هفته پیش با دیدار هیات تجاری،اقتصادی،سیاسی 180 نفره روسیه از ایران،سنگ بنای توسعه همکاریهای فیمابین،با قرارداهای 70 میلیارد یوروئی یعنی معادل 100 میلیارد دلار،گذاشته شد،که طی سفر آتی روحانی به مسکو و دیدار با پوتین،این قراردادها ،نهایی شده و به اجرا درخواهدآمد.
محوراین قراردادها،احداث 8 نیروگاه جدید و توسعه و نوسازی صنایع برق،از سوی روسیه در ایران،از جمله در آذربایجان شرقی،اهواز،اصفهان و...باضافه توسعه زیر بنایی و نوسازی صنعت حمل و نقل زمینی(جاده و راه آهن)،هوایی،دریایی(استفاده از بنادرهمدیگر جهت حمل و نقل کالا) و نیز قرارداد پایاپای نفت در مقابل کالا خواهد بود.اطلاعات واصله حاکی است که قرارداد های مزبور،مخالف منافع ملی و در راستای تحکیم قدرت حکومت اسلامی و تداوم اختناق و سر کوب مردم و یکه تازی رژیم در منطقه و جهان بعنوان یک هم پیمان مهم روسیه بوده است.
هدف نهایی این قرارداد ها ،تبدیل ایران به یکی از اقمار و مناطق ماورای بحار(بعلت بازوی دراز رژیم در دخالتها در اقصی نقاط جهان به بهانه حفظ و تداوم و تحکیم شرع اسلام)امپراطوری در حال تاسیس پوتین می باشد. این قراردادها نشان میدهد که پوتین با مطالعات کامل و تدارکات از پیش تعیین شده و با نقشه و برنامه استراتژیک خود ،این قراردادها را ،به دولتمردان کم سواد تهران ،که فقط دغدغه اسلام دارند و نه ایران،تحمیل نموده است.
هدف پوتین ازین قراردادها، با توجه به اشغال افغانستان در دهه 80 توسط ارتش سرخ،بمنظور تبدیل افغانستان به اقمار اتحاد جماهیر شوروی با حذف اشتباهات مزبور،در مورد ایرانی که قرارست جزو اقمار روسیه در منطقه باشد ،با امعان نظر از تجربیات گذشته و تلفیق آن با مسائل استراتژیک خود در قرن جاری(21) بوده است.
در مورد افغانستان لازم به یادآوری است که،محمد ظاهر شاه قبل از کودتای پسر عمویش داود خان در سال 1352،یک دهه دموکراسی اعلام و از سال 1342 اجرا نمود،که از جمله دستآوردهای این سیاست ،موازنه روابط با غرب و شرق و در نتیجه انعقاد قراردادهای اقتصادی،تجاری با همسایه شمالی اش ،اتحاد حماهیر شوروی بوده است.روسها با اغتنام از فرصت اجرای این قراردادها،جاده های کمربندی در اطراف افغانستان ساختند.تا بعداً مورد استفاده سربازان ارتش سرخ در اشغال افغانستان قرار گیرد.همچنین بسیاری از شبکه های حمل و نقل،ارتباطات و اطلاع رسانی را دست گرفتند.که با تبلیغات و عضو گیری گا گ ب با اغتنام ازین فرصت و این کار موجب رشد و نمو نیروهای چپ طرفدار مسکو در افغانستان گردید، که سرانجام رژیم داود خان را در اردیبهشت 1357 با یک کودتای خونین ،توسط مزدوران کمونیست خود،سرنگون نمودند.
باین ترتیب نقشه اصلی روسها مبنی بر تصاحب افغانستان در دسامبر 1979 با ورود 12000 سرباز ارتش سرخ به افغانستان تحقق یافت.گرچه افغانها همانطور که در قرن 19 انگلیسی های متجاوز را از کشور خود با خفت و خواری تمام بیرون کردند، با مقاومت خود روسها را نیز مجبور به تخلیه افغانستان در زمان گورباچف نمودند.
