۱۳۹۴ آذر ۲۲, یکشنبه

جهان در آغاز سال 2016 و افزایش خشونت

تحولات سال 2015 بیش از هر زمانی زنگ هشدار را برای جامعه جهانی به صدا در آورده است. زنگ هشداری که اگر دنیا به آن توجه نکند یا واکنشی غیرمنطقی به آن بدهد باید انتظار روزهای سخت و طاقت فرسایی را داشت. می توانیم بگوییم سال 2015 آغازگر فصل تازه ای از تاریخ جهان است.
ابتدای سال شاهد تشدید بحران میان روسیه با غرب بر سر اوکراین بودیم. بحرانی که بر خلاف تصور جامعه جهانی آن قدر گسترش یافت که عملا اوکراین را تضعیف کرد و در عین حال باعث صعود و قدرت نمایی روسیه شد. از یک طرف کریمه خیلی آسان به روسیه پیوست و از سوی دیگر عملا اوکراین چند پارچه شد. غرب ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه را متهم به جنون عظمت طلبی می کند، اما منتقدان غربی غرب آن را متهم می کنند که آن قدر ناتوان عمل کرده که روسیه توانسته از فرصت استفاده کند و قدرت خود را به جهانیان نشان دهد. جان مک کین، سناتور جمهوریخواه مجلس سنای امریکا یک بار در گفت وگو با یورونیوز گفت: «آن قدر روسیه را دست کم گرفته ایم و آن قدر اروپا در برابر آن ناتوان برخورد کرده است که شاهدیم روسیه یک به یک همسایگان غربی اش را تسخیر می کند. با وضع تحریم های سست اقتصادی نه می توان اوکراین را از سلطه روسیه نجات داد و نه می توان سایه تهدید را از بالای سر مناطقی مثل گرجستان برداشت. ما در برابر قدرت روزافزون روسیه ناتوان عمل کرده ایم.» به هر حال هر چه باشد و هر گونه تحلیل کنیم نتیجه این است که روسیه در حال قدرت گرفتن است و غرب و امریکا ناتوان از رویارویی با آن هستند. کارشناسان اروپا می گویند اروپا آن قدر فقیر (اقتصادی) است و آن قدر ضعیف (نظامی) است که نمی تواند در برابر روسیه کاری از پیش ببرد. امریکا هم آن قدر گرفتار بحران های اقتصادی است که حداقل در دروه اوباما قصد دخالت نظامی در جایی را ندارد. روسیه اگرچه ایدئولوژی خاصی را همانند زمان اتحاد جماهیر شوروی دنبال نمی کند ولی تلاش دارد به جهان بفهماند حتی اگر از لحاظ ایدئولوژیک فکری را دنبال نکند هم قطب دوم جهان است. برای همین هر چه در توان دارد را برای جلب اعتماد و حفظ دوستانش صرف می کند. در سال 2015 مسکو به جهان نشان داد همچنان استعداد عظمت طلبی را دارد و می تواند ادعاهای خود را پیش ببرد.
اما روسیه یک طرف از تحولات جهان در سال 2015 بود. طرف دیگر ترکیه و عربستان و طرفداران آن هستند که در زمین سوریه به دنبال سهم خواهی از معادلات سیاسی منطقه ای و جهانی اند. پرداختن به سیاست های ترکیه و عربستان خارج از حوصله این یادداشت است؛ اما می توان گفت ترکیه و عربستان وقتی کار به سوریه و عراق رسید، به منافع مشترک رسیدند. شکی نیست، یکی از منافع مشترک آنها رقابت با ایران و ناکام گذاشتن آن در رسیدن به اهدافش است. ایرانی که بعد از 12 سال توانست به پرونده هسته ای جنجالی اش پایانی صلح آمیز بدهد و به سرعت به سمت فتح اهداف دیگر حرکت کند. تردیدی نیست که حل پرونده هسته ای ایران یکی از اتفاقات مهم سال 2015 بوده است. اما حل مسالمت آمیز پرونده هسته ای ایران باعث گرایش به خشونت کشورهای رقیب آن و متحد غرب در منطقه به ویژه عربستان سعودی شد. نه این که اگر این پرونده به صورت مسالمت آمیز حل نمی شد، مشکلات آنها با ایران کمتر می شد، بلکه آنها به دنبال تضعیف ایران از طریق حل پرونده هسته ای بودند اما نه تنها چنین نشد بلکه شاهدند که جامعه جهانی و غربی به جای آنها به ایران متمایل شده و می روند ایران را به آنها ترجیح دهند.
داعش یکی دیگر از طرف های مهم در تحولات جهان است. جنایت هایی که این شبکه تروریستی در عراق و سوریه و لبنان مرتکب شد چندان جامعه جهانی را نلرزاند اما همین که پایش به اروپا رسید و جنایت های فرانسه را مرتکب شد، جامعه جهانی به خود آمد. غرب فهمید که خطر تروریسم از نوع داعش و القاعده، نه تنها مهار نشده بلکه نزدیک تر از آن چیزی است که تصور می کند. غرب به خیال خود تصور می کرد سوریه و عراق می توانند جایی برای خلاص شدن از تندروهای متمایل به کارهای تروریستی باشد، اما تحولات پاریس نشان داد این تصور خیالی بیش نیست، چرا که مساله چیز دیگری است؛ فقر، بحران اقتصادی، تبعیض علیه مسلمانان و نگاه ضد اسلامی ای که می رود بر نگاه غربی ها حاکم شود عواملی هستند که اگر توجهی به آنها نشود، هیچ گاه نمی تواند مشکلات غرب و اروپا را حل کند. مشکلاتی که با تدابیر شدید امنیتی و تبعیض در اتخاذ تدابیر امنیتی نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه بر مشکلات می افزاید.
پیروزی حزب جبهه ملی فرانسه به رهبری خانم ماری لوپن در انتخابات منطقه ای فرانسه زنگ خطری است برای جامعه جهانی. این پیروزی می تواند همانند دومنویی عمل کند که در دیگر کشورها تندروها را به قدرت برساند. پیروزی تندروها به معنای تشدید برخوردها و افزایش تبعیض ها و احتمال افزایش رویارویی غربی ها (مسیحی ها) با مسلمانان در اروپا و جهان است. تصویب لایحه محدودیت ویزا برای مسلمانان که نمایندگان کنگره و سنای امریکا درصدد تصویب آن هستند، این هشدار را تشدید می کند. دنیا به سمت افراط متمایل شده است. غرب هر چه افراطی تر شود، اروپا هر چه به سمت سخت گیری و تندروی بیشتر متمایل شود، در مقابل گروه هایی که احساس می کنند هدف از این افراط برخورد با آنها است نیز افراطی تر می شوند. این نوعی تقابل را به وجود می آورد که می تواند عواقب سختی به دنبال داشته باشد؛ عواقبی با کنش و واکنش هایی غیرقابل پیش بینی.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند تاریخ در حال تکرار است، دوران اوایل قرن بیستم که رویارویی جامعه غربی با یهودی ها شکل گرفت؛ اما این تکرار یک تفاوت عمده دارد. یهودی ها در آن موقع در لاک مظلومیت نمایی و تدافعی قرار گرفتند و هرگز دست به اسلحه نبردند چرا که نه کشوری داشتند نه حامی دولتی و نه دسترسی آسان به اسلحه، در حالی که مسلمانان هم دولت و کشور دارند هم سلاح و هم پول که این مساله می تواند رویارویی دو طرف را سخت تر و خشن تر کند.

