هدف خامنه ای از رئیس جمهور کردن روحانی، کاهش فضای انفجاری در کشور، فریب مردم ایران و همچنین تکرار سناریوی ده سال پیش یعنی مذاکرات هسته ای با غرب و توافقات حداقل بمنظور خرید وقت و تکمیل پروژه اتمی میباشد. فعالان سیاسی باید از همراهی با این کارزار دروغ و "حماسه ملی" دست ساخت رژیم پرهیز کنند
با موافقت خامنه ای و سپاه، حسن روحانی رئیس جمهور جدید رژیم شد و رسانه های حکومتی این پیروزی تاریخی و حماسه ملی را به یکدیگر تبریک میگویند. سران حکومتی با خشنودی قابل درک، این انتخابات را نشانی از مشروعیت مردمی نظام معرفی کرده و در همین راستا، یکی از تحلیلگران حکومتی نوشت که "حماسه انتخاباتنشان داد که نظام رأی مردم را محترم می شمارد و بنابراین، ادعای تقلب چهار سال پیش دروغ بود. این انتخابات همچنین نشان داد که مردم به نظام وفادارند و تنها را بهبود وضعیت خود را در درون همین نظام میدانند."
اصلاح طلبان حکومتی نیز که با عدم ورود خاتمی به انتخابات و سپس حذف رفسنجانی از صحنه همه درب ها را بروی خود بسته میدیدند سرانجام به گزینه ولی فقیه تن داده و با حمایت از روحانی تلاش کردند تا وی را کاندیدای خود معرفی نموده و مشی اصلاح طلبی و تکیه بر صندوق های رأی را زنده نگاه دارند. اکنون نیز با شرکت در جشن و شادمانی رژیم، تلاش میکنند تا خودشان را پیروز انتخابات جلوه دهند
هم رژیم و هم اصلاح طلبان حکومتی از این "حماسه ملی" برای عقب راندن اپوزیسیون ساختار شکن استفاده میکنند و با کمک گیری از رسانه های مهم، تلاش میکنند تا فضای مانند "حماسه دوم خرداد" شانزده سال پیش براه بیندازند.
در فضای کنونی و با توجه به حجم تبلیغات رسانه ای جمهوری اسلامی و اصلاح طلبان حکومتی، فعالان سیاسی باید هشیار باشند و از کمک رسانی به سناریوهای حکومت اسلامی جلوگیری نماید. جاانداختن حسن روحانی و معرفی او بعنوان سمبل آرزوهای مردم ایران و جشن گرفتن پیروزی وی، نشانی از عدم درک صحیح از نظام ولایت فقیه و باندهای حاکم بر کشور است.
هدف خامنه ای و جناح حاکم، از رئیس جمهور کردن حسن روحانی چیست؟ آیا رژیم تغییر مسیر داده و درجهت برآورده ساختن نیازهای اقتصادی و سیاسی مردم گام برمیدارد و یا اینکه رژیم در صدد تکرار سناریوی دوم خرداد شانزده سال پیش، کاستن از فضای انفجاری در کشور و فریب مردم ایران و جامعه بین المللی است؟
از طرف دیگر، چالش های اصلی جمهوری اسلامی ، ورشکستگی اقتصادی، بحران های سیاسی و اجتماعی، شرائط انفجاری در کشور و گرسنگی و فقر مردم با تحریم های اقتصادی گره خورده اند و برداشتن تحریم ها نیز منوط به سازش هسته ای است. بنابراین، آیا رژیم به نقطه بن بست کامل رسیده و ریاست جمهوری روحانی گامی در جهت سازش هسته ای و پایان دادن به تحریم هاست یا اینکه رژیم با این کارت جدید، تنها بدنبال جلوگیری از تحریم های جدید، خرید وقت، و دستیابی به سلاح هسته ای است؟
از نظر نگارندگان این سطور، اگر خامنه ای به نقطه ای برسد که به ناچار در مسیر سازش هسته ای و حل مشکلات مردم ایران گام بردارد، فضای اجتماعی کنونی و عمق بحران های فزاینده به گونه ای است که جمهوری اسلامی قادر به کنترل اوضاع نبوده و در مسیر فروپاشی و سرنگونی خواهد رفت.
سازش هسته ای و حل مشکلات مردم به تصمیم خامنه ای و سپاه بستگی دارند و رئیس جمهور جدید، چه روحانی و چه قالیباف هیچ نقشی در این زمینه ندارند. اگر هدف از ریاست جمهوری روحانی حل مشکلات مردم و سازش هسته ای باشد، باید نشانه و آثار این تغییر مسیر و تمایل رژیم را در سیاست های دیگر رژیم در داخل کشور، در منطقه و در مذاکرات هسته ای مشاهده میکردیم اما برعکس، همه نشانه ها و شواهد منجمله سرمایه گذاری های کلان در پیشبرد برنامه هسته ای، دخالت تمام عیار در سوریه، بی اعتنائی به نیازهای اساسی مردم از قبیل دارو و غذا و همچنین وقت گذرانی در مذاکرات هسته ای و قبول تحریم های کمرشکن نشان میدهد که رژیم تمایلی به تغییر سیاست های کلان خود نداشته و ندارد.
رژیم با رئیس جمهور کردن روحانی و جلو انداختن وی، بدنبال تکرار سناریوی سال 2003 یعنی مذاکرات بی پایان هسته ای با غرب همراه با توافقات حداقل بمنظور فریب جامعه بین المللی و خرید وقت در جهت تکمیل پروژه هسته ای است.
اگرچه جمههوری اسلامی با این مانور، یک پیروزی تاکتیکی بدست میآورد اما سناریوی خاتمی و هشت سال فریب مردم ایران و جامعه بین المللی هرگز تکرار نخواهد شد. نخست آنکه، ژست اصلاح طلبی از طرف روحانی و قولهای وی درجهت برآورده کردن نیازهای جامعه، باعث تشجیع مردم و افزایش حضور آنان در اعتراضات صنفی و اجتماعی میشود و در شرائطی که مردم فلاکت زده ایران در فقر و گرسنگی بسر میبرند، خطرات امنیتی جدی رژیم را تهدید خواهد کرد.
مهمتر از آن، شرایط کنونی پرونده هسته ای با سال 2003 که روحانی مسئولیت مذاکرات را بعهده داشت کاملا متفاوت است و با توجه به نزدیک بودن جمهوری اسلامی به نقطه بدون بازگشت در مسیر پروژه هسته ای، آمریکا و اروپا وارد بازی رژیم برای مذاکرات بیهوده یا توافقات مرحله ای بی خاصیت نشده و تا زمانیکه جمهوری اسلامی برنامه هسته ای نظامی اش را آشکار نکرده و آنرا تعطیل نکند، تحریم های بین المللی هرگز لغو نخواهند شد.
از این رو، کارت فریب خامنه ای از نظر زمانی برد محدود داشته و اعتبار آن بسیار زود به پایان خواهد رسید.
فوروم ایرانیان، 15 ژوئن