زمزمه های تغییرات در صدا و سیمای جمهوری اسلامی مدت هاست به گوش می رسد و هر روز بر ضرب آهنگ آن افزوده می شود. همه نگاه ها به لابی ها و سفارشات پشت پرده این انتصاب دوخته شده است.
آیا بعد از ۲۰ سال دوباره فرد دیگری از جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی سکان هدایت این سازمان عریض و الطویل را بر عهده خواهد گرفت؟
سازمانی که با صرف بودجه های آنچنانی؛ از کوچکترین اقبال و جایگاهی در بین مردم ایران برخوردار نیست و هر روزطبق آمارهای رسمی و گزارشات نمایندگان مجلس در صحن علنی؛ باعملکردی ضعیف و جانبدارانه باعث تشویق اکثریت مردم به استفاده از تجهیزات دریافت کانال های ماهواره ای شده است.
به راستی چه کسی بعد از عزت الله ضرغامی میراث دار این زورق شکسته خواهد بود؟
بیش از ۱۰ سال از بازی های کثیف سیاسی ایشان و همفکرانش بدون هیچ کارنامه موفقی در رسانه به اصطلاح ملی می گذرد. بارها در برنامه ها و مصاحبه ها بابت ایجاد شبکه های مختلف رادیویی و تلویزیونی به خود بالیده و بی کفایتی مدیریتی خویش را با کمیت آن استتار کرده است. وقتی فارغ از هر گونه تعصب یا وابستگی به شبکه های تلویزیون فارسی زبان در سراسر دنیا ؛ در مقام قیاس آنها با تلویزیون ضرغامی بر می آیم.
متاثر از تضییع حقوق به حق مردم ایران می گردم که با صرف سالیانه ۱۵۸۰ میلیارد تومان بودجه دولتی برای رسانه ملی؛ چگونه این سازمان توانایی رقابت با شبکه های کوچک فارسی زبان که بعضا با بودجه ای کمتراز صدا و سیما به حیات خویش ادامه می دهند را ندارد.
با نزدیک شدن به آخرین روزهای ریاست ضرغامی؛ زمزمه ها و گمانه زنی ها حکایت از ریاست محمد حسین صفار هرندی وزیر اسبق دولت نهم یا علی دارابی قایم مقام رییس صدا و سیما می دهند!
دوباره مردانی مرموز از جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی! انتصاب هر یک از این افراد به شرط آنکه تا آخرین لحظات تغییری در تصمیم بیت رهبری ایجاد نکنند؛ نشان دهنده ادامه سیاست های قبلی رسانه ملی است با این تفاوت که رییس بعدی میراث دار مشکلاتی خواهد بود که دیگر با افزایش شبکه های مختلف قابل پوشش و مانورهای متقلبانه تبلیغاتی نخواهد بود.
اولین آزمون رییس جدید کنترل و هدایت تبلیغات مرحله نخست انتخابات دهم مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری خواهد بود. انتخاباتی که با توجه به بیماری ولی فقیه حساسیتی دو چندان در میان سیاستمداران و گروه های سیاسی کشور ایجاد کرده است و می توان آن را بزرگترین دستاورد نظام بعد از فوت اقای خمینی به حساب آورد آنجایی که محل ترک تازی سه ضلع قدرت حال حاضر در ایران می باشد؛ آقایان هاشمی رفسنجانی؛ یزدی ومصباح یزدی.
آیا تجربه انتخابات ۸۸ دوباره در رسانه ملی تکرار خواهد شد؟ در نهایت کدام یک از این اضلاع قدرت مورد حمایت رهبری ورییس تازه آن قرار خواهند گرفت؟
به هر حال باید متنظرماند و دید که کدام یک از این افراد جایگزین ضرغامی خواهند شد؛ شاید این بار همای سعادت ازنشستن بر روی شانه های وابستگان به جمعیت ایثارگران سرباز زند و شاهد حضور کسانی از طیف های دیگر قدرت در راس این سازمان باشیم.
در فضای انحصاری رسانه های تصویری در ایران؛ داشتن اندک کور سوی امید برای تغییراتی بنیادین در این رسانه ملی با وجود وابستگان به جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی امری تقریبا محال خواهد بود.
م.درخشان