۱۳۹۰ مرداد ۵, چهارشنبه

انتصاب شاهرودی بعنوان رهبر بالقوه نظام و شکست پروژه جانشینی مجتبی خامنه ای و حذف همزمان رفسنجانی و مصباح یزدی از ادعای رهبری

علیرغم حضور دو نهاد حل اختلاف شورای نگهبان (دولت و مجلس در تفسیر قانون اساسی برای تصویب قانون) و مجمع تشخیص مصلحت نظام (بعنوان حلال اختلافات کلان نظام) و نیز بند هفت اصل یکصد و ده قانون اساسی که طی آن حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه با رهبری بوده و رهبر از آن همواره برای تحمیل خواسته ها و سلیقه های خود، تحت عنوان حکم حکومتی استفاده می نموده است، علت غایی اعطای قسمتی از اقتدار رهبری و ایجاد نهاد جدید وابسته به رهبری، یعنی هیات عالی پنج نفره حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه، برای مدت پنج سال بریاست آقای شاهرودی، می تواند حول محور مسائل زیر باشد:
الف- تمرین رهبری از سوی آیت الله شاهرودی بمنظور جلوگیری از ایجاد خلاء رهبری در صورت فقدان آیت الله سید علی خامنه ای، خواه طی حادثه (مثل جنگ و غیره بخصوص که خامنه ای قبلا گفته بود ممکن است در تابستان سالجاری بالاخص شهریور ماه به ایران حمله نظامی شود) و یا بیماری (شایعاتی که در مورد بیماری سرطان ایشان مطرح هست)،همچنین بر اساس گزارشات منتشره وی روز شنبه در سفر به هرمزگان و دیدار از یک پایگاه نیروی دریایی برای اولین بار صحبت های وصیت گونه ایی در جمع فرماندهان سپاه و ارتش مطرح نموده و افزوده ؛ بنده مسئله جدایی سپاه از دولت را تا زمانی که هستم?! حل خواهم کرد

ب- تضعیف مجمع تشخیص مصلحت نظام و کلید خوردن حذف کامل هاشمی رفسنجانی از بر عهده گرفتن هرگونه اقتدار در آینده و نیز بطلان شایعات مربوط به رهبری احتمالی مصباح یزدی

ج- کلید خوردن برکناری احمدی نژاد با کمترین هزینه احتمالی با استفاده از تجربه تاریخی تشکیل اولین نهاد حل اختلاف توسط رهبر انقلاب، که منجر به بر کناری اولین رییس جمهوری اسلامی شد

د- دلگرمی دادن به متحدین منطقه ای خود در عراق، بخاطر عراقی بودن رییس نهاد جدید،از جمله مالکی نخست وزیر عراق که در پی صدور حکم دادگاهی در اسپانیا مبنی بر دست داشتن وی و سه تن دیگر در کشتار ساکنان پایگاه اشرف در عراق ،نگران پی آمدهای آتی این حکم قضایی می باشند، بخصوص با توجه به هشدار یک ژنرال آمریکایی به جمهوری اسلامی در مورد حملات شبه نظامیان در عراق و اینکه تهران نباید تصمیم آمریکا را برای واکنش نشان دادن به این حملات،دست کم بگیرد، که روزنامه کیهان تهران این جمله را بعنوان تهدیدی جدی برای حمله به ایران نام برده است

ح - آقای خامنه ای دورنمای سقوط احتمالی بشار اسد رهبر سوریه را هم در نظر داشته و با این حکم و تالیف قلوب و تقویت جناح عربی عراقی متحدانش در منطقه سعی نموده، فقدان رژیم اسد را نیز تا حدی تعدیل و جبران نماید.

نتیجه آنکه آقای شاهرودی عراقی،اکنون با حکم فوق عملا تبدیل به نفر دوم نظام از لحاظ اقتدار و نظارت عالی بر نهادها شده است.این کار در عین حال نوعی تمرین رهبری در عمل و نیز دادن عادت ذهنی به مقامات بالای نظام و نیز مردم عادی برای پذیرش حکمیت فعلی و رهبری آینده وی می باشد. کمپین سفارت سبز اطمینان دارد، جنبش مردم ایران همانطور که ترفند جانشینی مجتبی خامنه ای را خنثی نمود،این ترفند رهبر جمهوری اسلامی و حاکمیت یک اجنبی بر ایران را، با سرنگونی نهایی رژیم ولی فقیه نقش بر آب خواهد نمود

کمپین سفارت سبز
دفتر مرکزی-اسلو
نروژ
27.7.2011

Read more

۱۳۹۰ مرداد ۳, دوشنبه

آیا اعدام و مجازات ریشه مشکلات را از بین می برد سخنی با آیت الله ناصرمکارم شیرازی و علماء اسلام

هر انسان عاقل و با شعوری که در ایران امروز زندگی کند از دیدن وضعیت نابسامان، تجاوزهای بیشمار به حقوق مردم و فرزندان آنان، و ناهنجاریهای کنونی جامعه نه تنها متاثر شده بلکه بدنبال علل و اسباب و ریشه مشکلات می گردد.

روزی نیست که حوادث دلخراش و هولناکی اتفاق نیفتد. آیت الله ناصر مکارم شیرازی در سخنانی به دستگاه قوه قضائیه تاکید نموده دارهای بیشتری برپا کنید شدت عمل نشان داده و با سرعت، یک هفته ای اعدام نمائید تا مگر فساد و تباهی از کشور بر کند.

حکومت سلطنت مطلقه فقیه در ایران تنها حکومتی در جهان است که از دادن آمار به مراکز تصمیم گیری و همچنین جراید جلوگیری می نماید. ودلیل آن اینست که آنقدر جرائم و جنایات در کشور انجام می شود که اگر فقط آمار 24 ساعت از کشور ایران اعلام گردد باعث رعب و وحشت مردم شده و حکومت امام زمان ساختگی قدرت پرستان، زر و زور و تزویر زیر سوال می روند و طشت رسوایی آنان بیش از پیش در جهان بر ملا می گردد.

