آزادی ايران به‌دست ايرانی خوش است نه به‌دست بيگانه


کشورما ایران بعنوان مهد تمدن اولیه بشریت و پول و ثروت و امکاناتش ونیز بخاطرژئوپولتیک یعنی جغرافیای سیاسی منطقه ای اش، از دیرباز مورد حسادت و چشمداشت قدرتهای منطقه ای و جهانی بوده است.چه آنزمان که بعنوان معبر اصلی شاهراه جهانی ابریشم واسط و نقطه اتصال شرق بغرب و بالعکس بوده و چه آنزمان که با پیدایش اولین منابع سرشار نفت در منطقه و جهان تحول بزرگی در اقتصاد جهان بوجود آورده و چه زمانی که برای رساندن نیرو و مهمات متفقین به جبهه شمال، لقب پل پیروزی گرفته و چه آنزمان که بعنوان سپرو دژ مستحکم جهان آزاد در مقابل حصول ارتش سرخ به آبهای گرم و آزاد ،عنوان خط دفاعی جنگ سرد را بعهده گرفته است.اگر حمله اعراب و افغانه بخاطر ثروت و امکانات تمدن ایران بوده ،حمله تیمور و مغول جهت کنترل راههای ابریشم، و حمله روسیه تا جنگ جهانی اول ،برای کشور گشایی و رسیدن بابهای گرم ، حملات مشترک شوروی انگلستان و آمریکا در جنگ دوم و تحمیل قرادهای استثماری نیز از آثار و تبعات این موقعیت های تمدنی و استراتژیک بوده است.یکی از صفات بارز این تمدن این بوده که هرگز و ابتدا به ساکن به کشوری حمله ننموده است.علیرغم مصیبت های بزرگی که از اتفاقات فوق متوجه تمدن ایران و ایرانی گردیده،غارت و کشتار و انهدام تمدن ایرانیان توسط یک دشمن خانه زاد ،یعنی سردمداران رژیم ولی فقیه، لطماتش تا این حد جبران ناپذیر نبوده است .فرهنگ و تمدن ایران حتی یک قوم صحراگرد و وحشی مغولی را وادار بزانو زدن و پذیرفتن این فرهنگ نمود، که دولتهای متمدن هند مغولی از آثار پذیرش این فرهنگ باستانی در تاریخ هند بوده است.آنچه که هم اکنون در ایران می گذرد، اولین باری است که در تاریخ این سرزمین ، رخ میدهد و ایران و  ایرانی در مقابل پدیده جدید دشمن خانه زاد قرار گرفته است .دشمن خانه زادی که کمرهمّت به انهدام این تمدن و فرهنگ و قتل و کشتار جمعی این مردم بسته است :خواه با دزدین ثروت و منابع ملی چون اختلاس مجموعا سی میلیارد دلاری آخیر،خواه تصادفات جاده ای که کشتارش از جنگ هشت ساله ایران و عراق بمراتب بیشتر بوده و خواه سونامی بیماریهای جسمی، روانی ،اجتماعی و کاهش متوسط عمر مردم . بیکاری و روز مره گی و خودکشی و زندان و اعدام و آلودگی محیط زیست و خشکی آبهای ملی و کویر سازی و نمک زار سازی و صحرا سازی و از همه مهمتر عقب ماندن از قافله تمدن و پیشرفت عصر جدید ،از آثار عملکرد ضد ایرانی این دشمن خانه زاد بوده است.دشمن خانه زادی که ملت ایران تجربه بر خورد با آنرا نداشته است.
