پیرو دو بیانیه قبلی این کمپین(سرانجام مذاکرات هسته ای و چالش های پیش روی جمهوری اسلامی-مورخ آذرماه 1393) و (نقشه راه مبارین داخل کشور جهت عبور از رژیم اسلامی حاکم بر ایران مورخ دیماه 1393)
با توجه به برنامه همیشگی باخت-باخت حاکمیت در دقیقه 90 در جریانات سرنوشت سازی چون ماجرای گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا در تهران-پذیرش قطعنامه 598 و ماجراجوئی های اتمی که خلاصه اش این شد که غیر قانونی بودن برنامه اتمی اش را تایید و با قبول گذاشته شدن نگهبان بالای سر خود همچون مجرمی که بخاطر جلوگیری از تداوم جرم محافظ قانون و نگهبانی بالای سرش می گذارند،بمانند دو جام زهرقبلی ( گروگانها و جنگ 8 ساله )،جام زهر اتمی را نیز بالاجبار سر کشیده به توافقات اتمی بیست و سوم تیرماه جاری در وین( برنامه جامع اقدام مشترک ) بخاطر اجبار تحریم ها و جلوگیری از هم پاشیده گی شیرازه رژیم اش و مزدوران منطقه ای اش تن داد ،بنظر می رسد علیرغم جنگ های زرگری در داخل و خارج از کشور در خصوص توافقات اتمی،این توافقات سرانجام به تصویب نهایی طرفین رسیده و اجرای آن عنقریب ،آغاز می گردد.هموطنان طی این مدت کم و بیش بر کم و کیف این توافقات و تعهدات رژیم تهران در مقابل رفع تحریم هایی که 90 در صد عایدی های حاصله از آن در اختیار راس هرم قدرت و عوامل داخلی و خارجی آن قرار گرفته و حتی در صورت وجود اراده لازم در انجام وعده ها حدود 10 درصد آن نصیب ملت ایران و محیط زیست ویران شده این مردم میگردد،پی برده اند.خواهشمند است شما اعضای خارج نشین این کمپین که دست تان باز و آزادید. بنمایندگی از ما که در قلب آتش دستمان بسته است ،دو مسئله زیر را از هموطنان مقیم خارج و دیگر ساکنین این دهکده جهانی سئوال بفرمایید:
سئوال اول-جان کری وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا که نقش محوری را در توافقات اتمی اخیر ایفا نمود.در اثنای مذاکرات وین گفت: محور تمایل جمهوری اسلامی به توافقت اتمی، فتوای رهبر،مبنی بر حرام بودن بمب اتمی است.(مفهوم این اظهار نظر جان کری این است، که ما یعنی 5 بعلاوه 1 باین امر صحه می گذاریم) اکنون سئوال این است:چون در اسلام شیعی،اقتدا به فتوای مجتهد فوت شده اجباری نیست.با توجه به اصل واجب دیگری بنام تقیّه،یعنی گفتن دروغ مقدس و واجب برای تحیکم قدرت دین و کارگزاران دین ،آیا پس از فوت رهبر فعلی،جانشین وی فتوای حرام بودن بمب اتم از سوی رهبر فوت شده را ،با استناد به اصل تقیّه ملغی نکرده ،و بالعکس با صدور فتوای جدیدی داشتن بمب اتمی را بعنوان اوجب واجبات دین و قدرت آن اعلام نخواهد کرد؟ در آن صورت آیا توافقات اتمی اخیر از سوی رژیم تهران پس از بدست آوردن پول و امکانات و بازسازی مالی تسلیحاتی خود و مزدوران و عواملش جهت تداوم دخالت های خونین اش در منطقه ملغی نخواهد شد؟
سئوال دوم- اصلاح طلبان حکومتی و اصولگرایان دو بازوی نظام ولی مطلقه فقیه هستند و هر دو هدف و عملکردشان بر اساس قانون اساسی در راستای انجام دستورات رهبری و تقویت موقعیت داخلی وخارجی وی بعنوان ولی امر مسلیمن یعنی نماینده خدا درزمین و نیز نایب امام زمان ( یعنی صاحب دو نمایندگی مطلق ازآسمان وزمین) هستند . نود درصد قدرت و امکانات کشور بر اساس قوانین موجود در اختیار رهبر و نهادهای تحت امر وی بخاطر ولایت وی از آسمان و زمین میباشد.
رهبر جز به خدا و امام غایب به هیچ کس و قدرت و نهادی در کره زمین پاسخگو نیست .آیا اگر همه دانشمندان و اقتصاد دانان و سرمایه داران موفق دنیا با همه ثروت های در دست داشته و امکانات و توانایی های خود وارد ایران شوند تا ایران و ایرانی را ازین وضعیت نکبت بار و مردمان منطقه را از شرارت آن نجات دهند،با حضور این رهبر و بازوهای قدرت وی که تا بن دندان به فساد مبتلا هستند و همچنین قانون اساسی و قوانین و دستورت و فتاوی مراجع دینی وابسته به بیت رهبری و دستوالعمل های آشکارو پنهان رهبری ،آیا خواهند توانست یک گام ولو کوچک به نفع مردم ایران و محیط زیست آنان و لغو تروریسم دولتی و احترام به قوانین بین المللی و نیز رعایت حقوق بشراز سوی این نظام بر دارند؟
کمپین سفارت سبز دفتر مرکزی-اسلو
هشتم مرداد ماه 1394 برابر با سی ام ژوئیه 2015