اما این ظاهر قضیه است آنچه هر روز اتفاق می افتد از هم گسیختگی و اضمحلال دستگاه های عریض و طویلی است که فقط از پول ملت ارتزاق می کنند ولی در عمل کاری از

پیش نمی برند. چرا که آنان ابتدا باید بیایند و ریشه این جنایات عظیمی که در حال وقوع است بررسی نمایند.

آیت الله مکارم، جنابعالی که مرجع همین کشور تحت امر نائب امام زمان و تنها حکومت عادل در جهان هستید به چنین روزی افتاده است که امنیت از ملت سلب شده و در مجامع مختلف تجاوزهای جمعی صورت می گیرد. در زندان ها توسط دستور ولی فقیه آن کار را انجام می دهند و در بیرون از زندانها، اراذل و اوباش حکومت یا تربیت شدگان نظام ولایت فقیه سلب آزادی ملت می نمایند و فجایع دلخراشی روی داده است که جزء نوادر اتفاقات جهان کنونی در اروپا و آمریکا است.

درد کجاست؟ ریشه آن را باید جست؟ آیت الله مکارم مگر شماها نبودید که می گفتید اگر حکومت اسلامی شود و فقط چند روز رادیوو تلویزیون دست ما باشد گلستان می شود چه شد اکنون که 33 سال تمام کشور دست شماست و هر روز شاهد، قتل، تجاوز، اعتیاد، خشم و نفرت هستیم و دامنه آن روزبروز وسیعتر می گردد زنگ های خطر خیلی وقت است بصدا در آمده اند علماء، نخبگان، خبرگان، نگهبان، و ..... خواب می باشند.

آیت الله مکارم جنابعالی بجای اینکه انگشت اشاره به سوی زمامدار مملکت رهبری بگیرید که از ثروت ملی مملکت جهت سرکوب و تجاوز به فرزندان ملت در زندان ها استفاده می کند و خون ملت را در شیشه نموده و حکومت سرنیزه بپا نموده است انتقاد نمائی ، بر طبل خشونت و کشتن و اعدام، پافشاری می نمائی.

مگر تاکنون شما کم کشته اید اعدام در ایران رتبه اول جهانی است، مجازات همچنین ، خشونت همچنین ، پایمال کردن حقوق ملت و و و .....

آیت الله مکارم این فقر و فحشائی که مسبب آن حکومتی است که به اسم قرآن و پیامبر بپا کرده اید با ندانم کاری و از بین بردن ثروت ملت ، و آفریدن بیکاری، اعتیاد، تبعیض،

کارها را به نالایقان و نادانان سپردند اکنون به چنین روز فاجعه باری رسیده است.

شما به جای انتقاد از قدرت مداران و حکومت گرانی که فقط برای حفظ قدرت و منافع خود کشور را به باد فنا و نابودی می سپارند و پول ملت را تبدیل به سرنیزه و زندان کرده اند که سر ملت بکوبند، آمده ای و شمشیر بدست علیه ملت تیغ می کشی.

آیت الله مکارم شیرازی همین حکومتی که شما آن را صددرصد قبول دارید ایران را تبدیل به یک مرداب کرده اند که تولید پشه می کند و قسمت اعظم این پشه ها، تولید حکومت 33 ساله ای است که همیشه دشمن تراشی نموده و یکه تاز میدان بوده است، حاکمیت جور امان ملت را بریده اند شما برای مبارزه با این پشه ها می خواهی کسانی را بدنبال آنان راه بیاندازی و این کاری عبث و بیهوده است. باید ریشه درد و سرچشمه را پیدا نمود.

مرداب را باید بخشکانید و مرداب ایران امروز سیستم حکومت سلطنت مطلقه است. حکومت خودکامه فردی است که تمام اخیتارات یک کشور را به شخص ناشنوایی سپرده اید که جز قدرت و حکومت آنهم با سرنیزه زور و استبداد بر مردم حکم می راند و با تصمیم های نا بخردانه کشور را به سوی عذاب و نیستی می کشاند آنچنان خشونت و تنفر را در جامعه با اعدام ها و مجازات های دوران جاهلیت بشر، گسترش داده اید که امروز ملت ثمره این همه خشونت و مرگ را می چیند.

آیت الله مکارم در شما و حکومت گران ایران مهر و عشق و انسانیت نیست آنچه می بینید قدرت و حفظ نظام ظالمانه سرنیزه ای است.

حضرت آیت الله تا وقتی شما و حکومت گران و یاران آنها که این نظام خون و خشونت و مرگ را بر پا می دارند و لقمه در خون می زنند بهتر از این کشور نمی گردد و روزهای بدتری در انتظار است.

وقت علمای اسلام در مقابل این همه مسائل و مشکلات و گرفتاری های جامعه سکوت نموده و بدتر از آن اینکه خود در بعضی مواقع آتش بیار این جنایات می شوند عذاب واقعی بر ملت ایران نازل می نمائید خاموشی و همدست و سهیم جانیان شدن، شب و روز ملت را یکی کرده است.

امروز ثروت ملت ایران به جیب دو قدرت کمونیست و خدانشناس جهان روسیه و چین ریخته می شود و زمامداران برای حفظ نظام ظالمانه خود چوب حراج بر ثروت کشور زده اند و جنابعالی بجای دیدن این وضع نابسامان طالب جنگ و خونریزی بیشتر هستید.

حضرت آیت الله شما با شمشیرتان می خواهید به جنگ تاریکی بروید در صورتیکه با تاریکی نمی توان جنگید. فقط کافی است شمعی روشن نمائید نور که بیاید تاریکی می رود اعدام بیشتر، نادیده گرفتن ریشه اصلی مصائب و جرائم جنگ با تاریکی است که هیچ ثمری ندارد همانگونه که 33 سال اعدام و کشتار، هر روز وضع بدتر از دیروزی می شود.

در آمریکا فردی که مسبب کشتن صدها تن شده بود دادگاهش بیش از 8 سال طول کشید تا بعد اعدام شد دنیای کنونی بر مبنای نظم و قانون است. آنوقت شما می خواهی هر کسی را ضرب العجل به چوب دار در ملاء عام بسپارند نتایج همین اعمال نابخردانه بود که قوی ترین مرد ایران به ضرب چاقویی کشته شد جامعه ایران مملوو سرشار از خشم و کینه گردیده است. از کوزه همان تراود که در اوست.

