سعید رضویفقیه، فعال سیاسی پنجشنبه گذشته (۸ اسفند ۱۳۹۲) در دومین همایش فصلی اصلاحطلبان استان همدان که با عنوان "بررسی موانع و راهبردهای تدبیر و امید" برگزار شد سخنرانی داشت.
او در سخنرانی خود گفت: «انقلاب مشروطیت، جنبش ملی شدن نفت، قیام ۱۵ خرداد، انقلاب اسلامی، جنبش اصلاحات و انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ همه خواستههای بخش قابل توجهی از مردم است. اینها همه ناشی از خواستههای مردم بود که مطالباتشان جواب نگرفته است.»
او وقوع این تحولات پی در پی در یک قرن اخیر تاریخ ایران را به دلیل "جواب نگرفتن مطالبات مردم" دانست و گفت: «اگر بعد از انقلاب مشروطه با نهضت ملی شدن نفت مواجه میشویم یا بعد با قیام ۱۵ خرداد و سپس با انقلاب اسلامی و پس از آن با جنبش اصلاحات در ۷۶، حوادث ۸۸ و پس از آن با انتخابات سال ۹۲ مواجه شدیم، همه به این خاطر است که ما یک مطالبه عمومی داریم که جواب نگرفته است.»
رضوی فقیه سپس گفت: «خواستههای جنبش سبز و انتخابات ۷۶، همان خواستههای انقلاب اسلامی بود. همه این خواستهها این بود که هر نسلی برای خودش تصمیم بگیرد.»
این فعال سیاسی گفت: «جنبش اصلاحات (۱۳۷۸تا ۱۳۸) میخواست هرم انقلاب را روی قاعده خودش بگذارد چرا که همه چیز معکوس شده بود، اما متأسفانه با خواستههای مردم، برخورد عاقلانهای نشد، جنبش اصلاحات به عنوان اضمحلالطلبی تلقی شد و با خواستهها و تصمیمات اصلاحطلبان و دولت اصلاحات مقابله شد. هر ۹ روز یک بحران ایجاد کردند. با مجلسی که منتخب ملت بود مقابله شد و آن را منکوب کردند.»
رضویفقیه سپس به تحولات پس از مجلس ششم و آغاز رد صلاحیتها در انتخابات مجلس بعدی اشاره کرد و گفت: «انتخابات مجلس هفتم یک افتضاح بود. مجلس هفتم خانه نمایندگان ملت نبود، خانه نمایندگان حکومت بود، مجلسهای بعدی هم این طور است.»
این فعال سیاسی افزود: «مجلسی که در آن نمایندگان ملت نباشند، بلکه نمایندگان دستچین شده حکومت و شورای نگهبان باشند، جرأت بیان حقایق و دفاع از حقوق ملت و دفاع از امنیت و استقلال کشور را نخواهد داشت، برای اینکه این مجلس خودش را وامدار شورای نگهبان و حکومت میداند.»
رضویفقیه در ادامه سخنرانی خود تصریح کرد: «شرایط کشور امنیتی است. اگر این کشور از هم بپاشد همه آسیب میبینیم، هم زندانی و هم زندانبانش، هم متهم و هم بازجویش.»
او افزود: «ما آینده روشن و درخشانی در پیش نداریم، جزیرهای هستیم در اقیانوس دشمنان، قدرتهای بزرگ جهانی، استقلال ما را تهدید میکنند، حتی بعضی از همسایههای ما.»
رضوی فقیه با تاکید بر اینکه "عقبافتادگی اقتصادی و فقر و ناتوانی اقتصادی و معیشتی مردم به دلیل مدیریت ناصحیح سیاسی در کشور است" ادامه داد: «ما تمام نگرانیمان این است که قبل از اینکه وقت بگذرد و اتفاقات بدی بیفتد، کشور و سیستم سیاسی مدیریتی کشور را نتوانند اصلاح کنند.»
به گفته این فعال سیاسی، دهه آینده برای ایران "دهه بحران" است. زیرا به گفته او، اکثر رهبران تراز اول جمهوری اسلامی و نسل اول رهبران جمهوری اسلامی یا در قید حیات نخواهند بود، یا قدرت کار نخواهند داشت.
رضویفقیه علت بحرانی بودن دهه آینده برای ایران را "قوی و مقتدر نبودن سیستم سیاسی کشور" میداند. به نظر او سیستم سیاسی کشور "به نفع یک جریان خاص، حتی به نفع قدرت فردی برخیها" تضعیف شده است.
او میگوید: «وقتی ساختار حقوقی قدرت، با ساختار حقیقی قدرت همپوشانی و تناسب نسبی نداشته باشد، اگر روزی اتفاقی برای رهبری بیفتد سیستم، قدرت تصمیمگیری برای جانشینی نخواهد داشت و ساختار حقوقی قدرت نمیتواند بر بحران انتخاب جانشین و رقابتهای گسترده برای تعیین جانشین غلبه کند.»
وی افزود: «در دهه آینده اگر این سیستم مجدداً از طریق اصلاح تقویت نشده و مجلس جایگاه خود را در راس امور پیدا نکند، و مجلس خبرگان نماینده روحانیت شجاع، متعهد و آگاه نداشته نباشد و حاکمیت جمهوری اسلامی بازتاب دهنده اراده و خواست مردم نباشد، اتفاقات ناگواری در این کشور رخ خواهد داد.»
ملاحظه :
درحقیقت درسایه سکوت معنا دار ملت ایران، استراتژى جديد اصلاح طلبان حكومتى برنامه ریزی برای انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری است تا بتوانند دست بالا را برای مدیریت جمهوری اسلامی داشته باشند ومانع از نابودی سیستم ولایت فقیه در ایران شوند .
حال سوال اینجا است که آیا با این شیکه فساد حاکم برکشورطی چند دهه، می توان مجدداً امید به اصلاحات در سیستم استبدادی ولایت فقیه داشت ؟ وآیا برادان سپاهی و مخلصین بیت رهبری اجازه پشبرد این برنامه را به دولت تدبیر و امید و یاران اکبر هاشمی رفسنجانی خواهند داد؟