منبع : ایران دیپلماسی
Read more

۱۳۹۴ مهر ۲۹, چهارشنبه

شرایط کشور و ملت در پسا برجام

اجرائی شدن توافقات اتمی و جایگزینی داعش با آمریکا از سوی خامنه ای بعنوان دشمن فرضی جهت ادامه سیاست النصر بالرعب در ایران.
همانطور که در بیانیه های قبلی کمپین سفارت سبز باستحضار هموطنان رسید، گزارش (دلسوزان نظام ولی فقیه ) قبل از مذاکرات اتمی به خامنه ای در خصوص وارد شدن نظام به خطوط قرمز فروپاشی از درون،منجر به موافقت اجباری رهبر رژیم، با این مذاکرات و سرانجام ، حصول به توافقات نهایی ، برای رفع تحریم های جهانی گردید.بدیهی است،چنین تعاملی با غرب،آداب و رسوم خاص خود را می طلبد که یکی از انها ایجاد مراودات سیاسی اقتصادی ، با این جهان است.
تا بخشی ازپیشنهادات آن گزارش به رهبری،توسط این مراوده تحقق یافته و زیر بنای صنعت و اقتصاد ایران را، که وابسته به صنعت و اقتصاد غرب بوده،جایگزین ورود کالاهای مصرفی از چین و روسیه نماید .که آثار منفی غیر قابل جبرانی در اقتصاد کلان و صنعت،زیست اجتماعی،بهداشت عمومی،.. و محیط زیست کشور داشته و بعد از 1357 تحمیل جامعه ایران گشته است.علیرغم شک و تردید ها و احساس خطر رهبری از آنچه که در لیبی بر سر قذافی آمد .دستورات فتوی گونه وی، مبنی بر عدم مراوده با غرب و در راس آن آمریکا ،پس از توافقات اخیر، سرانجام رضایت رهبری توسط تیم دلسوزان نظام، بشرط تحکیم روابط نظامی با چین و روسیه ، در مقابل توسعه روابط اقتصادی با غرب حاصل گردید. اما رهبری در اخرین تحلیل، کماکان در خصوص سیاست دیرینه اش، مبنی بر داشتن دشمن فرضی در خارج و بخاطر ایجاد ترس و وحشت در جامعه از این دشمن فرضی ،در مورد چگونگی تداوم اختناق و سرکوب و استبداد دینی سه دهه گذشته در ایران ،شک و تردیدهایی را ابراز نمود.که سرانجام گزارش سپاه مبنی بر تمرکز امور نظانم روی دشمن فرضی جدید ،اما ملموس تر و خطرناکتر ونزدیکتر را، صحه گذاشته ،در نتیجه همانطور که در قضیه سوریه دیدیم.
در راستای سیاست دیگر رهبری ، مبنی بر انتخاب بین بد و بدتر، با کاشتن داعش در منطقه ،سعی نمود .جامعه و دولتمردان منطقه و جهان را در انتخاب بین داعش و رژیم بشار اسد، وادار به انتخاب سخت و چالش برانگیز نماید.دعوت از روسیه پوتین نیز به عنوان یکی از بازیگران اصلی در کنار نیروهای سپاه و حزب الله جهت حفظ و تدام حاکمیت بشار اسد در سوریه ، بر اساس همان سیاست همیشگی رهبری، موجب گردید ، با توجه به فضای اقتصادی سیاسی جدید ایجاد شده یا در حال ایجاد با بازیگران غرب و در نتیجه فقدان اجباری این بازیگران بعنوان دشمن فرضی ،رهبر نظام با اتخاذ تصمیمی سخت اما خطرناک ،افراطیونی چون داعش را جایگزین دشمن فرضی نظام در اطراف ایران نماید .با این فرض که در داعش همچون القاعده و طالبان افغانستان نفوذ دارد و می تواند در غایت امر به نفع نظام آنها را نیز کنترل نماید.این در حالی است که فتوای آیت الله های سنی منطقه در اعلام جهاد با رژیم حاکم بر ایران،پوتین روسیه و رژیم بشار اسد ( نوعی اتحاد شیعیان، علویان با صلیبیان، علیه مابقی جهان اسلام )،مسائل منطقه را 180 درجه به ضرر نظام تغییر و زمینه را برای تکرار مسائل افغانستان در پی اشغال ارتش شوروی در قرن گذشته و سرازیر شدن جوانان بیکار مسلمان در جهان بصورت مور و ملخ در کمپ داعش و محاصره ایران از سوی این نیروهای جهادی خارج از کنترل به ضرر ایران و ایرانی فراهم نموده است.
هموطنان استحضار دارند که نظام بهترین روابط را با دولتمردان پاکستان در راستای رقابت های منطقه ای بین پاکستان و هند و کسب امتیاز از هند،نفوذ در مسائل افغانستان داشته و اکنون با همکاری سپاه قدس با ارتش پاکستان (سازمان اطلاعات و امنیت پاکستان بعنوان پدر خوانده طالبان ) (با نام اختصاری آی اس آی )چراغ سبز محاصره ایران با داعش را تدارک دیده است.که انتشار اخباری مبنی بر حضور برجسته ترین و کارآزموده ترین نیروهای داعش در افغانستان در جلد و شکل و شمایل طالبان و تبدیل ایالات مرزی شمال افغانستان با تاجیکستان ازبکستان ترکمنستان به مرکزیت آنان در افغانستان،از جمله این تدابیر رهبری جهت ادامه سیاست کاشتن دشمن فرضی در خارج و ادامه سیاست النصر بالرعب در داخل بوده است.با این تفاوت که در گذشته این دشمن فرضی همچون آمریکا و اسرائیل فراتر از مرزهای ایران بودند اما دشمن جدید قرار است ایران را محاصره نماید.( تبلیغ رسانه های رژیم مبنی بر اینکه در مناطق مرزی وحشت از پیدا شدن داعش بر دلها نشسته است،یا حمله چند نقاب پوش مسلح به یک هیات عزاداری در دزفول و یا این خبر: مقامات امنیتی از خنثی سازی یک تله انفجاری در منطقه پیرانشهر و بازداشت دو مظنون خبر داده اند )از جمله مقدمات سیاست جدید است.
با توجه به مراتب فوق دلسوزان وطن و هموطن در داخل کشور و نه دلسوزان نظام ،نگران این قبیل اقدامات خطرناک دیگر رهبری و مافیای قدرت وابسته به بیت رهبری بوده ،این کمپین اعتقاد دارد رهبر رژیم اسلامی بمنظور ایجاد حاشیه امن برای خویش در اطراف ایران جهت حفظ و تداوم حاکمیت اش در ایران ، با دم شیر بازی می کند . که آخر و عاقبت این بازی خطرناک می تواند ، سرانجام دامن ایران و ایرانی را گرفته ، مشکلات غیر قابل پیش بینی شده ، برای ادامه حیات ایرانیان در منطقه ایجاد نماید.در نتیجه توصیه مبارزین مخالف رژیم ولی فقیه و در کل جمهوری اسلامی این است ، که شرح این خطرات را همه جا گیر نموده ، بطور مرتب از طریق رسانه ها، باطلاع هموطنان داخل برسانید .تا سرانجام با این افشاگری و در پی آن ، اتحاد و همبستگی خود، ایران و ایرانی ،از خطرناک ترین فتنه ای که ولی فقیه، برای تداوم قدرت خود در خانواده اش پس از مرگ خود تدارک دیده ،رهایی یابد.

کمپین سفارت سبز
دفتر مرکزی اسلو-نروژ
بیست و نهم مهر ماه 1394 برابر با بیست و یکم اکتبر 2015
Read more

۱۳۹۴ مهر ۱۹, یکشنبه

سخن آخر .

آقاى خمینی بنيان گذار جمهورى اسلامى جنگ را "نعمت" میدانست لذا تشدید تنش های موجود در منطقه خاورميانه اگر به جنگی تمام عیار هم منتهی نشود برای حکام کنونی نظام ولايت فَقِيه از یک سو بهانه ایست تا در عوض پاسخگوئی به اکثریت جامعه که از فرط استیصال جان به لب شده و هیچگونه قرابتی بین زندگی روزمره خود و اقدامات این حاکمیت نمی بیند مردم را شدیدتر سرکوب کند و از سوی دیگر وسیله ایست برای اینکه در کشمکش قدرت بتواند رقبا را از میدان بدر کند. مضافاً اینکه به این ترتیب ناتوانی جمهوری اسلامی در حل مشکلات جامعه را نیز کتمان میکند. بنا براين هرگونه امید به اینکه پس از پایان بحران هسته ای ، رفتارنظام اسلامى تغيير كند، پنداری است واهی.
اما حال يك سوْال اساسى درپيش ما است وآن وظايف مردم ايران در برابر وضعیت فاجعه آمیز کنونی و بحران های فرداچيست ؟ 
در این میان برخی عناصر ناآگاه این تفکر را تبلیغ میکنند که "کاری نکنیم"، یعنی دست به اعتراض و مقاومت و مبارزه نزنیم، "تا اوضاع از آنچه هست بدتر نشود". شاید مشکلات بخودی خود برطرف شوند و اوضاع رو به بهبودی گذارد. 
این جمع با ایجاد وهم بدتر نشدن اوضاع خود را فریب میدهد، زیرا که شرايط نه امروز بلکه از بدو استیلای جمهوری اسلامی تا کنون سیر قهقرایی داشته و همواره بد و بدتر شده است. 
سکون و سکوت همچنین باعث جری تر شدن حاکمیت در سرکوب مردم میشود و هرگونه اعتقاد و اعتماد به ایران و آینده آن را در مردم و بویژه در نسل جوان مضمحل میسازد.
بنطر دوستان ما در كمپين سفارت سبز در اوضاع فعلی ارتقاء سطح آگاهی سیاسی کلید رمز موفقیت است. 
شايان ذكر است که در انقلاب سال ١٣٥٧ در حقیقت ضعف آگاهی سیاسی بود که فاجعه جمهوری اسلامی را ببار آورد. وگرنه آن قیام چه از نظر فداکاری و شجاعت و چه از نظر همبستگی مردمی در برابر حکومت خودکامه وقت چیزی کم نداشت. ضعف فرهنگ سیاسی و نداشتن تصور روشن از نظامی که میبایست جانشین حکومت استبدادی شود زمینه را برای عوام فریبی، دروغ و خدعه فراهم نمود و راه را برای خمینی هموار ساخت تا حکومت اسلامی خود را مستقر سازد.
ما اعضاى كمپين سفارت سبز نیز همانند بسیاری از هموطنان بر این اعتقادیم که در دنیای فعلی تنها آن کشورهائی از امکان زندگی بهتر برخوردار میشوند که بتوانند صلح، آزادی، دمکراسی و رعایت حقوق بشر و امنیت را حاکم کرده و از این طریق به یک اقتصاد شکوفا دست یابند. برای تحقق این مهم ما مبارزات مدنی و بدور از هرگونه خشونت را پیشنهاد می کنیم.
امروز کشور ما کم و بیش در شرایطی مشابه سال ١٣٥٧ قرار گرفته است يعنى، در مقابل مان هم راه قرار دارد و هم چاه ، میتوانیم انتخاب کنیم. مهم اینست که بدانیم خواهان چه نوع حکومتی هستیم و از آن چه انتظاری داریم. در این میان نقش هنرمندان، روشنفکران، آموزگاران و استادان دانشگاه و همه کسانی که در اشاعه فرهنگ و دانش نقش دارند پر رنگ است. آنها لازم است با تکیه به تجربیات تلخ دوران انقلاب ١٣٥٧ برای جامعه نقش حاکمیت مردم را به عنوان تنها اهرم غلبه بر استبداد تشریح نمایند و به چنان بحثی دامن بزنند که لازمه تغییر و تحولات اساسی به سوی تضمین حقوق و آزادی های مردم، دموکراسی و حاکمیت ملی است . 

محمدرضا حيدرى سخنگوى كمپين سفارت سبز
نروژ-اسلو 11.10.2015
Read more

۱۳۹۴ شهریور ۲۳, دوشنبه

شرایط کشور پس از توافق هسته ای

از دیدگاه اعضای کمپین سفارت سبز، پس از قبول توافق هسته ای از سوی حاکمان اسلامی در ایران ، از آن جهت که حاکمیت از هر تحولی که رابطه مستقیم با بهبود شرایط مردم کشور دارد ، نگران است نه تنها مانند گذشته حقوق و آزادی های مردم و آزادی زندانیان سیاسی را پایمال می کند بلکه همچنان به جو خشونت و زور و سرکوب مخالفان دامن خواهد زد. 
در چنین شرائطی بعید بنظر میرسد که حاکمیت اجازه دهد با اجرائی شدن توافق وین و پایان تحریم های غرب امکانات جدی برای سرمایه گذاری های خارجی و رونق اقتصاد به درجه ممکن و لازم صورت پذیرد. 
لذا، توافق هسته ای اگر هم به اجرا درآید کمک قابل توجهی به حل سایر مشکلات کشور، که یکی از آنها اقتصاد نابسامان است، نخواهد کرد. مشکلات "جمهوری اسلامی" اساسی تر از آن است که این توافق بتواند ضامن بقای آن گردد. 
حاکمان جمهوری اسلامی که خود را متولی اسلام در جهان قلمداد میکنند، در عمل بارها نشان داده اند که حفظ و گسترش امتیازات و منافع فردی و گروهی برایشان در درجه اول اهمیت قرار دارد.
نگاهی به گفته های علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی و سایر اعضای بیت ایشان هر بار روشن تر از پیش نشان میدهد که آنها تا چه حد با مسائل مردم و کشور بیگانه اند و اینکه بهبود وضعیت کشور و زندگی مردم جائی در افکار ایشان ندارد. 
متاسفانه علیرغم ۳۷ سال تجربه اين نظام و شکست های مفتضحانه آن در تقریبا ًهمه زمینه ها، هنوز برخی گروههای سياسی توجه ندارند که این مشکلات سیستماتیک اند و حاصل رفتار این یا آن فرد و گروه نمی باشند. اشکال اساسی این نظام، دخالت دین در حکومت و نفی حاکمیت مردم است که نتیجه اش جز یک حکومت خودکامه و سرکوبگر نمیتواند باشد. 
ما اعضای کمپین سفارت سبزمجدداً اعلام می داریم که خواهان استقرار حاکمیت ملت و جدائی دین از حکومت میباشیم . ما ادامه جمهوری اسلامی را منافی منافع ایران میدانیم و اطمینان داریم که مردم ایران تا استقرار آزادی و دمکراسی در این مملکت از پای نخواهند نشست. در این مبارزات ما ، مانند همیشه مبارزات مدنی و بدور از هرگونه خشونت را پیشنهاد میکنیم. 