باکشتن جامعه سالم نشود و این خیالی بیش نیست اعدام قاچاقچی در ایران از همه جهان بیشتر است ولی اعتیاد وحشت ناک در حال گسترش است. جوانان بیکار، کارخانه ها تعطیل می گردند، اقتصاد کشور در حال نابودی است شیرازه امور از هم پاشیده، کشور رو به ویرانی است آنوقت شما به چه می اندیشید به چوبه دار بیشتر، لابد می خواهید سر هر کوچه ای بر چراغ تیر برق انسانی را به دار بکشند تا جامعه سالم شود.

شهر قم که بیشترین روحانی و طلبه را دارد و صدها حوزه علمیه و تحقیقاتی دینی در آن است آمار طلاق و جرائم و قتل آن در ایران جزء دومین و سومین شهر می باشد. دلیلش چیست؟

بیش از شصت کشور جهان اصلا اعدام ندارند و بعضی کشورها بالاترین مجازات فقط 20 سال زندان است اما آمار جرائم آنها بسیار پائین تر از ایران است آزادی بسیاری نیز در این کشورها برپاست.

آیت الله مکارم ایران را به کجا رساندید. با اعتقادات و دین مردم بازی کردید. هویت فرهنگی و اصالت ایرانی ها را نابود نمودید. شرافت و وجدان را از مردم ستاندید. اعتماد را از بین بردید مهر و عشق و انسان دوستی و حرمت انسانها را از کشور بردید و خشونت و مرگ و نفرت و نیستی و تحقیر و سرکوب را به ارمغال آوردید.

آیا شما نمی دانید آنچه برای آقای خامنه ای مهم است حفظ سلطنت مطلقه دیکتاتور به هر قیمتی است.

به تباه کشاندن دین و روحانیت مردم ضربه هولناکی بر جامعه وارد نمود. آنچنان مراجع را تحت فشار قرار داده اید که از ترس یا این که مواجب آنان قطع شود در مقابل این همه ظلم و جنایت به مردم سکوت می نمایند خدا آخر و عاقبت ملت ما را ختم به خیر کند که تمام اقشار و نمایندگان آن خود را بخواب زده اند.

تا کنون در ایران سابقه نداشته است که مراجع تقلید آن در مقابل حاکم جور و ستم نسبت به فجیع ترین اعمال ضد انسانی هیچ واکنشی نداشته باشند ولی از اینکه عکس حضرت عباس در تلویزیون نمایش داده شود باید هیهات من الذله راه بیندازند ما به کجا رسیده ایم.

این بود فقه پویای شیعه، وقتی مراجع در برابر بدترین ظلم به مردم هیچ نظر و انتقادی نسبت به حاکمیت ندارند گویای چه اتفاقی است که در ایران افتاده است.

معضلات و گرفتاری های کشور ما در صدر آمار جهانی است از طرفی می بینیم هر روز علماء در مورد جزئی ترین مسائل از دستشویی رفتن و بیت الخلاء گرفته تا غسل جنابت و ..... استفتائات جدیدی را اعلام می نمایند و در این زمینه فعال مایشاء می باشند.

اما در مقابل کشتن انسانهای بیگناه، تجاوز به آنها، از هم پاشیدگی جامعه، به تاراج رفتن ثروت کشور، قاچاق، بیکاری، فروپاشی خانواده ، و هزاران معضل دیگر قفل در دهان زده اند.

امیدواریم ملت ایران حضوربیشتر در بیت علماء داشته باشند و نظر آنها را در این خصوص جویا شوند و از آنان بخواهند که به علمای بیدار بپیوندند و همه انگشت اتهام و انتقاد را به سردمداران بالای مملکت ببریم تا سیستم نظام تغییر اساسی و اصلاح فرهنگی و .... در کشور آغاز گردد وگرنه اعدام و کشتن هیچ مسئله ای را حل نخواهد کرد آنکس که مایوس و ناامید است از مرگ نمی ترسد دست به بدترین جنایت می زند نهایت مرگش اعدام است باید ریشه را پیدا نمود که چرا جنایات در ایران امروز روز به روز در حال افزایش است.

به این سوال پاسخ دهید: مسبب این همه بدبختی و گرفتاری چه کسانی هستند؟

به قلم احمد ملکی عضو کمپین سفارت سبز

Read more

۱۳۹۰ مرداد ۱, شنبه

سخنگویان وزارت امورخارجه ایران چه کسانی بودند؟

سخنگويي وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران از دولت پنجم و در دوران وزارت علي اكبر ولايتي آغاز شد؛ وزيري كه شانزده سال و در چهار دوره تمام در زمان رياست جمهوري خامنه اي و هاشمي رفسنجاني، سكان هدايت وزارت خارجه را بر عهده داشت.
مرتضی سرمدی
به گزارش «تابناك»، نخستين سخنگوي وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران، «مرتضي سرمدي» بود كه تا سال 1370، سخنگويي وزارت خارجه را بر عهده داشت؛ سخنگويي كه بعدها در وزارت خارجه به مقام معاونت و حتي سفارت ايران در لندن هم رسيد؛ كسي كه اخبار مربوط به سفارتش در لندن، بسيار بيش از اخبار سخنگويي اش در تهران در رسانه ها مي پيچيد.
محمود محمدی

اما سخنگويي در وزارت خارجه جمهوري اسلامي با انتصاب «محمود محمدي» رنگ ديگري به خود گرفت، او هشت سال سخنگويي وزارت خارجه را بر عهده داشت و نه تنها در زمان ولايتي، بلكه در دوره وزارت كمال خرازي نيز همچنان سخنگوي وزارت خارجه باقي ماند تا با آمدن حميدرضا آصفي، جاي خود را به وي بسپارد. محمود محمدي بعدها در مجلس هفتم، نماينده هم شد و از سخنگويي به قانونگذاري و سرانجام از قانونگذاري به شهرداري رسيد و در سال 1387 باقر قاليباف وي را به عنوان دبير اولين اجلاس كلان شهرهاي آسيايي منصوب كرد.