اکنون پوتین بعنوان افسرعضو گا گ ب آن زمان ،با کسب تجربه های گذشته وپند گرفتن ازین شکست ها،با دورنگری،طرح و نقشه راه ،جهت احیای امپراطوری روسیه ،تصمیم دارد،ایران را با توجه به حاکمیت دولتمردان نالایق ،که حاکمیت ولی فقیه را بر منافع ملی،(همچون دولتمردان نالایق قاجاریه که بی کفایتی شان منجر به پیمانهای گلستان و ترکمانچای و تجزیه کشورمان بدست روسها گردید) ترجیح میدهند درغیاب ملتی که مخالف ولی فقیه است،با یک قرار داد ترکمانچایی دیگر،ایران ما را تحت سلطه خود در آورد.
درعین حال تشدید ماه عسل روابط ولی فقیه با پوتین، نیم نگاهی هم، به برنامه موازی ودوگانه خامنه ای در خصوص مسائل منطقه،ازجمله مسئله داعش، عراق،سوریه و برنامه اتمی دارد. خامنه ای با نشان دادن تعمدی گذاشتن همه تخم مرغ ها در سبد پوتین،آنهم در آستانه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد و نهایی شدن مسئله اتمی و تحریم ها،سعی دارد،از غرب و در راس آن آمریکا ،در خصوص مسائل فوق امتیاز بگیرد.
خامنه ای حضور غرب جهت سرکوب داعش و در نتیجه تقویت دولت جدید عراق ،بمنظور جلوگیری از رشد بیشتر کردهای عراق و ادعای استقلال و ممانعت ازآغاز یک بازی دومینو به نفع اکراد در ایران،عراق،سوریه را قبول دارد و می پذیرد.اما مخالف حضور غرب در سوریه است.چون عقیده دارد سرکوب داعش در سوریه ،به تقویت نیروهای ملی و میانه رو و سرانجام سقوط دولت بشار اسد ،منجر خواهد شد.در حالیکه چینی ها دیگر متحد حکومت تهران، بخاطر جلو گیری از اشاعه افراط گرایی اسلامی در ایالات مسلمان نشین خود از جمله سینک یانک،اجماع جهانی علیه داعش را با سکوت خود پذیرفته اند.
شایان ذکراست که یکی دیگرازاهداف خامنه ای درانعقاد قراردادهای فوق باروسیه ، علاوه برتحکیم موضع خود در قبال غرب ،در رابطه با مذاکرات اتمی،کسب پشتیبانی کامل مسکودرایستادگی مقابل غرب بخصوص درشورای امنیت ، جهت حفظ موقعیت فعلی در سوریه و تداوم قدرت بشار اسد می باشد.
در چنین اوضاعی که همه بازیگران منطقه ای و جهانی بفکر منافع خود هستندواز حفظ منافع ملی مردم ایران اصلا بحثی در میان نیست.وظیفه تک تک ما ایرانی ها ،این هست ،که با تمام توانایی ها وامکانات خود،بااین قراردادهای ننگین و استعماری،بطورمتحد و یکپارچه مخالفت نموده،مانع تبدیل ایران مان، به یکی از اقمار قدرت پوتین در منطقه گردیم.
منافع ملی و حفظ تمامیت ارضی کشور،اقتضا می کند که داعش و داعشیان هم در عراق،هم سوریه واز همه بالاترومهم تر پدر خوانده و محورو مرکز شرارت داعشی در منطقه و جهان یعنی نظام ولایت فقیه ، منحل گردیده،جای خود را به یک حاکمیت مردم سالار آزاد و سکولار بدهد.
کمپین سفارت سبز
دفتر مرکزی اسلو- نروژ
پانزدهم سپتامبر 2014 برابر با بیست و چهارم شهریور ماه 1393