کمپین سفارت سبز
دفترمرکزی اسلو
Read more

۱۳۹۴ شهریور ۱۹, پنجشنبه

آیا آمریکا برای تغییر درجمهوری اسلامی توافق هسته‌ای را پذیرفته است؟

افرادی که مخالف توافق هستند نه جنگ طلبند و نه تحت تاثیر لابی‌ها اسرائیل هستند. آنچه مسلم است اینکه دولت باراک اوباما در کاخ سفید نیز این‌ را خوبی می‌داند.
در حقیقت امر، توافق هسته‌ای با نظام جمهوری اسلامی درخصوص سلاح هسته‌ای نیست بلکه توافق برای بازگرداندن ایران به جامعه بین الملل است تا به عنوان یک نیروی خوب  و فعال در کنارجامعه جهانی به تعصبات سنی گری پایان دهد؛ چیزی که در اعمال داعش و القاعده مشاهده می‌شود.
در همین راستا نیزآقای ارنست مونیز وزیر انرژی آمریکا در مصاحبه با سی ان ان گفته است : امیدواریم مواضع منطقه‌ای رهبری جمهوری اسلامی تغییر کند.
ما امیدواریم که جمهوری اسلامی مواضع اش در قبال حمایت از تروریسم و برخی اقدامات بی ثبات کننده در منطقه را تغییر دهد.
حاکمان جمهوری اسلامی از ناقضان حقوق بشر حمایت می‌کند و ادبیات بدی در قبال آمریکا و اسرائیل دارند. این یک نتیجه بسیار خوبی خواهد بود که آنها به جامعه بین‌المللی پیوسته و مواضع خود را عوض کنند.
وی ادامه گفته است : می‌خواهم این را بگویم که توافق هسته ای،یک توافق بسیار محکم است. اگر ما از این توافق کنار برویم،‌ ما به تنهایی از آن خارج خواهیم شد و وحدت و یکپارچگی 1+5 دیگر باقی نمی‌ماند و البته اگر این وحدت و یکپارچگی نباشد تاثیر تحریم‌ها کاهش می‌یابد. این اقدام به معنای ضربه‌ای به رهبری دیپلماتیک آمریکا خواهد بود و همچنین برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی را فارغ از مکانیسم راستی‌آزمایی و نظارتی که این توافق بر روی آن اعمال می‌کند، رها خواهد کرد.
شایان ذکر است که علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، روز چهارشنبه ۱۸ شهریور در یک سخنرانی، آمریکا را بدتر از ابلیس خواند و گفت که صهیونیست‌ها ۲۵ سال آینده را نخواهند دید.
خامنه‌ای با ذکر این که روح‌الله خمینی در «حرکتی پرمغز» به آمریکا لقب «شیطان بزرگ» داد، گفت: «رئیس همه‌ شیطان‌های عالم، ابلیس است، اما ابلیس کارش فقط اغوا و فریب است درحالی‌که آمریکا هم اغوا می‌کند، هم کشتار هم تحریم و هم فریب و ریاکاری».
خامنه ای از کسانی که به گفته او سعی می‌کنند تا «چهره‌ی بدتر از ابلیسِ آمریکا را فرشته‌ی نجات جلوه دهند» انتقاد کرد و گفت: «کدام عقل و وجدان اجازه می‌دهد ما جنایتکاری مانند آمریکا را بزک کنیم و دوست و مورد اعتماد جلوه دهیم؟».
حال با وجود این تناقض در رفتارو گفتار مقامات جمهوری اسلامی آیا آمریکا موفق خواهد شد تا جمهوری اسلامی را به دوست خود تبدیل کند ؟ 

کمپین سفارت سبز

Read more

۱۳۹۴ مرداد ۸, پنجشنبه

دوسئوال کلیدی اعضای داخل کشور کمپین سفارت سبز از حامیان و لابی نظام جمهوری اسلامی درخارج ازکشور

پیرو دو بیانیه قبلی این کمپین(سرانجام مذاکرات هسته ای و چالش های پیش روی جمهوری اسلامی-مورخ آذرماه 1393) و (نقشه راه مبارین داخل کشور جهت عبور از رژیم اسلامی حاکم بر ایران مورخ دیماه 1393) 
با توجه به برنامه همیشگی باخت-باخت حاکمیت در دقیقه 90 در جریانات سرنوشت سازی چون ماجرای گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا در تهران-پذیرش قطعنامه 598 و ماجراجوئی های اتمی که خلاصه اش این شد که غیر قانونی بودن برنامه اتمی اش را تایید و با قبول گذاشته شدن نگهبان بالای سر خود همچون مجرمی که بخاطر جلوگیری از تداوم جرم محافظ قانون و نگهبانی بالای سرش می گذارند،بمانند دو جام زهرقبلی ( گروگانها و جنگ 8 ساله )،جام زهر اتمی را نیز بالاجبار سر کشیده به توافقات اتمی بیست و سوم تیرماه جاری در وین( برنامه جامع اقدام مشترک ) بخاطر اجبار تحریم ها و جلوگیری از هم پاشیده گی شیرازه رژیم اش و مزدوران منطقه ای اش تن داد ،بنظر می رسد علیرغم جنگ های زرگری در داخل و خارج از کشور در خصوص توافقات اتمی،این توافقات سرانجام به تصویب نهایی طرفین رسیده و اجرای آن عنقریب ،آغاز می گردد.هموطنان طی این مدت کم و بیش بر کم و کیف این توافقات و تعهدات رژیم تهران در مقابل رفع تحریم هایی که 90 در صد عایدی های حاصله از آن در اختیار راس هرم قدرت و عوامل داخلی و خارجی آن قرار گرفته و حتی در صورت وجود اراده لازم در انجام وعده ها حدود 10 درصد آن نصیب ملت ایران و محیط زیست ویران شده این مردم میگردد،پی برده اند.خواهشمند است شما اعضای خارج نشین این کمپین که دست تان باز و آزادید. بنمایندگی از ما که در قلب آتش دستمان بسته است ،دو مسئله زیر را از هموطنان مقیم خارج و دیگر ساکنین این دهکده جهانی سئوال بفرمایید:
سئوال اول-جان کری وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا که نقش محوری را در توافقات اتمی اخیر ایفا نمود.در اثنای مذاکرات وین گفت: محور تمایل جمهوری اسلامی به توافقت اتمی، فتوای رهبر،مبنی بر حرام بودن بمب اتمی است.(مفهوم این اظهار نظر جان کری این است، که ما یعنی 5 بعلاوه 1 باین امر صحه می گذاریم) اکنون سئوال این است:چون در اسلام شیعی،اقتدا به فتوای مجتهد فوت شده اجباری نیست.با توجه به اصل واجب دیگری بنام تقیّه،یعنی گفتن دروغ مقدس و واجب برای تحیکم قدرت دین و کارگزاران دین ،آیا پس از فوت رهبر فعلی،جانشین وی فتوای حرام بودن بمب اتم از سوی رهبر فوت شده را ،با استناد به اصل تقیّه ملغی نکرده ،و بالعکس با صدور فتوای جدیدی داشتن بمب اتمی را بعنوان اوجب واجبات دین و قدرت آن اعلام نخواهد کرد؟ در آن صورت آیا توافقات اتمی اخیر از سوی رژیم تهران پس از بدست آوردن پول و امکانات و بازسازی مالی تسلیحاتی خود و مزدوران و عواملش جهت تداوم دخالت های خونین اش در منطقه ملغی نخواهد شد؟
سئوال دوم- اصلاح طلبان حکومتی و اصولگرایان دو بازوی نظام ولی مطلقه فقیه هستند و هر دو هدف و عملکردشان بر اساس قانون اساسی در راستای انجام دستورات رهبری و تقویت موقعیت داخلی وخارجی وی بعنوان ولی امر مسلیمن یعنی نماینده خدا درزمین و نیز نایب امام زمان ( یعنی صاحب دو نمایندگی مطلق ازآسمان وزمین) هستند . نود درصد قدرت و امکانات کشور بر اساس قوانین موجود در اختیار رهبر و نهادهای تحت امر وی بخاطر ولایت وی از آسمان و زمین میباشد.
رهبر جز به خدا و امام غایب به هیچ کس و قدرت و نهادی در کره زمین پاسخگو نیست .آیا اگر همه دانشمندان و اقتصاد دانان و سرمایه داران موفق دنیا با همه ثروت های در دست داشته و امکانات و توانایی های خود وارد ایران شوند تا ایران و ایرانی را ازین وضعیت نکبت بار و مردمان منطقه را از شرارت آن نجات دهند،با حضور این رهبر و بازوهای قدرت وی که تا بن دندان به فساد مبتلا هستند و همچنین قانون اساسی و قوانین و دستورت و فتاوی مراجع دینی وابسته به بیت رهبری و دستوالعمل های آشکارو پنهان رهبری ،آیا خواهند توانست یک گام ولو کوچک به نفع مردم ایران و محیط زیست آنان و لغو تروریسم دولتی و احترام به قوانین بین المللی و نیز رعایت حقوق بشراز سوی این نظام بر دارند؟

کمپین سفارت سبز دفتر مرکزی-اسلو
هشتم مرداد ماه 1394 برابر با سی ام ژوئیه 2015
Read more