محمود محمدي نماينده آباده در مجلس شوراي اسلامي نيز هم اكنون سفير ايران در الجزاير شده است.


حمیدرضا آصفی


بنا بر اين گزارش، «حميدرضا آصفي» كه از سال 1378 تا پايان دوره وزارت كمال خرازي و حتي سال هاي آغازين وزارت خارجه منوچهر متكي، در منصب سخنگويي باقي ماند، بيش از ديگر هم مسلكانش در یاد مردم و افكار عمومي باقي مانده است؛ سخنگويي كه تقريبا همه به «تكذيبيه هاي» معروفش عادت كرده بودند و افزون بر اين، عضويت وي در هيات مديره باشگاه استقلال نگاه طرفدران آبي های پايتخت را نيز به سمت سخنگوي وزارت خارجه جلب كرد، كسي كه شايد بيش از هر مقام ديگري از مسئولان كشور بر سكوهاي ورزشگاه آزادي و صندلي هاي ورزشگاه های خارجي براي ديدن فوتبال مي نشست؛ مسأله اي كه وداع آصفي با خبرنگاران را به صحنه اي نوستال‍ژيك براي دو طرف تبديل كرد.
آصفي هم همچون ديگر اسلافش پس از پايان دوره سخنگويي به ماموريتي رفت كه از نظر ديپلمات ها مأموريت پر رونقي بود، وي در دوره پس از سخنگويي به سفارتخانه ايران در امارات متحده عربي رفت.
سید محمدعلی حسینی
در ادامه و در سال 1385، «سيد محمد علي حسيني»، جانشین حميدرضا آصفي شد. برخي از رسانه هاي خبري در آن زمان، محمد علي حسيني را خوش تيپ ترين چهره دولت نهم مي دانستند! در دوره سخنگويي حسيني، تكذيبيه هاي آصفي به تدريج كمرنگ و عبارت «بررسي مي شود»، جايگزين تكذيبيه هاي آصفي شد، موضوعاتي كه هيچ گاه مشخص نمي شد كه مورد بررسي قرار مي گرفت يا نه!
آنچه اما مشخص بود، اينكه در عمل «تكذيبيه هاي» آصفي و «بررسي مي شودهاي» حسيني در عمل شباهت عجيبي با هم داشتند. حسيني هم پس از پايان مأموريتش در منصب سخنگويي به مأموريت ايتاليا رفت تا وي هم همچون آصفي سرنوشتي فوتبالي پيدا كند و به كشور چكمه اي اروپا و ديار لاجوردي پوشان ايتاليا به سفارت برود.
حسن قشقاوی
«حسن قشقاوي» كه پس از حسيني، پنجمين سخنگوي وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران بود، پيش از سخنگويي دو دوره تمام قباي نمايندگي مجلس را از حوزه رباط كريم بر تن داشت و زماني هم كه به سفارت ايران در سوئد رفت، به عنوان فعالترين سفير ايراني در خارج كشور معرفي شد.
قشقاوي در زمان سخنگويي اگر هر هفته در ميان خبرنگاران بود؛ اما به هنگام بازگشت «شهرام اميري» به تهران، تصويرش بيش از پيش به چشم مي خورد، چهره خندان وي در پشت سر شهرام اميري مدت ها در خاطره اهالي رسانه باقي ماند.
قشقاوي هم البته نيك سرانجام شد و به معاونت كنسولي وزارت خارجه منصوب شد و اين انتصاب را نشان از حسن اعتماد متكي به خود دانست.
و... رامین مهمانپرست
ششمين سخنگو كه اينك از جانب دستگاه سياست خارجي مواضع را اعلام مي كند، كسي نيست جز رامين مهمانپرست كه با وجود چهره نسبتا جوانش، سابقه 25 سال مديريت در وزارت خارجه را دارد، منوچهر متكي در زمان انتصاب وي و هنگامي كه از سوابق وي سخن مي گفت، وي را به جاي سفير، وزير خطاب كرد كه بلافاصله متوجه شد و خطاب به مهمانپرست گفت كه «آرزو بر جوانان عيب نيست».
اينك ششمين سخنگو هم، همچون اسلافش دستیار ويژه وزير هم هست و هر سه شنبه در همان ساختمان «نه شرقي، نه غربي، جمهوري اسلامي» پاسخگوي خبرنگاران، البته برخي خبرنگاران است و گاهي تكذيب مي كند، گاه قول بررسي مي دهد و گاه از كنار مسائل مي گذرد.


Read more

۱۳۹۰ تیر ۳۱, جمعه

بیانیه کمپین سفارت سبز در محکومیت عملیات تروریستی روزجمعه 22 ژوئن 2011 در اسلو پایتخت نروژ

بیانیه کمپین سفارت سبز در محکومیت عملیات تروریستی روز جمعه

22 ژوئن 2011 در اسلو پایتخت نروژ

بار دیگر دستهای پلید جنایت پیشگان تروریسم بین الملل در دو حادثه دلخراش بمب گذاری و تیراندازی جداگانه ، جان شیفته و عاشق زندگی دهها انسان معصوم و بی گناه از زن و مرد و کودک را پرپر نموده با کشته و مجروح کردن تعدادی از انسان دوست ترین و صلح دوست ترین مردم جهان یعنی مردمان کشور نروژ ، لکه ننگ دیگری از خود در تاریخ به جا گذاشتند.

