آیا 75 میلیون ایرانی باید فدای مسئله هستهای شوند؟ با طرح اینکه برنامه هستهای حق ماست و این حق باید به رسمیت شناخته شود تا کجا می توان ادامه داد . چون واقع مطلب این است که کسی اصلا منکر این حق نشده. هیچگاه غربیها، اتحادیه اروپا و آمریکا نگفتهاند که نه ایرانیها شما حق غنیسازی ندارید، شما حق ندارید اصلا هیچجور فعالیت هستهای داشته باشید. مشکل و مناقشه اساسی این است که باید این اعتماد به وجودآید.
مطبوعات و رسانه های آزاد باید این سوال بنیادی را به میان مردم ایران ببرند که بعد از 20 سال که ما این همه هزینه کردهایم برای برنامه هستهایمان، در نهایت اکنون بعد از دو دهه چه به دست آوردهایم؟ کره شمالی که تا به آخرش رفته، پاکستان که تا به آخرش رفته و بمب اتمی هم درست کردهاند، چه گلی از نظر پیشرفت و توسعه اقتصادی و صنعتی توانستهاند به سر مملکت خودشان بزنند که حالا جمهوری اسلامی بتواند بزند. همچنین طرح این سوال که این برقی که قرار است در نیروگاه هستهای تولید شود، برای مصرفکننده چند کیلووات تمام میشود؟ مطبوعات با نوشتن این سئوالات مردم را کمی به فکر وادار نمایند تا ماهیت خطرناک حکومت اسلامی را برای آنها روشن نمایند. در واقع این همه هزینه ای که بر گردن مردم ایران از سوی جمهوری اسلامی نهاده شده و بازی جمهوری اسلامی با کارت برنامه هسته ای فقط بخاطر مستحکم شدن پایه های حکومت سلطان علی خامنه ای می باشد و هیچ منفعتی برای مردم زجرکشیده ایران نخواهد داشت که البته کشورهای غربی نیز به این مهم پی برده اند زیرا در تمام مذاکرات فی مابین آنها با جمهوری اسلامی نماینده خامنه ای خواستار تضمین امنیتی آنها بر عدم دخالت در تغییر رژیم در ایران بوده است .