۱۳۹۴ مرداد ۷, چهارشنبه

مفهوم ساز و کار ماشه (trigger mechanis) در متن توافق وین

یکی از موضوعات مهم در متن توافقنامه وین (برجام ) و قطعنامه 2231 شورای امنیت بحث ساز و کار «ماشه» است. در متن برجام و قطعنامه‌ شورای امنیت به این بحث اشاره شده و یکی از راهکارهای برگشت‌پذیری تحریم‌ها همین ساز و کار ماشه است.
ساز و کار ماشه (trigger mechanism) روندی است که مذاکره کنندگان آمریکایی‌ از ابتدا برآن تأکید داشتند و محتوای آن این است که باید ساز و کاری پیش‌بینی شود که اگر ایران تعهدات خود را نقض کرد، تحریم‌های رفع شده این کشور پس از توافق، به سرعت قابل بازگشت باشند. این ماشه باید همیشه آماده چکاندن باشد تا به تعبیرآنها، تهران همواره سایه تحریم‌ها را بالای سرخود احساس کرده و به مفاد توافق پایبند بماند.
متن قطعنامه شورای امنیت نشان می‌دهد که نهایتاً ساز و کاری در آن پیش‌بینی شده که هر چند بازگشت تحریم‌ها را، آن طور که روسیه می‌خواست همچنان نیازمند تصمیم‌گیری شورای امنیت می‌داند، اما از آن مهم‌تر، همان طور که واشنگتن هدف‌گذاری کرده بود، حق وتو را از روسیه و چین گرفته و این ابزار را در اختیار تمامی اعضا قرار داده که بتوانند به سادگی تحریم‌های ایران بازگردانند.
در حقیقت فرآیند بازگشت تحریم‌ها برعکس شده است؛ یعنی، به جای آنکه شورای امنیت برای بازگرداندن تحریم‌های ایران رأی‌گیری کند، به صورت دوره‌ای برای «ادامه لغو» تحریم‌ها رأی‌گیری می‌کند. در چنین حالتی هر کدام از اعضای دائم شورای امنیت قادر خواهد بود با استفاده از حق وتو، از تصویب «ادامه لغو» تحریم‌ها جلوگیری کرده و موجب بازگشت تحریم‌ها شود.
بندهای 36 و 37 متن برجام به همین ساز و کار ماشه اشاره می‌کند. همچنین در بندهای 11 و 12 قطعنامه 2231 نیز ساز و کار ماشه تصویب شده است.
این دو بند توضیح می‌دهند که شورای امنیت سازمان ملل ظرف 30 روز پس از دریافت ابلاغیه کشور شاکی مبنی بر «عدم پایبندی اساسی» طرف مقابل، باید «ادامه لغو تحریم‌های ایران» را به رأی بگذارد. در این حالت است که آمریکا یا هر یک از دیگر اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل، می‌توانند به سادگی با استفاده از حق وتو، مانع تصویب ادامه لغو شده و موجب شوند که قطعنامه‌های پیشین و تحریم‌های مربوطه به صورت خودکار «از نیمه شب به وقت گرینویچ سی‌امین روز پس از دریافت تذکر» همان‌طور که حالا ‌اجرا می‌شوند، به طور کامل احیا شوند.
شایان ذکر است که در کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای که خاطرات و دیدگاه‌های حسن روحانی در زمان مسئولیت وی بر پرونده هسته‌ای در آن درج شده است، مطالب زیادی درباره این ساز و کار ذکر شده است. روحانی در صفحه 207 کتابش درباره ساز و کار ماشه می‌نویسد: «آمریکا و متحدانش همچنان به آژانس و به شورای حکام فشار می‌آوردند که در قطعنامه نوعی مکانیسم «ماشه» در نظر گرفته شود.» وی در توضیح مکانیسم ماشه در پانوشت همان صفحه می‌نویسد: «منظور از ماشه این بود که اگر در آینده قصور یا نقضی گزارش شود، پرونده به صورت خودکار به شورای امنیت ارجاع شود.» روحانی در ادامه درباره این ساز و کار بیشتر می‌نویسد. او در صفحه 227 کتاب خود دو نکته را جزء خطوط قرمز نظام می‌داند و می‌نویسد: «در متن قطعنامه، علاوه بر مسئله «اطلاع» در مورد بحث «ماشه» هم حساس بودیم و آن را خط قرمز قلمداد کردیم.»
Read more

۱۳۹۴ تیر ۱۹, جمعه

رویای روحانی و رفسنجانی برای برقراری رابطه با آمریکا و بی میلی خامنه ای

شیخ حسن روحانی در دیدار با اساتید دانشگاه ها گفته است: «امروز ۳۶ سال از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته و دیگر دوران احساسات سپری شده و باید واقعیات را تبیین كنیم تا جامعه ما بداند كه در دنیا چه خبر است و چگونه باید با دنیا تعامل كنیم. بعضی فکر می‌کنند در ماجرای مذاکرات هسته‌ای، ‌دولت تنها دنبال این است که یک معضل به نام پرونده هسته‌ای را حل کند. پرونده هسته‌ای و حل آن اولین گام برای حل معضلات اساسی است.»
در آن سو هاشمی رفسنجانی هم در گفتگو با گاردین اعلام کرده است: «مذاکرات هسته‌ای تابوی گفت‌وگوی رو در رو با آمریکا را شکسته و توافق می‌تواند گامی بزرگ رو به جلو باشد و بازگشایی سفارت آمریکا در ایران، غیر ممکن نیست اما این مسئله به رفتار طرفین بستگی دارد.»
اما رهبر جمهوری اسلامی سید علی خامنه ای نظر دیگری دارد : من البتّه هیچ‌وقت نسبت به مذاکره‌ی با آمریکا خوش‌بین نبودم. نه از باب یک توهّم بلکه از باب تجربه؛ تجربه کردیم. حالا اگر یک روزی ــ ما که در آن روز قاعدتاً نخواهیم بود ــ شماها ان‌شاءالله در جریان حوادث و جزئیّات و یادداشت‌ها و نوشته‌های این روزها قرار بگیرید، خواهید دید که این تجربه‌ی ما از کجا حاصل شده؛ تجربه کردیم. لکن با وجود اینکه من خوش‌بین نبودم به مذاکره‌ی با آمریکا، با این مذاکرات موردی، مخالفت نکردم، موافقت کردم؛ لکن درعین‌حال جدّاً دغدغه دارم؛ این دغدغه ناشی از آن است که طرف مقابل بشدّت اهل فریب و دروغ و نقض‌عهد و حرکت در خلاف جهت صحیح است؛ طرف مقابل این‌جوری است.
حال با شرایط امروز منطقه و مشکلات اقتصادی ،اجتماعی و سیاسی مردم ایران ، آیا رویای روحانی و هاشمی به واقعیت خواهد رسید و یا مقاومت خامنه ای باعث عدم تحقق این آرزو خواهد شد ؟ اما یک نکته را نباید فراموش کرد که ، خمینی در وصیتنامه خود برای وراثش نوشته است : حفظ نظام از هر واجبی واجبتر است و لذا در این حالت وزن روحانی و هاشمی بر خامنه ای خواهد چربید .

کمپین سفارت سبز
Read more

۱۳۹۴ فروردین ۲۶, چهارشنبه

همسوئی کاخ سفید با لایحه کنگره آمریکا در خصوص توافق هسته ای با جمهوری اسلامی

تنها ده روز پس از قرائت بیانیه لوزان، نمایندگان دموکرات و جمهوریخواه کنگره، لایحه خود را درخصوص توافق هسته ای با جمهوری اسلامی که البته رئیس جمهور اوباما مکرراً وعده وتوی آنرا داده بود، به تصویب رساندند. شایان ذکر است که پس از تصویب این لایحه ،سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد که اوباما مانعی برای امضاء این لایحه و تبدیل آن به قانون رسمی امریکا را ندارد.
در این طرح که به اتفاق آراء به تصویب کمیته روابط خارجی سنا رسیده و اکنون موافقت اوباما برای تبدیل شدن به قانون را نیز گرفته است، برداشته شدن تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی را دستکم ۳۰ روز به تعویق انداخته و به کنگره اجازه بررسی و رأی دادن به توافق را می‌دهد.
این طرح که توسط باب کورکر رئیس کمیته روابط خارجی و رابرت منندز سناتور ارشد دموکرات ارائه شده و مجموعاً از سوی ۲۱ سناتور به صورت مشترک مورد حمایت قرار دارد، دولت باراک اوباما را ملزم می‌کند در صورت حصول هرگونه توافقی با جمهوری اسلامی ، ظرف ۵ روز آن را برای بررسی به کنگره ارائه دهد.
تبدیل این طرح به قانون، به آن معنی است که دولت باراک اوباما دستکم تا ۳۰ روز امکان برداشتن تحریم‌های ایران را نخواهد داشت. این در حالی است که حسن روحانی در سخنرانی خود پس از توافق لوزان اعلام کرده بود تحریم ها در روز امضاء توافق لغو خواهند شد.
دراین طرح دوره‌ای ۵۲ روزه برای بررسی توافق هسته‌ای در نظر گرفته شده است. یک دستیار سناتور کورکر روز گذشته درباره دوره زمانی ۵۲ روزه گفته بود کنگره برای نظارت بر این طرح و تصویب یا رد آن، ۳۰ روز زمان دارد.
پس از آن در صورتی که کنگره با توافق با ایران مخالفت کرد، رئیس‌جمهور برای وتوی آن ۱۲ روز زمان دارد. در صورتی که اوباما مخالفت کنگره را وتو کند، قانونگذاران ۱۰ روز باقی‌مانده را زمان خواهند داشت تا با جمع‌آوری دستکم ۶۷ رأی از مجموع ۱۰۰ کرسی سنا (دو سوم آرا)، حق وتو را از اوباما سلب کنند.
همچنین یک هفته پس از صدور بیانیه لوزان و در شرایطی که تیم مذاکره کننده هسته ای جمهوری اسلامی با وجود اصرار دلواپسان نظام اسلامی مبنی بر صدور فکت شیت ایرانی از صدور و انتشار آن استنکاف می کنند، جان کری وزیر امور خارجه امریکا در مصاحبه با یک شبکه تلویزیونی آمریکا ، در پاسخ به انتقادات و فشار مطرح‌شده از سناتورهای جمهوری خواه درخصوص آنچه طرف آمریکایی در مورد تفاهمات به دست آمده در شهر لوزان سوئیس منتشر کرد، با دفاع از "فکت شیت" آمریکایی گفت: واقعیاتی که تفاهم لوزان بر آن بنا شده، واقعیات هستند. دیروز روس ها نیز در قالب یک بیانیه گفتند که فکت شیت و یا حقایقی که توسط ایالات متحده امریکا بیان شد اطلاعات قابل اعتماد و صحیحی می باشد.
وزیر خارجه آمریکا همچنین گفته است که: من پای تک تک چیزهایی که گفته‌ام و علنی آنها را اعلام کردم، می‌ایستم. توافق موقت ژنو را هم که نگاه کنید، می‌بینید آنها تفسیر متفاوتی را مطرح کردند اما وقتی پای اجرای توافق به میان آمد، آنچه که ما مطرح کرده بودیم، اجرا شده و پیش رفت.

