کتاب «در انتظار یک ایران اتمی» با عنوان فرعی «چالشی برای امنیت آمریکا» نوشته ژاکلین دیویس و رابرت فلاتزگراف که به بررسی احتمالاتی درباره برنامه هسته ای جمهوری اسلامی و خطاب به تصمیم گیران آمریکا نوشته شده ، توسط انتشارات دانشگاه کلمبیا در ژانویه سال جاری و در ۲۷۲ صفحه چاپ و منتشر گردید .
نویسندگان کتاب می گویند «در انتظار یک ایران اتمی» محصول چند سال پژوهش و تحلیل آنها می باشد . فرضیهای که آنها در ابتدای کتاب خود مطرح میکنند این است که طبق شواهد موجود، جمهوری اسلامی تمایل دارد که به یک دولت مجهز به سلاح هستهای تبدیل شود. اگر برنامه هستهای آنها متوقف نشود یا به تاخیر نیافتد در آن صورت آمریکا و کشورهای همجوار ایران باید به همزیستی با یک کشورهستهای تن دهند. از این رو به عقیده آنها، آمریکا و متحدانش باید به یک برنامه بازدارنده و دفاعی بیاندیشند.
نویسندگان کتاب سوالاتی طرح میکنند و درصدد پاسخ به آنها هستند:
اگر نتوانیم جمهوری اسلامی را از برنامه خود بازداریم، آیا میتوانیم با آن زندگی کنیم؟ اگر آری، چگونه؟ آیا ایران هستهای قابلیت بازدارندگی دارد؟ و آیا رهبران جمهوری اسلامی در زمان مدیریت بحران و لزوم کنترل اوضاع، بازیگران معقولی هستند؟ آیا داشتن سلاح هستهای موجب میشود آنها در تصمیمات سیاست خارجی خود بیپروا شوند؟ یا از آن به عنوان یک سپر دفاعی برای حفظ منافع حیاتی خود استفاده می کنند ؟
به ادعای نویسندگان این کتاب «زیرساختارهای لازم برای داشتن سلاح هسته ای، آماده است اما فعال شدن آن به تصمیم رهبری سیاسی جمهوری اسلامی بستگی دارد.همچنین از سوی دیگر به نظر آنها دیدگاه غالب و فراگیر در میان مردم ایران این است که آنها از توسعه فن آوری هستهای حمایت میکنند وخواستارآن هستند که ایران در عرصه بینالمللی به عنوان بازیگر مهم منطقه و جهانی شناخته شود. به اعتقاد نویسندگان، پشت این دیدگاه «تجدید حیات ناسیونالیسم ایرانی» خوابیده است.
دراین کتاب همچنین نقل قولی از فریده فرهی استاد دانشگاه هاوایی،آورده شده که معتقداست برخی مهمترین تصمیمات مربوط به توسعه هستهای در دوره محمد خاتمی گرفته شد و در دوره محمود احمدینژاد این فعالیتها گسترش پیدا کرد اگرچه به اعتقاد نویسندگان کتاب«همه تصمیمات امنیتی در دستان آیتلله خامنه ای است.»
سپس نویسندگان کتاب با مروری به وقایع انتخابات سال ۲۰۰۹ وانتخاب مجدد محمود احمدینژاد بعنوان رئیس جمهورپرداخته و به بررسی افزایش تورم و میزان بیکاری و تشدید تحریمها و وابستگی اقتصاد ایران به صادرات نفت می پردازند وبه این نکته مهم اشاره میکنند که مقامات ارشد نظام جمهوری اسلامی «با استفاده از مسئله هستهای قصد داشته و دارند، موقعیت داخلی خود را بهبود بخشند واین کار را با گفتن اینکه قدرتهای امپریالیستی، ایران را از عزت و احترام محروم کردهاند، خشم عمومی را از کمبودهای داخلی به سمت کشورهای غربی هدایت میکند.»
از سویی دیگر به اعتقاد نویسندگان کتاب، تجربه جنگ ایران و عراق و برخی تحرکات در منطقه، مقامات ارشدنظام اسلامی را متقاعد کرده است که ازتوسعه هسته ای استقبال کنند ومانند برخی ازکشورها همچون کشور ژاپن توانایی تولید سلاح هستهای را برای روز مبادا نگه دارند.
نویسندگان کتاب می گویند که مطابق این دیدگاه، داشتن فن آوری هستهای به جمهوری اسلامی این امکان را میدهد که در وقت لزوم مانند زمانی که جامعه بینالملل در جنگ ایران و عراق از عراق حمایت کرد،آنها امنیت خود را تضمین شده بداند. «در این دیدگاه در اختیار داشتن فن آوری هستهای میتواند به معنای استقلال بیشتر هم باشد.»
منبع: بی بی سی
منبع: بی بی سی