دفتر مرکزی کمپین سفارت سبز،به نمایندگی از اعضای خود و نیز مردم صلح دوست ایران ،ضمن محکوم نمودن این عمل شیطانی و ضد بشری،خود را در غم خانواده های عزیزان از دست داده، شریک دانسته ، این فاجعه بزرگ جان گداز و غم انگیز را به مردم مهربان و صلح دوست و بشر دوست نروژ، و نیز به نخست وزیر محترم جناب ینس استولتنبرگ ، رئیس پارلمان و پادشاه و اعضای کمیته جایزه صلح نوبل کشور نروژ تسلیت عرض نموده ،خود را در غم آنان شریک دانسته و اطمینان دارد این فاجعه تحمیل شده از سوی کوردلان سیاهی و تباهی ضدبشری بر مردم شریف و انساندوست نروژ، کوچکترین تاثیر و خللی در تغییر منش بشردوستانه شان در کمک و حمایت از انسانهای بیگناه محروم و بی پناه دنیا چه از طریق کمک های مالی به سازمانهای بین المللی و چه در عملیات صلح آمیز برون مرزی همچون کمک به مردم افغانستان در مقابل گروه تروریستی طالبان و القاعده و نیز مردم لیبی در مقابل کشتار دسته جمعی آنان توسط دیکتاتور خون آشام آن کشور و چه در کمک به تدوین قوانین بین المللی بنفع بشریت مانند قرارداد بیستم اوت 1993اسلو در مورد صلح اعراب و اسرائیل، و نیز داشتن نقشی فعال در اشاعه صلح و دوستی در تنظیم روابط بین المللی برای زیستن در جهانی بهتر و مسالمت آمیز تر، نخواهد داشت.

کمپین سفارت سبز

دفتر مرکزی اسلو

نروژ

Read more

۱۳۹۰ تیر ۲۷, دوشنبه

سیاست خارجی، قربانی بی کفایتی و اختلافات داخلی

سیاست خارجی، قربانی بی کفایتی و اختلافات داخلی
سیاست خارجی، قربانی بی کفایتی و اختلافات داخلی
جرس: دستگاه عریض و طویل وزارت امورخارجه یکی از بی ثبات ترین دوران های خود را در جمهوری اسلامی می گذارند. حضور باندهای موازی در پست های مدیریتی این وزارت خانه و ورود آن به عرصه رقابت های سیاسی داخلی به آشفتگی های دامنه داری منجر شده است.


برخی گزارشها حاکی است که در حال حاضر به دلیل ساختار بی ثبات وزارت امور خانه بیش از چهل سفارت خانه ایران فاقد سفیر است و همچنین نزدیک به 600 کارمند با تجربه نیز طی دو سال اخیر با احکام بازنشستگی روبرو شده اند. انگشت اتهام بیش از همه متوجه "محمود احمدی نژاد" است که برای پیشبرد منویات خود در سیاست خارجی پایه های تصمیم گیری وزارت امور خارجه را سست کرده است اما ناظران نقش اقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در بی ثبات کردن این وزارت خارجه استراتژیک را نیز پر رنگ می بینند.

تنش های خودساخته

سیاست خارجی تهاجمی احمدی نژاد از دید مخالفان به تنش آفرینی در روابط بین الملل و انزوای روز افزون ایران منجر شده است. اعمال تحریم های شورای امنیت در قبال برنامه هسته ای و تحریم های یکجانبه و چندجانبه از سوی آمریکا و متحدانش به عنوان بخشی از عوارض این سیاست شناخته می شود. تحلیلگران می گویند که احمدی نژاد با فلج کردن دستگاه سیاست خارجی قصد یکه تازی در این میدان را دارد. او پاییز سال گذشته حکم برکناری " منوچهر متکی" را در میانه سفر دیپلماتیک وی به سنگال صادر کرد. این اقدام بی سابقه یکی از مهم ترین جلوه های بی ثبات سازی وزارت امورخارجه توسط رییس دولت بود. هدف از این برکتاری آن طور که محافظه کاران منتقد دولت اظهار داشتند به مخالف متکی با "اسنفدیار رحیم مشایی" رییس دفتر احمدی نژاد برمی گشت. پیش از آن نیز احمدی نژاد درصدد بود با انتخاب چهار نفر از نزدیکان خود به عنوان نمایندگان ویژه سیاست خارجی باند خود را در این وزارت خانه مسلط کند. این اقدام با مخالفت رسمی رهبر جمهوری اسلامی روبرو شد که طی 22 سال گذشته سیاست های کلان وزارت امورخارجه را تعیین کرده است.


یک بام و دوهوای سیاست خارجی

علاقه احمدی نژاد به کسب شهرت جهانی از طریق اظهارات جنجالی در تریبون های بین المللی احتمالا یکی از مهم ترین عواملی است که او را به تحدید اختیارات وزارت امورخارجه طی 6 سال گذشته تشویق کرده است. ادبیات دشمنی جویانه وی به تنش های شدید میان ایران و کشورهای مهم منطقه و جهان منجر شده و عملا سد راه بسیاری از مذاکرات دیپلماتیک بوده است. منتقدان بر این اساس او را متهم می کنند که سیاست های نادرست داخلی را در عرصه روابط خارجی نیز تعمیم داده و به این ترتیب امنیت ملی کشور را نادیده گرفته است. آیت الله "اکبر هاشمی رفسنجانی" رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام به تازگی با انتقادهای شدید و بی سابقه نسبت به سیاست خارجی دولت احمدی نژاد گفتهاست که این دولت :" در زبان و گفتار، جلوتر از دولت‌های قبلی پیش رفته‌ا و حتی گفته‌اند ما با ملت اسرائیل خیلی صمیمی هستیم. اما، در عمل "همان رفتار نسنجیده داخلی مانند امور اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی را در سیاست خارجی هم دارند." او گفتار و رفتار مسوولان دولت در سیاست خارجی را در تضاد با هم دانسته و معتقد است که حرف دولت احمدی نژاد برای ارتباط با جهان" ..با حرف‌های دولت‌های گذشته فرقی ندارد. ولی عمل کردن به این خواست آن گونه نیست که الان آقایان رفتار می‌کنند و... بی‌جهت نیست که روابط ما با کشورهای همسایه در این مقطع این‌گونه تیره شده است." رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام همچون بسیاری دیگر از منتقدان سایه انداختن اختلاف ها و رقابت های سیاسی داخلی بر دستگاه دیپلماسی را یکی دیگر از نشانه های بارز ضعف در وزارت امورخارجه دانسته است. ضعفی که به گفته وی منافع ملی ایران را به خطر انداخته است. او برای مثال به حاشیه هایی که پس از سفرش به عربستان برای حل مشکلات زائران ایرانی انجام شد اشاره کرده و گفته است که دولت برای خنثی کردن تاثیر سفر وی به منوچهر متکی وزیر سابق امورخارجه فشار آورده تا در یک کنفرانس خبری به دروغ اعلام کند که آقای "محمدی ری شهری" سرپرست حجاج ایرانی در عربستان مورد بازرسی بدنی قرار گرفته است. خبری که اعلام آن نظر مقام های عربستان برای اصلاح رفتار خود در قبال حجاج ایرانی را تغییر داده است.