Read more

۱۳۹۴ فروردین ۱۴, جمعه

کدامیک گزارشی درست به مردم خود داده اند : ظریف یا کری ؟

البته تنها درجمهوری اسلامی شاهد آن بوده وهستیم که هر شکست و عقب نشینی را مقامات روحانی و غیر روحانی آن می توانند به مردم خود بعنوان پیروزی معرفی کنند همچون پایان بازی گروگانگیری ،پایان جنگ با عراق و اینک پایان ماجراجوئی هسته ای.
شایان ذکر است در دقایق پایانی نشست لوزان و تقریبا در حالی که محمدجوادظریف و خانم موگرینی در حال قرائت متن کاملا مشترکی درباره رسیدن طرفین به متنی با عنوان «پارامترهای برنامه جامع اقدام» بودند، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی متنی را با عنوان «خلاصه‌ای از مجموع راه‌حل‌های تفاهم شده برای رسیدن به برنامه جامع اقدام مشترک» برای رسانه های فارسی داخلی ارسال کرد. 
اما به صورت همزمان، متن دیگری با عنوانی مشابه بدون عبارت «خلاصه» یعنی «پارامترهای برنامه جامع اقدام» به عنوان بیانیه مطبوعاتی(Media Note) در سایت رسمی وزارت خارجه آمریکا  منتشر شد که با متن ارسالی وزارت خارجه جمهوری اسلامی تفاوت هایی بسیاری دارد؛ تفاوت هایی که به ترجمه این یا آن کلمه مربوط نشده و بسیار اساسی است.
1- در متن وزارت خارجه جمهوری اسلامی ، آمده است که «مجموعه متضمن این راه حل ها، جنبه حقوقی نداشته و صرفا راهنمای مفهومی تنظیم و نگارش برنامه جامع اقدام مشترک را فراهم خواهد ساخت». اما در متن وزارت خارجه آمریکا، به هیچ وجه عباراتی چون «این متن جنبه حقوقی ندارد» وجود ندارد، بلکه ساختار آن بر اساس یک توافق بین المللی طراحی شده است. نکته بسیار مهم دیگر اینکه هم آقای ظریف هم خانم موگرینی در متنی که قرائت کردند، بر «دستیابی» به متن توافق اصلی تاکید نمودند. این دستیابی یعنی همان توافق دو مرحله ای که پیشتر خط قرمزرهبری جمهوری اسلامی اعلام شده بود.

در متن فارسی آمده است: « در چارچوب راه‌حل‌های موجود، هیچ یک از تأسیسات و فعالیت‌های مرتبط هسته‌ای متوقف، تعطیل و یا تعلیق نمی‌شود و فعالیت‌های هسته‌ای ایران در تمامی تأسیسات هسته‌ای از جمله نظنز، فردو، اصفهان و اراک ادامه خواهد یافت.»اما در متن انگلیسی نه تنها چنین چیزی وجود ندارد، بلکه تصریح شده که «ایران موافقت کرد تقریبا دو سوم فعالیت های هسته ای خود را کاهش دهد» و در ادامه این کاهش-بخوانید تعطیلی- دو سومی را توضیح داده است.

2- در متن آمریکایی تصریح شده که «ایران موافقت کرده است برای 15 سال هیچگونه تاسیسات غنی سازی ایجاد نکند». اما در متن ایرانی این عبارات غایب است.
3- در متن وزارت خارجه آمریکا تصریح شده که «ایران موافقت کرده است برای 15 سال در فردو غنی سازی نکرده و تحقیق و توسعه مرتبط با غنی سازی نیز در این سایت انجام ندهد». این عبارات یعنی سایت غنی سازی فردو رسما تعطیل شود. اما در نسخه وزارت خارجه ایران آمده است: « تأسیسات هسته‌ای فردو به مرکز تحقیقات هسته‌ای و فیزیک پیشرفته تبدیل خواهد شد.» در متن فارسی این جملات زیبا نیز آمده که به هیچ وجه در نسخه انگلیسی وجود ندارد: «نیمی از تأسیسات فردو با همکاری برخی از کشورهای (1+5) به انجام تحقیقات پیشرفته هسته‌ای و تولید ایزوتوپ‌های پایدار که مصارف مهمی در صنعت، کشاورزی و پزشکی دارد، اختصاص پیدا می‌کند».
4- در نسخه وزارت خارجه آمریکا تصریح شده که در نظنز تنها باید 5060 سانتریفیوژ IR-1 فعال باشند. اما در نسخه ایرانی به این امر یعنی صرفا استفاده از سانتریفوژهای قدیمی نسل اولی اشاره نشده، ولی عباراتی گنجانده شده که اثری از آنها در نسخه آمریکایی وجود ندارد: « ماشین‌های اضافه بر این تعداد و زیرساخت‌های مرتبط با آنها جهت جایگزینی با ماشین‌هایی که در طول این زمان آسیب می‌بینند جمع‌آوری و تحت نظارت آژانس نگهداری خواهد شد. همچنین ایران قادر خواهد بود ذخایر موجود مواد غنی‌شده خود را برای تولید مجتمع سوخت هسته‌ای و یا صادرات آنها به بازارهای بین المللی در قبال خرید اورانیوم اختصاص دهد».
5- در نسخه وزارت خارجه آمریکا، آمده است که ایران نباید از سانتریفیوژهای پیشرفته خود استفاده کند و تحقیق و توسعه ایران روی سانتریفیوژهای پیشرفته باید طبق پارامترها و برنامه مورد توافق با 5+1 باشد. اما در نسخه فارسی این قسمت به این شکل منعکس شده: « ایران برنامه تحقیق و توسعه خود را روی ماشین‌های پیشرفته ادامه خواهد داد و مراحل آغاز و تکمیل فرایند تحقیق و توسعه سانتریفیوژهای IR-4 ،IR-5 ،6IR- و IR-8 را در طول دوره زمانی 10ساله برنامه جامع اقدام مشترک ادامه خواهد داد.»
6- در رابطه با رآکتو آب سنگین اراک، در نسخه وزارت خارجه ایران آمده است که راکتور تحقیقاتی اراک آب سنگین باقی می ماند، با انجام بازطراحی ارتقا می یابد و روزآمد می شود و این کار در قالب یک پروژه بین المللی مشترک تحت مدیریت ایران آغاز و پس از آن بلافاصله ساخت آن شروع و در چارچوب یک برنامه زمان بندی تکمیل خواهد شد. اما در نسخه وزارت خارجه آمریکا خبری از این الفاظ نیست و تقریبا ماجرا برعکس است: ایران موافقت کرده است که رآکتور اراک را طبق طرحی که روی آن باید با 5+1 توافق حاصل شود، بازطراجی کند؛ قلب رآکتور نیز تخریب خواهد شد.
7- در سند آمریکایی آمده که ایران یک سری اقدامات را برای رفع نگرانی های آژانس در رابطه با ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته ای خود، انجام خواهد داد. اما در متن فارسی وزارت خارجه ایران، اصلا به این موضوع اشاره نشده است.
8- درباره پروتکل الحاقی، در سند ایرانی آمده که ایران «داوطلبانه» این پروتکل را به صورت «موقت» اجرا می کند و «در ادامه فرآیند تصویب این پروتکل طبق یک جدول زمانی در چارچوب اختیارات رئیس‌جمهور و مجلس شورای اسلامی به تصویب خواهد رسید». اما در سند آمریکایی اساساً خبری از الفاظی چون داوطلبانه و موقت و اختیارات رئیس جمهور و مجلس و... نیست، بلکه تصریح شده که «ایران موافقت کرده است پروتکل الحاقی را اجرا (Implement) کرده و به آژانس اجازه دسترسی های بسیار بیشتری را در رابطه با برنامه هسته ای ایران بدهد، از جمله تاسیسات اعلان شده و اعلان نشده را».
9- در رابطه با تحریم ها، در سند ایرانی آمده است: « پس از اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک، تمامی قطعنامه‌های شورای امنیت لغو خواهد شد و همه تحریم‌های اقتصادی و مالی چندجانبه اروپا و یک‌جانبه آمریکا از جمله تحریم‌های مالی، بانکی، بیمه، سرمایه گذاری و تمامی خدمات مرتبط با آنها در حوزه‌های مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی و خودرو سازی فوراً لغو خواهند شد». اما باز، در سند انگلیسی، به هیچ وجه چنین عباراتی وجود ندارد، بلکه تصریح شده است که اگر ایران به تعهدات خود عمل کند، در تحریم ها تخفیف (Relief) شامل حالش می شود؛ ساختار تحریم های آمریکا باقی می ماند؛ تحریم های شورای امنیت سازمان ملل درباره موضوع هسته ای همزمان با پایان همه مباحث مرتبط با هسته ای از جمله غنی سازی، ابعاد احتمالی نظامی(PMD)، فردو، اراک و شفاف سازی، لغو می شود؛ مجوزهای اصلی در قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، با یک قطعنامه‌های جدید شورای امنیت سازمان ملل که برنامه اقدام مشترک جامع را تائید می‌کند، بار دیگر برقرار می‌شوند؛ تحریم های یکجانبه آمریکا و اروپا پس از آنکه آژانس تائید کرد ایران تمام گام های هسته ای مرتبط را برداشت، «تعلیق» می شوند و هر گاه آژانس گفت ایران به تعهداتش عمل نکرده، مجددا اعمال می شوند(یعنی خبری از «لغو» تحریم ها نیست). دقت کنیم که درباره یکی ار موضوعات یعنی PMD آژانس مرتب گزارش می دهد که ایران شفاف سازی نکرده و همکاری لازم صورت نگرفنه است، چون تهران اجازه ورود آژانس به تاسیسات نظامی و موشکی کشور را نمی دهد! اگر ورود آژانس به مسئله PMD را طبق این متن پذیرفته باشیم،از هرجایی که درخواست شد، باید اجازه بازدید داده شود.