جمهوری اسلامی ایران همانطور که از اسمش بر میاید، خود را ایرانی می داند ،اما سرمایه و ثروت کشور را با کسانی تقسیم میکند،که مایه ننگ ایران و ایرانی بوده و آبروی تمدن و آوازه مردم ایران را بعنوان قومی متمدن صلح دوست و عاشق حقوق بشر و میهمان نوازبه یغما میبرند.نگاهی به لیست مواجب بگیران و مزد بگیران رژیم از حزب الله لبنان و حماس گرفته تا اعضای القاعده با اسامی و عناوین مختلف در افغانستان تا عراق نشان میدهد ،که این رژیم ،نه بویی از جمهوریت برده و نه اسلامی و نه ایرانی، بلکه با تکیه زدن به این القاب خواسته است، لکه پدر خوانده تروریسم بین الملل بودن را از خود بزداید. حکومتی که برایش فرقی ندارد مردمان ایران زمین 85% شان پول خرید یک جفت کفش  برای فرزندانشان در آستانه آغاز سال تحصیلی در مهر ماه را نداشته باشند. حکومتی که پول نفت را خرج خرید اسلحه از روسیه  و پول گازو سایرمنابع ملی  را خرج خرید موشک و کالاهای بنجل و سرطانزا از چین ، و تمامی ثروت و امکانات مملکت را خرج خرید بمب اتمی از کره شمالی یا پاکستان میکند، برایش فرق نمیکند مردمان این سرزمین در چه وضعی زندگی بکنند ،کاش اسلحه و تجهیزات  را علیه  تجاوز گران بر جان و مال و خاک ایران استفاده میکرد، نه اینکه برای سرکوب  مردم  دموکراسی خواه و آزاده که برای حصول به آراء و آمال  دزدیده شده خود ،به خیابانها آمدند.
حکومتی که با کشورهای غربی رابطه اش را در ظاهرقطع نموده اما در پشت پرده با آنها برای غارت مردم دست بیکی کرده وکماکان  رابطه آنهم از نوع حسنه مخفی ، دارد . حکومتی که به سرود ،تاریخ ،پرچم ،قهرمانان ملی و اساطیری و فرهنگ باستانی نیاکان و آثار تاریخی باقیمانده از آنها و قومیت و ملیت ایرانیان توهین میکند  . حکومتی که ضد اسطوره های ملی است و حتی از مجسمه های آنها هم ترس دارد. حکومتی که از شهدای ملت در جنگ عراق با ایران تا آن زمان که به نفع اش هست اسطوره  می سازد و وقتی این اسامی به عنوان الگوی ایرانی آزاده قلمداد میشوند ،حتی از نام آنها نیز می هراسد (شهید همّت وباکری ...). سزاوار آن است که به عنوان خائن ملی و دشمن خانه زاد ایران و ایرانی خوانده شده، بیزاری و نفرت همه ایرانیان در هر کجا که هستند را علیه خود و نوکرانش در پی داشته باشد..
 در قرنی که همه  کشورهای جهان  از سرمایه های ملی برای اقتدار بیشتر شهروندانشان استفاده می کنند .حاکمان ایران علیرغم ثروتهای ملی زمینی و انسانی مردمان ایرانزمین، با بی لیاقتی و تداوم حکومت مردگان بر ایران و توسل به وهم وخیال و افسانه های عصر حجری از رمالی و جن گیری و مداحی،دعا و رمل و اسطرلاب ،ایران و ایرانی را طی 32 سال بخاک سیاه نشانده اند و این در حالی است که در آمد سرشار حاصله از صدور نفت طی دوران این حاکمیت نالایق ضد ایرانی ،از اول تاریخ تمدن ایران تاکنون بیسابقه بوده است .
سئوالی در ذهن من ،بعنوان یک جوان 18 ساله ایرانی، همواره وجود داشته و بار ها از خود پرسیده ام:
 این حکومت اسلامی را مردمان ایران بر سر کار آوردند یا کشورهای غربی؟ هیچکس جواب  مناسبی به من و هم نسل های من تاکنون نداده است، کتابهایی هم که درمدرسه تحویل من و امثال من داده اند، نقطه کور معما را افزوده است ،که چرا و چگونه  ژاندارم منطقه با آن همه قدرت و امکانات کذائی، به زانو درآمد و حکومت را  دودستی تقدیم  عده ای ضد ایرانی عرب پرست بی همه چیز و نالایق نمود.