جلوه های اختلاف

عرف رایج در اغلب کشورهای جهان این است که ساختار اداری و دیپلماتیک وزارت امورخارجه با تغییر دولت ها دستخوش دگرگونی های اساسی نمی شود. وزارت امورخارجه در واقع یک نهاد برای صیانت از حقوق ملی هر کشور است و بنابراین انتخاب نیروهای آن معمولا فارغ از جناح بندی های سیاسی داخلی صورت می گیرد. منتقدان می گویند که این قاعده در دولت احمدی نژاد به طور کامل نقض شده است. مهم ترین جلوه آن را می توان برکناری خارج از عرف منوچهر متکی وزیر سابق امورخارجه پس از بروز اختلاف هایش با رییس دولت دانست. علاوه بر این گفته می شود که احمدی نژاد برای تسلط بر ساختار اداری وزارت امور خارجه نیروهای معتمد خود را در پست های مدیریتی آن نشانده است. تفویض پست به این نیروها در ماه های اخیر تنش های جدی را نیز به دنبال داشته است. برای نمونه پس از آن "علی اکبر صالحی" وزیر امورخارجه در حکمی "محمد شریف ملک زاده" را به سمت معاون اداری و مالی خود منصوب کرد موجی از هشدارهای امنیتی و قضایی از سوی محافظه کاران منتقد دولت برای تجدید نظر در این حکم ایجاد شد. آنها این انتصاب را در راستای تقویت تیم احمدی نژاد می دانستند که از آن با تعبیر" جریان انحرافی " یاد می شود. نمایندگان مجلس نیز هشدار داده بودند که اگر وزیر امورخارجه تصمیم به برکناری ملک زاده نگیرد باید خود را برای استیضاح در صحن علنی آماده کند. در نتیجه این فشارها ملک زاده از سمت خود استعفا داد و به فاصله اندکی نیز توسط نهادهای امنیتی بازداشت شد. امری که از دید ناظران به عنوان زهر چشم گرفتن از احمدی نژاد تفسیر شده است. چنین اتفاق هایی به خوبی بی ثباتی های مدیریتی در وزارت خارجه و تابعیت آن از اختلاف های داخلی جناح های قدرت را نشان می دهد، اما عمق آشفتگی ظاهرا به مراتب بیش از اینهاست.


تسویه پر هزینه

گزارشهای تازه منتشر شده نشان می دهد که نزدیک 40 سفارت خارجه ایران در حال حاضر فاقد سفیر است و 600 نیروی با سابقه طی دو سال اخیر از کار برکنار شده اند. این گزارشها از سوی "جواد منصوری" سفیر سابق ایران در چین تایید شده است. او در گفتگویی تصریح کرده : "وزارت خارجه در طی چند سال گذشته دوران خاصی را گذرانده است. به این معنا که چون در اختیار خودش نبوده و ریاست جمهوری در بسیاری از مسائل درگیر بوده طبعا در بسیاری از مسائل لطمه دیده است. از جمله مسائلی که لطمه جدی به این وزارت خانه وارد کرده است از دست دادن تعداد زیادی از افراد باتجربه خود بوده است." او همچنین برکناری نیروهای با سابقه وزارت خارجه از مهم ترین عوامل نابسامانی آن در دولت کنونی دانسته و گفته "در دوسال گذشته بنا بر دستور، ۶۰۰ نفر از کادر حرفه ای وزارت خارجه بازنشسته شده اند و قطعا این مسئله ضربه سنگینی به وزارت خارجه وارد کرده است. این اتفاق در حالی رخ داده است که کسی جای آن‌ها نیامده است." منصوری بر همین اساس نتیجه گرفته تعداد سفارت خانه های فاقد سفیر حتی از 40 سفارت خانه نیز بیشتر است و" به علاوه سفارتخانه‌هایی که دارای سفیر هم هستند افراد بسیار با کیفیت‌های ضعیف تر از حد متوسط گذشته هستند و صرفا با توصیه‌های دفتر رئیس جمهور سفیر شده اند."


خبری از استراتژی نیست

منتثدان دولت احمدی نژاد می گویند که او برای پوشاندن ضعف های سیاست خارجی طی 6 سال گذشته به رفتارهای شعاری و تبلیغات دهان پرکن متوسط شده است. نمونه اعلای این گونه تبلیغات را از نگاه ناظران می توان در شعارهای دولت درباره برنامه هسته ای و ضدیت با غرب دید. سیاستی که علاوه بر انزوای روزافزون ایران در محیط بین المللی تحریم های اقتصادی بی سابقه ای را نیز به همراه داشته است. منتقدان علاوه بر این مهم ترین ضعف سیاست خارجی دولت را فقدان یک استراتزی معین برای دستیابی به اهداف تعیین شده می دانند. "مصطفی درایتی" عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و از منتقدان دیپلماسی دولت احمدی نژاد به تازگی در سخنانی با اشاره به این مساله گفته "سردرگمي‌ و بي هدفي در عرصه سياست خارجي در حدي است كه گاهي در اول ماه نسبت به يك كشور تندترين مواضع اتخاذ مي‌شودودر آخرماه از آن كشور بازديد به عمل مي‌آيد." او به از دست رفتن حرمت ایرانیان در کشورهای جهان به دلیل رفتار بی قاعده دولت احمدی نژاد اشاره کرده و معتقد است :" مردم داخل به دليل گرفتاري‌هاي موجود خيلي متوجه مشكلات به وجود آمده نمي‌شوند اما تاثيرات ديپلماسي غلط بر روابط باكشورهاي دوست ونزديك بيشتر مشخص مي‌شود و باعث از بين رفتن حرمت و عزت ايرانيان شده است."