Read more

۱۳۹۳ اسفند ۱۶, شنبه

بازی یک مرحله ای یا شاید دو مرحله ای هسته ای جمهوری اسلامی و غرب

دوره جدید مذاکرات هسته ای میان تیم جمهوری اسلامی به سرپرستی محمدجواد ظریف و تیم آمریکا به سرپرستی جان کری درباره برخی جزییات فنی به منظور دستیابی به توافق سیاسی ،مسائلی مطرح شده است و این احتمال که خبر توافق سیاسی در فروردین ماه رسانه ای شود قوت گرفته است.
در آخرین دیدار جان کری و ظریف درباره نحوه چینش سانترفیوژها به گونه ای که قدرت آنان کاهش یابد بحث شده است. علاوه بر این مقامات آمریکایی با استناد به بندی از توافق ژنو درباره مدت زمان گام نهایی پیشنهاد داده اند که طول مدت گام نهایی باید بیش از ۱۰ سال باشد. در این مدت جمهوری اسلامی علاوه بر انجام تعهدات خود باید یک رژیم بازرسی گسترده علیه خود را که تدوین شده ، پذیرفته و به اجرا در آورد. 
موضوع تحریم ها یکی دیگر از موارد مورد بحث میان دو طرف بوده است.
هرچند مقامات جمهوری اسلامی لغو یکباره همه تحریم ها را شرط اساسی برای امضای توافق نهایی عنوان کرده اند اما طرف آمریکایی در مذاکرات تاکید کرده است امکان لغو یکباره تحریم ها وجود ندارد و پس از انجام بازرسی های گسترده در طول ۱۰ سال تحریم هایی که مرتبط با موضوع هسته ای بوده است لغو خواهد شد. 
مقامات آمریکایی همچنین اعلام کردند در فاصله ۱۰ سال گام نهایی و در صورت موافقت کنگره با تعلیق زماندار بخشی از تحریم ها البته تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای، موافقت خواهند کرد.
شایان ذکر است توافق سیاسی اینگونه ،با شرایطی که آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با فرماندهان نیروری هوایی ارتش مطرح کرده است خیلی متفاوت می باشد ،وی صراحتاً به موضوع دو مرحله ای شدن توافق اشاره کرد و آن را رد کرده است ( اگر توافقی انجام شود، باید در یک مرحله و در بردارنده کلیات و جزئیات، با یکدیگر باشد. مفاد این قرار داد نیز باید روشن، واضح و غیرقابل تفسیر و تأویل باشد و مفاد توافق نباید به گونه ای باشد که طرف مقابل که عادت به چانه زنی دارد، در قضایای مختلف بهانه جویی کند.)
پس بنابر این با توجه به ضرب الاجل ۷ ماهه مذاکرات تمدید توافق ژنو یعنی تا آخر ژوئن (تیرماه ۹۴) و همچنین اظهارات مقامات آمریکایی، توافق نهایی در ۱۱فروردین صورت نخواهد گرفت و در این تاریخ و در مرحله اول، 
یک توافق کلی و سیاسی منعقد می شود تا شرایط برای امضای توافق نهایی در تیرماه فراهم آید.

کمپین سفارت سبز

Read more

۱۳۹۳ بهمن ۱۹, یکشنبه

سیاست های مماشات گرایانه اوباما با رژیم تهران

روز پنجم فوریه، هیئت تحریریه روزنامه بانفوذ واشنگتن پست در سرمقاله ای جنجالی، سیاست اوباما در مذاکرات هسته ای با ایران و امتیاز دادن های پی در پی برای سازش هسته ای و سیاست های مماشات گرایانه وی را بشدت مورد انتقاد قرار داد. 
انتشار این سرمقاله در شرائط سیاسی کنونی واشنگتن و درحالیکه مذاکرات هسته ای وارد مراحل بسیار حساسی شده اند از اهمیت ویژه ای برخوردار است و میتواند نشانی از تغییر محسوس آرایش قوا در آمریکا باشد. 
سرمقاله واشنگتن پست، در حقیقت بازتاب و جمع بندی نظرات و انتقادات بسیاری از سیاستمداران بانفوذ کنونی و سابق آمریکاست. انتقاداتی که در هفته های اخیر هرچه بلند تر و رساتر شده اند و دستگاه سیاسی آمریکا قادر به نادیده گرفتن آنها نیست. این سرمقاله، منجمله به نظرات هنری کیسینجر و جرج شولتر دو تن از وزیران خارجه سابق آمریکا اشاره میکند که هفته گذشته در سنای آمریکا حضور یافته و از سیاست کاخ سفید در مذاکرات هسته ای انتقاد کرده بودند. 
واشنگتن پست، مجموعه انتقادات به سیاست های اوباما در رابطه با ایران و مذاکرات هسته ای را در سه محور اصلی تنظیم کرده است: 
1- هدف اولیه کاخ سفید و آنچه که ایالات متحده خواهان آن است، جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای از طریق نابود کردن توان تولید هسته ای در ایران بوده است اما اوباما با عقب نشینی از مواضع قبلی و زیرپا گذاشتن قطعنامه های شورای امنیت، به غنی سازی در ابعاد گسترده در ایران رضایت داده است و گزینه جمهوری اسلامی با توان تولید سلاح هسته ای را پذیرفته و به چانه زنی در زمینه ابعاد این گزینه مشغول است. 
2- در چند سال گذشته، اوباما هیچ مخالفتی با سیاست های توسعه طلبانه ایران نکرده است و حتی بنظر میرسد که اوباما نسبت به تغییر آرایش قوا در منطقه که متضمن بالا کشیدن موقعیت جمهوری اسلامی و عقب رانده شدن اسرائیل و متحدان منطقه ای آمریکاست، نظر مثبتی دارد. 
3- اوباما برای دستیابی به سازش مورد نظر خود با ایران، آماده است تا رو در روی کنگره بایستد و مخالفت گسترده قانوگذاران با مواضع خود را نادیده بگیرد. این موضع اوباما، نه تنها نادرست است بلکه در عمل نیز به بن بست میرسد زیرا وی حداکثر میتواند به سازشی دست یابد که یکسال بعد توسط رئیس جمهور بعدی آمریکا لغو خواهد شد. 
اهمیت سرمقاله واشنگتن پست در آنجاست که طی بیش از یکسالی که از مذاکرات میگذرد، کاخ سفید و لابی مماشات تلاش کرده اند تا مخالفین اوباما را جنگ طلبان و نئوکان های آمریکا معرفی کنند.
کاخ سفید همواره تلاش کرده است تا با تشدید تضاد با نتانیاهو، منتفدین به خود را در ارودگاه نخست وزیر اسرائیل قرار دهد و صحنه سیاسی را دعوائی بین جنگ طلبان و طرفدراران اسرائیل از یکطرف و کاخ سفید و طرفداران صلح و مذاکره از طرف دیگر جلوه دهد. 
با ورود شخصیت های سنگین وزن به صحنه و انتقادات روز افزونی که از سیاست های منطقه ای اوباما میشود، کارت اوباما برای لجن مال کردن منتقدان خود کارآئی اش را از دست داده است. گذشته از کیسینجر و شولتز، باید از وزیران سابق اوباما مثل هیلاری کلینتون، لئون پانتا، رابرت گیتس و همچنین سفرا و دیپلمات های ارشد آمریکا نام برد که طی ماههای گذشته، بطور علنی سیاست های مماشات گرایانه اوباما نسبت به رژیم و بازگذاشتن دست ملایان برای کشتار در سوریه و عراق و گسترش نفوذشان از لبنان تا یمن را مورد انتقاد قرار داده اند. 
با نگاهی به صفحات توئیتر و فیس بوک لابیگران رژیم و متحدان آمریکائی آنها طی دو روزی که از انتشار سرمقاله واشنگتن پست میگذرد و حجم حملاتی که از طرف آنان به این روزنامه میشود، میتوان به اهمیت این سرمقاله در شرائط کنونی پی برد. اهمیت آن نیز عمدتا در آنجاست که بازتاب و منعکس کننده نظرات گروه وسیعی از محافل سیاسی و شخصیت های بانفوذ آمریکائی است، شخصیت هائیکه به سختی میتوان آنانرا نوکر نتانیاهو یا جنگ طلب نامید. 
میتوان نتیجه گرفت که گسترش این انتقادات و سرمقاله واشنگتن پست که بازتابی از آنست، نشانی از تغییر محسوس آرایش قوا در واشنگتن و تضعیف موقعیت اردوگاه مماشات میباشد. این تغییر شرائط در درجه اول محصول شکست مذاکرات در نوامبر گذشته در وین است. شکستی که عمدتا ناشی از مواضع سخت و غیر منعطفانه خامنه ای بود. 
عامل دوم، تحولات منطقه ای و گسترش نفوذ نظامی رژیم در منطقه است که نگرانی از عقب نشینی اوباما و پذیرش توان تولید سلاح هسته ای توسط جمهوری اسلامی را هم در محافل سیاسی واشنگتن و هم در کشورهای منطقه افزایش داده است. 
با توجه به افزایش این انتقادات و مخالفت روز افزون کنگره با سیاست های اوباما، میتوان حدس زد که دست کاخ سفید برای نرمش در مذاکرات بسته تر میشود و رژیم ولایت فقیه برای رفع تحریم ها مجبور به عقب نشینی بیشتر خواهد شد. 
ترجمه اصل مقاله در واشنگتن پست -
واشنگتن پست: آمریکا از اهداف خود در مذاکره با ایران دور شده است .
نگرانی عمده منتقدان اوباما این است که مذاکراتی که با هدف از بین بردن امکان تولید سلاح‌های هسته‌ای آغاز شد، تبدیل به برنامه‌ای برای پذیرش محدود قابلیت هسته‌ای ایران شده است. 
وزیر امور خارجه آمریکا، جان کری، با همتای ایرانی خود محمد جواد ظریف در جریان مذاکرات ماه ژانویه ایران و آمریکا، پیاده‌روی می‌کنند. 
مقاله‌ای که با امضای «شورای سردبیری» در روزنامه واشنگتن پست در تاریخ ۵ فوریه / ۱۶ بهمن ماه منتشر شد، مهم‌ترین نگرانی‌های نمایندگان کنگره، تحلیل‌گران وزارت امور خارجه و مقامات دولتی آمریکا را نسبت به دور شدن کابینه بارک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا، از اهداف اولیه مذاکره با ایران، لیست کرده است. 
با اینکه شورای سردبیری واشنگتن پست از مذاکرات با ایران استقبال کرده است و نسبت به توافق موقت با این کشور نیز موضع مثبتی دارد، این نشریه بر این باور است که «نگرانی‌های منتقدان سزاوار گفت‌وگوی بیشتر» است؛ قبل از اینکه همه «در مقابل عمل انجام شده قرار گیرند». 
کدام نگرانی‌ها؟ 
واشنگتن پست مشکلات مطرح شده توسط تحلیل‌گران و مقاماتی چون هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه سابق و مشاور مجلس نمایندگان در امور سیاست خارجه، سناتور تیموتی مایکل کین، نماینده دمکرات ویرجینیا را در سه نقد عمده مطرح می‌کند. 
۱ – فرایند مذاکرات که با هدف از بین بردن پتانسیل ایران برای تولید سلاح‌های هسته‌ای آغاز شد، اکنون تبدیل به یک برنامه تکامل یافته تساهل و تسامح برای پذیرش و به طور موقت محدود کردن توانایی‌های هسته‌ای این کشور شده است. 
۲ – در طی مذاکرات، دولت اوباما با تلاش‌های فزاینده ایران برای گسترش نفوذ خود در خاورمیانه مقابله جدی نکرده است. به نظر می‌آید که اوباما آماده است که تهران را به عنوان یک قدرت منطقه‌ای بپذیرد؛ حتی با وجود اینکه این نوع سیاست در رابطه آمریکا با دیگر متحدانش در منطقه از جمله با اسرائیل هزینه در بر خواهد داشت. 
۳ – از صحبت‌های اوباما بر می‌آید که او به دنبال نهایی کردن مفاد توافق‌نامه‌ای با ایران است که به موجب آن تحریم‌های تاکنون تصویب شده توسط کنگره به حالت تعلیق در خواهد آمد. این مفاد بدون در نظر گرفتن رأی دو مجلس نمایندگان مردم آمریکا – کنگره و سنا – و با تهدید وتو رأی آن‌ها به موجب تصویب تحریم‌های بیشتر، توسط دولتی موافقت می‌شود که کمتر از دو سال به پایان دوره آن مانده است. 
به عبارتی، توافقی که پیامدهای بلندمدت مسئله گسترش تسلیحات هسته‌ای ایران را در رابطه با امنیت ملی ایالات متحده برنامه‌ریزی می‌کند، به طور یک‌جانبه توسط رئیس‌جمهوری برنامه‌ریزی می‌شود که کمتر از دو سال دیگر در قدرت نخواهد بود. 
نقد کیسینجر به یک‌جانبه بودن مذاکرات 
هنری کیسینجر بر این باور است که مذاکرات با ایران هم در فضای بین‌المللی و هم در داخل آمریکا به صورت یک‌جانبه توسط دولت اوباما پیش برده می‌شود. 
هنری کیسینجر که در سال‌های آتی به عنوان مشاور ارشد سیاست خارجی آمریکا در کمیته‌های مختلف دو مجلس نمایندگان آمریکا حضور دارد، اخیراً مقابل «کمیته نیروهای نظامی» مجلس سنای آمریکا حاضر شد و به پرسش‌های این کمیته پاسخ داد. این تحلیل‌گر سیاست خارجی بر این باور است که مذاکراتی با رهبری اتحادیه اروپا و همکاری گروه ۵+۱ با ایران آغاز شد، اکنون با مذاکرات یک‌جانبه آمریکا و ایران ادامه می‌یابد. 
همچنین او می‌گوید مذاکرات از هدف خود برای «مقابله با قابلیت ایران به منظور توسعه یک برنامه هسته‌ای نظامی» دور شده است و اکنون مذاکره بر سر «وسعت توانایی‌هایی هسته‌ای» ایران است. 
آنچه با هدف از بین بردن توانایی ایران برای غنی‌سازی اورانیوم آغاز شده اکنون تبدیل به معامله‌ای شده است که اجازه باقی ماندن زیرساخت‌های هزار سانتریفیوژ را به ایران می‌دهد. تنها گزینه‌ای که مطرح است اکنون محدود کردن و نظارت بر صنعتی است که می‌توانند در سال‌های آتی ایران را به ساخت کلاهک هسته‌ای نزدیک کند. 
پاسخ دولت اوباما این است که این معامله همچنان آینده‌نگر است چرا که محدودیت‌ها به اندازه کافی در نظر گرفته شده‌اند. اگر چنانچه ایران به سمت تولید کلاهک هسته‌ای حرکت کند، جهان آمادگی و زمان کافی برای پاسخگویی به چنین تهاجمی را خواهد داشت. 
کیسینجر همچنین باور دارد که یک‌جانبه بودن این مذاکرات موجب شده که آرایش قدرت در منطقه به هم بریزد. او احتمال می‌دهد که مذاکرات ایران و آمریکا بر سر برنامه هسته‌ای این کشور، عربستان سعودی، مصر و ترکیه و کشورهای دیگر در منطقه را ناچار کند که برای مطابقت با قابلیت هسته‌ای ایران، برنامه‌های مشابهی را دنبال کنند. 
به گفته کسینجر این مشکل بزرگی است چرا که مذاکراتی که برای «جلوگیری از گسترش سلاح‌های هسته‌ای» آغاز شده اکنون تبدیل به روشی برای «مدیریت قابلیت تولید سلاح‌های هسته‌ای» در منطقه خاورمیانه شده است. این مدیریت در بلندمدت بی‌آسیب نخواهد بود و خطر مشتعل شدن اختلاف‌های سیاسی این کشورها به خاطر رقابت بر سر قابلیت‌های هسته‌ای را افزایش خواهد داد. 
مقایسه برنامه هسته‌ای ایران با تجربه مذاکرات با کره شمالی 
تیموتی مایکل کین مذاکرات ایران با آمریکا بر سر برنامه هسته‌ای این کشور را با روند تکامل برنامه هسته‌ای کشور کره شمالی مقایسه می‌کند. او بر این باور است که همان‌طور که تلاش‌های ایالت متحده آمریکا برای مذاکره با کره شمالی به قصد جلوگیری این دستیابی این کشور به بمب هسته‌ای شکست خورد، مذاکرات با ایران هم در نهایت شکست خواهد خورد. 
«در مورد کشوری که ثابت شده بسیار غیر قابل اعتماد است، احتمال زیاد نتیجه نهایی به وضعیتی که در کره شمالی با آن مواجه شدیم، شبیه خواهد بود؛» این را کین می‌گوید. تلاش‌های ایالات متحده در مذاکره با کره زمانی شکست خورد که رژیم این کشور به طور مخفیانه امکانات هسته ای‌اش را گسترش داد و به کلاهک هسته‌ای دست یافت. 
انتقاد به قدرت‌بخشی جایگاه ایران در منطقه 
تیموتی کین همچنین به نقش ایران در حمایت از تروریسم جهانی اشاره می‌کند و باور دارد که مذاکرات هسته‌ای نمی‌تواند در خلاء و بدون در نظر گرفتن نقش ایران در بر هم زدن نظم بین‌المللی پیش برود. 
این شامل هدف از بین بردن اسرائیل، حمایت از حزب‌الله لبنان، حکومت بشار اسد و از شیعه‌های
 حوثی یمن نیز می‌شود. به نظر کین ایران در براندازی دولت عبد ربه منصور هادی در یمن به کمک کودتای شیعه‌های حوثی نقش داشته است. 
با وجود همه این رفتارهای «خصمانه» ایران در منطقه، اوباما به سیدعلی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، اطمینان داده است که دو کشور در منطقه منافع مشترکی دارند.
منبع آفتابکاران
Read more

