق را در اعمال اقدامات پلید و ضد بشری خود ،بیش از بیش مصمم تر و وحشی تر نموده ،زمینه را برای گروگانگیری های بیشتر و فجایع بزرگتر انسانی فراهم مینماید.آزادی جاشوا و شین بائر و سایر انسانهای آزاده در ایران، تنها یک راه دارد و آنهم دفاع از جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران و سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی می باشد. اعلام یک فرصت بیست روزه، توسط مقامات قضایی رژیم، برای درخواست تجدید نظر به رای صادره، توسط دو گروگان آمریکایی، زمینه را برای معامله نهایی، در سفر رییس جمهور کودتا به نیویورک، برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی، در تاریخ بیستم سپتامبر فراهم نموده است.هر گونه معامله ای توسط آمریکایی ها، با این رژیم در حافظه تاریخی مردم ایران تا ابد و پایان تاریخ ثبت خواهد شد. ملّت ایران انتظار دارد به آرمانهای آزادیخواهی و دموکراسی طلبی آنان خیانت نشود
کمپین سفرت سبز
دفتر مرکزی-اسلو
نروژ
نفر در این میان از دزدان کشته شده است حکومت فرعونی ایران، دهان خود را چاک داده است که ببینید ایها الناس آنجا نیز می کشند و می برند و غارت می کنند و فریاد و فغان که در شورای امنیت مطرح شود و غیرو...
جای سوال اساسی از این حکومت سراسر فریب و جنایتکار ایران این است که باید پرسید. شما چطور 5 ماه است که بیش از دوهزار نفر از مردم مظلوم و مسلمان سوریه به دست دژخیم بشار اسد به خاک و خون کشیده شدند چند هزار مجروح شده اند خانه و کاشانه های بسیار ویران شده است زندانهای سوریه پر از بیگناهان شده با تانک و زره پوش به ملت دست خالی حمله می کنند شما سکوت کرده اید
آن وقت دلسوزی برای یک انگلیسی دزد که کشته شده است می کنید آخر در کجای دنیا در بی شرمی و دریوزگی به اندازه حکومت گران ایران دیده اید چرا علمای ما ساکتند. چرا نخبگان ایران ساکتند چرا روحانیون ایران ساکتند چرا پزشکان، معلمان، کارگران، اندیشمندان، اصلاحات چی ها، و و و .... چرا اساسا ایرانی ها در مقابل این همه ظلم و جنایت سکوت کرده اند پس منتظر روزی باشیم که عذابی سخت در مقابل این سکوت باید هزینه کنیم .
دیکتاتور اسد که بدستور و راهنمایی خامنه ای در چاه افتاده است هر روز جان انسان های بسیاری را می گیرد و خون بیگناهان را بر زمین می ریزد و مردم ایران نیز در سکوت همراه با مقامات خود هستند که شریک این آدم کشی ها می باشند.صدایی بر نمی آورند بلکه با سکوت خود از اسد این خونریز قرن بیستم حمایت غیر مستقیم می نمایند.
حقیقتا اگر هر ایرانی ذره ای شرافت و وجدان داشته باشد جای دارد مرگ را انتخاب نموده و لحظه ای حاکمیت این جنایتکاران بدتر از چنگیز و مغول را نپذیرند. در صورتی که ملت ایران با بی تفاوتی و یاس، و با این ذهنیت که انقلاب دیگر فایده ندارد فرصت خون ریزی و جنایت بیشتر را به آنان می دهند که فردا همه باید پاسخگو باشند.
با سکوت و سازش ما مجوز به حاکمیت می دهیم باید بدانیم آنان علاوه بر اینکه خاک ایران را به اجانب خواهند فروخت ذره ذره جان تمام ایرانیان در خطر بوده و سالانه بیش از صدها هزار نفر در تصادفات، بیماری های سرطانی، خشونت و نفرت جامعه، مردابی ساخته اند که به گرفتاری ملت و بدبختی ملت افزوده اند.بیش از سی میلیون نفر افسرده، و صدها ناهنجاری دیگر، مرگ تدریجی برای ایرانیان ارمغانی است که تدوام این حکومت برای مردم خواهد داشت.
ضروری است مخالفین حکومت ظالمانه ایران، و مردم ایران نگاهی به مردم غیور و شجاع سوریه داشته باشند که حاضرند مرگ با عزت را بپذیرند ولی ذلت و ظلم دیکتاتور را نمی پذیرند و همین اندیشه و عمل سرانجام پیروزی به د نبال خواهد داشت و رسوایی و بد نامی برای مسئولان حکومت فقیه جنایتکار خواهد بود که علاوه بر سرکوب ملت ایران به کمک دیگر جلادان و جنایتکاران می شتابند.
در این میان هر کس که با این رژیم همکاری کند علاوه بر شریک در خون هزاران انسانی است که در ایران به طرق مختلف کشته می شوند.
شریک خون هایی است که چند ماه است در سوریه با حمایت حکومت گران ایران، کشتار وحشتناکی را شروع کرده اند که متاسفانه سازمان های بین المللی و دیگر کشورها هنوز یک اقدام قاطعنانه و پیشگیرانه که جلو اسد را بگیرند انجام نداده اند.
در صورت تداوم این کشتار عواقب وخیمی منتظر مردم ما و منطقه و کشورهایی که سکوت کرده اند و از ظالمان و خونریزان حمایت می کنند باید باشیم.
با اتحاد خود ضربه های محکم و کاری را بر دو دیکتاتور وارد نمائیم که سقوط ظالمان نزدیک است و به امید خدا بزودی شاهد پیروزی ملت شجاع و با شرف سوریه خواهیم بود.