وزارت تشریفات

انتقادها نسبت به بی ثباتی سیاست خارجی دولت احمدی نژاد در شرایطی انجام می شود که آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی نیز با استفاده از نیروهای نزدیک به خود به ویژه در شورای عالی امنیت ملی عملا قدرت وزارت خارجه را تضغیف کرده است. تصمیم گیری درباره برنامه هسته ای به عنوان مهم ترین معضل کنونی سیاست خارجی ایران توسط شورای عالی امنیت ملی انجام می شود که طبق عرف سیاسی جمهوری اسلامی تابع رهبری نظام است. همچنین برقراری مذاکره با ایالات متحده یا تعیین سطح روابط با قدرت های غربی نیز از جمله مسایل استراتژیکی است که آقای خامنه ای اختیار دار تصمیم گیری برای آن است.وابستگی تصمیم گیریهای کلان به نظر رهبری از دلایل اصلی خنثی بودن ساختار وزارت خارجه شناخته می شود. این وابستگی به حدی است که برخی ناظران از وزارت خارجه به عنوان نهادی تشریفاتی یاد می کنند و از همین رو سهم آن در جهت دهی به روابط خارجی ایران را بسیار اندک می بینند.

Read more

۱۳۹۰ تیر ۲۴, جمعه

شکنجه و رنج، مرگ تدریجی ایرانیان خاموش به قلم احمدملکی دیپلمات مستعفی

در هیچ نقطه ای از عالم نمی توانید این چنین بی تفاوتی و خاموشی مردمی را ببینید که چنین آسوده خاطر شاهد مرگ خود وعزیزان شان باشند اما دم بر نیاورند.

در کدام بلاد جهان می توانید سکوت و خاموشی بخش اعظم روحانیون و علمائی را ببینید که نه تنها درد و رنج ملتی را شاهدند بلکه خود آتش بیار معرکه شده و تنور حکومتی که ملتش را زنده زنده در آتش ذبح می کند یاری می رسانند.

آخر در کدام خراب شده دنیا شما دیده اید که علماء دین در مقابل این همه ظلم و جنایتی که بر سر ملتی می آید بر لبان خود قفل زده اند و جائی که سخنی بگویند نیشی و نیزه ای بر دل ملت خود وارد می کنند.

در کدام کشور جهان اینقدر از خدا و پیامبر، بهشت و جهنم، قیامت و برزخ ، ماشاالله و انشاالله گفته می شود و با نام آنها دسته دسته انسانها را جان می ستانند و چوبه دار و سنگسار و قطع اعضای مردمان بدبخت در زندان ها بر پا می کنند.

بیش از سه دهه است که حکومت ریشه های ملت را قطع نموده، بی تفاوتی و بی غیرتی ، بی وجدانی، و بی شرفی آنچنان در میان اقشار مردم رسوخ کرده است که نمونه های آن از نوادر بی نظیر فقط در ایران اتفاق می افتد. مردی جوانی را جلو جشم صدها نفر قریب یکساعت سلاخی می کند و همه تماشاگرند و دعوت به آرامش می کنند. جوانی دختری را با چاقو تیکه تیکه می کند مردم شاهد و مشغول فیلم گرفتتند هستند تا آخرین قطره های خونش برود.

زندانی را شکنجه می کنند و جنازه او را شبانه بخاک می سپارند مردم خاموشند. زندانیان سیاسی تا دم مرگ اعتصاب می نمایند آب از آب تکان نمی خورد. فجیع ترین قتل ها و جنایات در کشور رخ می دهد همه شاد و راضی اند. و هزاران هزار جرائم و جنایات دیگر......

در هر سرزمینی از جهان یکی از این اتفاق ها، باعث سرنگونی و قیام ملی مردم می گردد اما در کشور گل و بلبل آقا امام زمان، حتی از مراجع و روحانیون هیچگاه یک کلام در دفاع از ملت نشنیده ایم.

ملت عزیز ایران اگر شما از مراجع و روحانیون غیر از انگشت شمار آنها، کلامی در مذمت ظلم و جنایتی که هر روزه بدست این ضحاکان انجام می گیرد شنیده اید بگوئید تا ما نیز بدانیم.

پزشک زندان کهریزک را می کشند اما از پزشکان با غیرت و شرف ایرانی هیچ صدایی بر نمی خیزد صدها هزار پزشک در ایران داریم اما هیهات هیهات از ذره ای وجدان و شرف.

معلم با شرفی را از زندگی ساقط می کنند و با شکنجه می کشند اما از صدها هزار معلم صدایی بر نمی خیزد. رهبران جنبش سبز را در زندان ذره ذره نابود می کنند اما صدای اعتراض برای رهایی آنها بگوش نمی رسد.

هنرمند سینما را شکنجه و زندان می کنند اکثر هنرمندان خاموش و راضی و همراه حاکمیت که دستانش به جنایت آلوده شده است.هموطنان عزیز تا کی باید جان خود و فرزندانتان را به پای بت بزرگ سلاخی کنید. تا کی می خواهید زنده زنده در آتش حکومت ظلم خود را بسوزانید حداقل فریادی بر آوریم .مرگ باعزت زندگی است.

هیچ ملتی در جهان به اندازه ملت ایران از حسین و ظلم یزیدیان سینه نمی زنند و هیچ ملتی نیز همچون ما زیر بار ظلم و ذلت نمی رویم. حسین فقط بخاطر نرفتن زیر بار ظلم و بیعت یزید تن به جنگ نابرابر داد و تمام اهل بیت خود را به میدان مرگ آورد تا درس عزت و آزادگی به مردم بدهد که هیچ چیز بهتر از آزاد بودن و زندگی باعزت نیست. زیر بار زور و ظلم نروید حتی اگر جان خود و اهل بیت خود را از دست بدهید.