۱۳۹۳ بهمن ۶, دوشنبه

دکتر مصطفي بادکوبه ای که از دل ملت سخن میگوید

Read more

۱۳۹۳ دی ۲۵, پنجشنبه

آیا این ویدیو می تواند«سرنوشت ایران را تغییر دهد؟/مبارزه بی خشونت





سر در گریبان بردن و نشستن و منتظر معجزه ای ماندن تا فردی ظهور کند یا فلان قدرتی به داد ما برسد،این درد بزرگ را درمان نمی کند. دوای این درد ،ما مردم ایران هستیم ،که باید با درایت این سکوت و خمودگی و بی عملی را بشکنیم و با انجام اقدامات مرتبط با مبارزات بدون خشنونت و سازماندهی نیروها در ایجاد برنامه های نافرمانی مدنی حرکت دموکراسی خواهانه ملت ایران را سازمان و شکل دهیم، زیرا آنچه مسلم است ، تمام جناح های رژیم اعم ازاصلاح طلبان حکومتی و اصولگرایان فقط در صدد حفظ منافع عالی رژیم و رعایت حقوق ولایت مطلقه فقیه هستند . 
پس هموطن ، آنچه منافع ملی ما ایرانیان را تامین می کند خود ما مردم ایران هستیم. بی توجهی و سکوت ما درین مقطع حساس موجب خرابی و بربادی و تجزیه کشورمان می شود .نباید بگذاریم که با عدم اقدام مناسب و بی تفاوتی ما ،نسل های بعدی با نفرت و به بدی ازنسل ما یاد کنند. دشمن اصلی ما مردم ایران و منطقه، نظام جمهوری اسلامی است با حذف این حکومت ،ایران و منطقه و جهان نفس راحتی خواهند کشید.
کمپین سفارت سبز
Read more