 یک نگاهی به تقویم روبروی خود بیندازیم  در چه سالهایی زندگی می کنیم ، سالهایی که حضور انسان در  فضا  تثبیت شده است  ، سالهایی که دانشمندان برا ی تغییرات  آب و هوا  و مشکل لایه اوزن اندیشه دارند ، و سالهای اینترنت و زندگی دیجیتالی و تبدیل کره با عظمت زمین به یک دهکده جهانی و از بین رفتن فاصله های نجومی، با منظومه شمسی در مشت و کهکشانهای در دست اندیشمندان زمینی. اما ایران ما چی ؟ حکومت اسلامی، مردمان ایران زمین را صد ها سال از جهان  پیشرفته دورساخته است ،طوری که  در ماه رمضان اخیر همه آنچه که آثار شگرف تمدن بشری است ،فراموش گشته و در ایران ما مشکل اصلی حکومت این شده است که باید از حضور جوانان ایرانی در کنار دریا و شنا درآن  ، منع و از شادی مردم جلوگیری شود.یا اینکه در ساحلی ،روسری دختری یک سانتی متر تغییر محل داده و به ستون دین (1) لطمه وارد نموده است.
وقتی به هرجایی در این کره خاکی می روید . حکومت کاری کرده که در خارج از کشور،  ایران و ایرانی را به عنوان  تروریست و از یک کشور عقب افتاده می شناسند  و این همان وظیفه ای بوه است ، که قدرتمندان بزرگ دنیا بر دوش ملاهای درباری  نهادند و آنها هم به نحو احسن کار خود را انجام دادند.
وقتی در رسانه ها و اینترنت  می خوانم ، کشور من حامی تروریست است ، سخت ناراحت گشته واز خود می پرسم ،  ما چه کرده ایم که این طور با ما ایرانی ها رفتار می شود. مگر جز این نیست که بزرگترین دانشمندان در ایران ما میزیستند و بزرگترین کشف ها را مردمان ایران زمین انجام داده اند.از دو سه میلیون ایرانی مقیم خارج بیش از هر ملت دیگری دانشمند و استاد و اقتصاد دان تحویل جوامع غربی شده و در حال حاضر به جوامع بشری خدمت میکنند  . کشورهایی که تا چند سال پیش بیابانی بیش نبودند امروز به برکت دولت مردان فهیم خود به پیشرفت های بزرگ در صنعت و اقتصاد رسیده اند و باعث افتخار ملت خود گشته اند و حال ما با این تاریخ کهن و مردمی با استعداد بعداز انقلاب سال 1979 به چه قهقرائی افتاده ایم  ؟!.
با خود فکرمی کنم و افسوس می خورم برای نسل چهارم وپنجم این باصطلاح انقلاب و پدران و مادرانی که آنها را آماده می کنند برای زندگی در ایران،ایرانی که با تداوم این رژیم ضد بشری هیچ آینده روشنی برای جوانان آن متصور نیست. وقتی کتاب تاریخ را باز می کنیم و می بینیم که یک زمانی کشورما از غرب  تا یونان و از شرق تا هند و از شمال تا قزاقستان و از جنوب تا دریای سرخ مردمان خوشبختی داشته که دانشگاهی چون جندیشاپور یکی از دهها دانشگاه زمان نیاکان ما بوده ولی  اکنون نسل جدید باید خود را آماده کند برای کار کردن درمالزی یا  پاکستان و شاید فردا عراق،عرق شرم بر پیشانی هر انسان دردمندی می نشیند. گوهر پیشرفت و علم و دانش و تمدن بشری در آزادی - دموکراسی و عدالت و جدایی دین از سیاست است.تا این سه گوهر گرانبها در ایران ما جایگزین افکار قرون وسطایی این رژیم واپسگرا نشود،ایران و ایرانی به جایگاه واقعی خود در منطقه و جهان نخواهد رسید.اما به مصداق کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من: آزادی به دست مردمان ایران خوش است و نه بدست بیگانه.باید از هم اکنون کمر همت ببندیم و با اجماع در خواسته های حداقلی از هر گروه و دسته و جمعی که باشیم و اتحاد تمام عیار، یک بار دیگر سرنوشت خود را رقم بزنیم.نیاکان ما با همت و اتحاد جمعی خود بر مشکلات ملی پیروز شده و یک پارچگی و تمامیت ارضی و فرهنگ و تمدن خود را حفظ کرده و بیادگار برای ما گذاشته اند ما نیز فرزندان  آنانیم . می دانم  با اتحاد و همت و اراده و مبارزه بی امان این دشمن خانه زاد را  شکست خواهیم داد.

( 1 ) مردم عادی دین را درست ،عاقلان آن را نادرست و حاکمان آن را مفید می نامند.
آرین 
21.09.2011
Read more