۱۳۹۳ دی ۲۲, دوشنبه

نقشه راه مبارزین داخل کشور جهت عبور از رژیم اسلامی حاکم بر ایران


بیماری و مشکل سلامتی خامنه ای موجب نوعی تشتت و شتاب و سردر گمی در رده های پائین هرم قدرت رژیم گردیده ،باعث نوعی رقابت برای حق و شایسته نشان دادن خودی و بالعکس نالایق جلوه دادن حریف،در بین وراث عدیده این قدرت متکثر و مجتمع و بی نهایت، یعنی ولی فقیه،گردیده است. مسئله چگونگی عبور از بحران مذاکرات اتمی و مصائب ناشی از کاهش قیمت نفت که خود به تنهایی پایه های رژیم را مورد هدف قرار داده،از جمله تبدیل به مشکل محوری میدان جنگ حصول به قدرت ،از سوی جناحهای حاکمیت شده است.اجبار به انتخاب بین بد و بدتر از سوی مردم و ایجاد جناح های موازی بظاهر مخالف هم ،اما وفادار به خامنه ای،یکی از کلان سیاست های خامنه ای بود .که در مذاکرات اخیر اتمی نیز سعی شد ،این قضیه به طرف مقابل مذاکرات نیز تحمیل شود ،تا از بین نظریات بد(تیم ظریف ) و بد تر(تیم خامنه ای ) مجبور به انتخاب تیم ظریف گردند.دو جناح بظاهر رقیب و مقابل یکدیگر، یعنی اصولگرایان از یک طرف و اصلاح طلبان دولتی از سوی دیگر،دو جناح بالهای پرواز خامنه ای بر فراز جنگ های زرگری این دو جناح و بهره برداری از ناز و کرشمه خریهای خامنه ای از سوی هر دو جناح و سرانجام رقابت در اطاعت و گوش بفرمانی مطلق هردوی این جناح ها ،نسبت به اوامر وی و گول زدن مردم ایران و دلتمردان جهان بوده است.
با افشای بیماری سرطان و بحث جانشینی وی از سوی هر دو جناح ،این جنگ زرگری مصلحتی را تبدیل به رقابت واقعی علنی و در برخی مواقع حالت تهاجمی نسبت به یکدیگر نموده وافسار کار ها و جلوگیری از تبدیل این نفاق ظاهری به دشمنی و رقابت واقعی ،علیه همیدگر ،از دست خامنه ای خارج و انتظار میرود با توجه به کمبود منابع مالی ورکود و مشکلات اقتصادی و عدم دسترسی آسان و همچون گذشته این جناح ها به رانت های اقتصادی کلان ، تداوم این اختلافات ،سرانجام بسوی شمشیر کشیدن آنها بروی همدیگر منتهی گردد.اگر انحصار و تصاحب همه مراکز قدرت اقتصادی سیاسی فرهنگی اطلاعاتی و ارتباطات و رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی از سوی سپاه ،تاکنون به مصلحت نظام و تضمین بقای انقلاب و رهبری بوده،اکنون با رو به وخامت رفتن حال این مرکز قدرت، یعنی خامنه ای،بحث خلاصی سالم و بدون تلفات و ضربه هولناک از این انحصار مطلق و قدرت سپاه با خاتمه دادن به اقتصاد رانتی و قاچاقی ومافیایی سرداران سپاه و گشودن درهای کشور بسوی اقتصاد جهانی و اقتصاد رقابتی و سرمایه گذاری های بنیادین و تعامل با غرب به نقطه محوری مرگ و زندگی رژیم ولی فقیه تبدیل شده است.بوی تغییر و تحولات مهمی بگوش میرسد.در چنین اوضاعی سیاست تغییرات استراتژیک و ژئوپولتیک در منطقه ،که در پی سقوط رژیم صدام ،از سوی برخی از عوامل و اطاق فکر قدرت در غرب و در راس آن آمریکا ،بمنظور ایجاد هلال شیعه ،با محوریت نظام شیعی حاکم بر ایران در مقابل سنی سلفی و تبدیل جنگ اعراب و اسرائیل به جنگ اعراب با ایران شیعی شکل گرفت .متقابلا زمینه را، برای دخالت های رژیم جمهوری اسلامی در عمق استراتژیک مسائل مهم منطقه ،آنهم به بهانه صدور انقلاب و اجرای وصیتنامه خمینی، درین مورد باز گذاشت،این امر آنچنان محیطی از دشمنی با ایران و ایرانی از سوی مردم و دولتمردان منطقه و جهان ایجاد نموده که برای اولین بار بعد از جنگ های ایران و روسیه در زمان قاجاریه که منجر به شکست و تجزیه ایران با عهدنامه های گلستان و ترکمانچای گردید.شرایط را برای تکرار چنان فجایعی بار دیگر از هر لحاظ فراهم ساخته است.در چنین اوضاعی که خطرات هولناکی تمامیت ارضی و یکپارچگی و استقلال کشور را تهدید می کند.دلسوزان و مبارزینی که درد وطن و هموطن را دارند. با مطالعه گزارشاتی که از سوی منابع و جریانات مهم سیاسی و استراتژیک منطقه و جهان به داخل گزارش و ارسال شده،با تطابق آنچه که در دشمنی با ایران و ایرانی در خارج می گذرد و دشمن خانه زادی که بنام جمهوری اسلامی این دشمنی را تعمیق و ایران و ایرانی را بیشتر ضربه پذیر نموده،این دلسوزان را وادار ساخته با توجه به حضور در قلب آتش و اشراف به مسائل در اعماق جامعه و آنچه در درون دولتمردان رژیم میگذرد.نقشه راه نجات ایران و ایرانی را بشرح زیر خلاصه و در اختیار کمپین سفارت سبز بگذارند.
توضیح لازم و ضروری: برای تهیه این نقشه راه،مبارزین داخل بصورت کار گروهی،موضوعاتی چون،سست شدن پایه های اعتقادی مردم بخصوص جوانان و نفرت عمومی از اسلام بیرحم و خشن و شنیعی که رژیم اسلامی معرف و نماینده آن است، و تبدیل تمام نهادهای رژیم از قضائیه در راس هرم قدرت تا نیروهای ویژه پاسدار ولایت در صف ،به نهاد های وحشت و سرکوب ،باضافه ین بست رژیم در ایجاد یک جامعه رفاه برای مردم ایران،بعلت انحصار قدرت و اقتصاد کشور توسط سپاه و فساد مطلقی که سرتاپای رژیم را فرا گرفته و دزدی های چند هزار میلیاردی نمونه بارز آن بوده، و تبدیل به کلاف سر در گمی برای حیات و ممات رژیم شده است.بطوریکه حتی اگر بن بست مذاکرات اتمی و تحریمهای اقتصادی هم به سرانجامی برسد یا کاهش قیمت نفت هم متوقف گردد. باز رهایی ازین فساد غیر ممکن و محال بنظر میرسد.همچنین موضوعات دیگری نیز مورد بررسی بوده،از جمله کالبد شکافی بهار عربی از ابتدا تا کنون، اعم از اسباب و علل و نقاط ضعف و قدرت و آثار و نتایج شکست یا پیروزی بهار عربی ،،سرانجام آنچه در تونس گذشت و در مصر و ترکیه می گذرد.نظر سنجی های نمونه و پنهان در مورد مسائل داخل کشور و منطقه ،اعم از افغانستان ،عراق،لبنان، سوریه ،بحرین ، یمن و در مجموع هلال شیعه و جناح مقابل یعنی عربستان و اتحاد شیخ نشین های خلیج فارس و در مجموع جهان عرب و علل تعامل عربستان و دول عربی دیگر در منطقه با اسرائیل وتبدیل جنگ اعراب -اسرائیل به جنگ مشترک اعراب و اسرائیل با جمهوری اسلامی ایران، علل و اسباب فروپاشی قاجاریه،ظهور و سقوط سلسله پهلوی و درس هایی که رژیم جهت تحکیم قدرت خود و تضمین بقای خویش از آن پند گرفته وهمچنین درس گرفتن اپوزیسیون از آنچه که در گذشته در محافل اپوزیسیون افغانستان ،عراق ،مصر، تونس رخ داد و هم اکنون در سوریه و یمن می گذرد،تشکیل نهادهای زیر ،جهت رهایی از بن بست فعلی،پیشنهاد گردیده است.
الف-تشکیل ستاد مرکزی نظامیان مخالف رژیم در خارج از کشور، متشکل از کلیه کسانیکه قبلا در نهادهای نظامی اعم از ارتش زمان شاه و رژیم اسلامی همچون سپاه و بسیج و نیروهای انتظامی ،وزارت اطلاعات مشغول بکار بوده و اکنون در جناح مخالف رژیم قرار گرفته و در تبعید بسر میبرند.این ستاد در مسیر مبارزه می تواند نیروهای مخالف رژیم در نهادهای نظامی داخل کشور را ،گرد هم آورده ،ستاد مشترک مقتدری، برای حفاظت از کشور و رهایی آن در لحظه موعود و سر نوشت ساز که بوجود این نیرو ها نیازمند هست،ایجاد نماید.
با اذعان باین مسئله بدیهی که در روز های سرنوشت ساز ،سرانجام بدنه همه این نیروها در داخل ،بمردم خواهند پیوست و این ستاد مشترک برای حفاظت کشور از برخی گستاخی های غیر مترقبه دوست نادان دشمن دانا ،ایستادگی و مقاومت خواهد نمود.
ب- تشکیل شورای ائتلاف ملی ،بمثابه پارلمان موقت که هسته مرکزی آن می تواند، شامل نمایندگان احزاب و جمعیت ها و تشکل های حقوق بشری صاحب نام در تبعید باشند. که طی پروسه انتخاباتی درون سازمانی به عنوان نماینده موقت برگزیده شده، با تشکیل هسته مرکزی این شورا، یا پارلمان موقت ،متشکل از نمایندگان سابق مجلس شورای ملی، اعم از نمایندگان قبل از انقلاب و بعد از آن که در جبهه مخالف رژیم قرار گرفته و انحلال طلب باشند، باین هسته مرکزی دعوت شده و به آن به پیوندند.
ت-شورای ائتلاف یا پارلمان موقت می تواند اعضای دولت موقت ، شامل شخصیت های مردمی پر آوازه و خوش نام و نیکو کار ، اعم از رهبران ، افراد و جمعیت ها و تشکل های در تبعید را با توجه به تخصص افراد و شخصیت های مزبور با رای گیری انتخاب نماید.
ث-اعضای شورای پارلمان موقت و دولت موقت در اولین نشست مشترک خود می توانند .یک رهبر ملی و سخنگوی ملی ،را با رای اکثریت و از بین اعضای خود یا شخصیت های ایرانی دیگر انتخاب نمایند.بمنظور جلو گیری از پراکندگی امور شایسته است ،یک رسانه ملی با خرج خود ایرانیان ، تاسیس یا تعیین شده ، استقلال و عدم وابستگی این تشکیلات را تضمین نماید.
پ-وظیفه رهبر ملی،رهبری مبارزات ملی برای رهایی کشور و هدایت مبارزات مدنی داخل کشور اعم از اعتصابات و تظاهرات عمومی و غیره بوده،سخنگوی ملی دکترین ها و منویات مجموعه تشکل های فوق را طی بیانیه ها یا مصاحبه ها با رسانه های جمعی در اختیار اذهان عمومی، اعم از داخل کشور و جهان می گذارد.به محض رسمیت یافتن این پروژه ملی و معرفی آن به مردم ایران و جهان،شبکه مبارزاتی داخل کشور، بدان پیوسته ،همبستگی خود را با این تشکل مقیم خارج از کشوراعلام می کند.
هدف نهایی مبارزات مردم،حصول به حاکمیتی منتخب مردمی مبتنی بر دموکراسی و حقوق و آزادی های مصرح در منشور جهانی حقوق بشر از جمله جدایی دین از سیاست و حکومت می باشد.
کمپین سفارت سبز
دفتر مرکزی اسلو- نروژ
بیست و دوم دیماه 1393
برابر با 12 ژانویه 2015
Read more