پس از شهادت حسین بن علی و یارانش، مختار قیام کرد و انتقام از ظالمین گرفت در کشور عزیز ما پس از این همه اعدام و جنایت، جانیان و آدم کشان نه تنها اظهار ندامت و پشیمانی نمی کنند بلکه هر روز بر جنایات خود می افزایند و روحانیون ما شاهد و مدافع این کشتار بی رحمانه هستند.

مسئولین هیچ کشوری در دنبا سراغ نداریم که اینقدر دروغ و فریب بکار ببرند و با نام دین خون ملتی را در شیشه کنند.

هموطنان عزیز مرگ تدریجی همراه با شکنجه و رنج را پذیرفته ایم و هر روز از درو دیوار مملکت اسلامی عذاب و مرگ و درد می بارد اگر راضی به این وضع باشیم بدانیم که این آتش سرانجام همه را به خاکستری مبدل خواهد کرد شکنجه گاهی برای فرزندان و نسل های آینده خواهیم ساخت. بر خیزیم ودر حد توان خود کاری حسینی کنیم.

جهل و نادانی را با روشن کردن شمعی چاره بیاندیشیم و چراغ آگاهی را گسترش دهیم علماء خفته را بیدار نمائیم و اقلیت خائن که حاکمیت را بدست گرفته اند از میدان بدر کنیم هر کس در توان خود قدمی بر دارد و شمعی بیفروزد. ظالمان خواهند سوخت.


Read more

۱۳۹۰ تیر ۱۹, یکشنبه

اعدام بيشتر و علنی برای ارعاب معترضين

گاردين زير عنوان "قتل های قضائی بيکران در ايران" می نويسد افزايش اعدام ها، به توصيف گروههای مدافع حقوق بشر، با هدف سرکوبی ناآرامی های مدنی طراحی شده است.دسترسی به واقعيات در کشوری که تهيه گزارش های خبری مستقل در آنجا بيشتر به افسانه می ماند کاری بسيار دشوار و تقريبا از محالات است. اما گروههای ايرانی مدافع حقوق بشر، تشکيلات بين المللی ناظر بر چگونگی رعايت حقوق بشر، ونيز کارشناسان امور ايران، همگی از توسل رژيم به قتل های قضائی بيشتر خبر می دهند.

قصد رژيم، در ظاهر، مبارزه با قاچاق مواد مخدر، و جرائم جنائی ديگر است. اما به گفته فعالان و مدافعين حقوق بشر، واقعيت اين است که رژيم برای سرکوبی اپوزيسيون سياسی، و مقابله با تلاطم ناشی از شورش های موسوم به بهار عرب، به ارعاب عمومی و قتل های پنهائی متوسل شده است.

به گزارش عفو بين الملل، ايران در سال جاری ميلادی، تا کنون، از ژانويه تا آخر ژوئن، به اعدام ۱۹۰ نفر اذعان دارد، اما ۱۳۰ اعدام ديگر نيز انجام گرفته است، بی آنکه اطلاعيه ای صادر شده باشد.

حقوق بشر ايران، تشکيلات نظارتی مستقل، اوضاع را از اين هم بدتر توصيف می کند. اين گروه می گويد ۲۵ نفر فقط در يک روز، (روز سوم ژوئيه) در زندان قزل حصار کرج اعدام شدند. اين اعدام های به ظاهر مرتبط با قاچاق مواد مخدر، توسط رسانه های دولتی گزارش نشده است. ۷ نفر ديگر نيز همان روز در زندان اوين تهران اعدام شدند.

کمپين بين المللی برای حقوق بشر در ايران، يک گروه مستقل ديگر، ماه گذشته از اعدام ۲۶ زندانی در زندان وکيل آباد مشهد در روز پانزدهم ژوئن خبر داد، و اظهارات محمود ذوقی دادستان مشهد را نقل کرد که به بالا بودن شمار اعدام ها در دو سال و نيم گذشته اذعان می کند. ذوقی، اين افزايش را ناشی از شمار بالای پرونده های قاچاق مواد مخدر دانسته است.

درهمين مدت شمار اعدام های علنی نيز بالا رفته است. از آغاز سال ۲۰۱۱ تا کنون ۱۳ مرد در ملاء عام اعدام شده اند، که ۱۶ مورد آن پس از شانزدهم آوريل انجام گرفته است.
ايران همچنين با بی اعتنائی به قوانين بين الملل، دو نوجوان را در روز بيستم آوريل در بندر عباس اعدام کرد.
در مجموع، متوسط اعدام در ايران در سال ۲۰۱۱ تا کنون، دو نفر در روز بوده است، که اين کشور را در مقام دومين اعدام کننده در جهان، پس از چين، قرار می دهد.

مارک والاس، سفير سابق آمريکا، و رئيس کنونی گروه موسوم به اتحاد عليه برنامه اتمی ايران می گويد بايد جلوی تهران را گرفت. او در مقاله ای در لس آنجلس تايمز نوشت جامعه بين لمللی لازم است عليه اين گونه وحشيگری ها قد علم کند و وخيم تر شدن وضعيت حقوق بشر در ايران را در سطوحی گستر تر علنی سازد


Read more

۱۳۹۰ تیر ۱۲, یکشنبه

آقای خاتمی – آیا آقای خامنه ای، گوشه چشمی نشانت داده؟ شما بهتر از هر کس میدانی او دیکتاتوری اصلاح ناپذیر است

آقای خاتمی هنوز خون شهیدان جنبش سبز خشک نشده است که شما چنین شتابان در پی استحکام پایه های در حال ویران این سلطنت مطلقه با نام اصلاحات می باشید. بهتر از همه می دانی که آب از سرچشمه گل آلود است و شخص خامنه ای اصلاح ناپذیرترین ریاست طلب جهان است و این عروس هزار چهره پیر آنچنان او را در شهوت ریاست غرق کرده است که فقط مرگ او لحظه بیداری اش است و بس.

آقای خاتمی هنوز درد و رنج مادرانی که فرزندانشان در زندانها به آنان تجاوز شده است پایان نیافته، که شما بی تابانه در تلاش هستید تا رهبر دیکتاتور ایران که روی چنگیز و مغول را سفید کرد را در حمام اصلاحات خود شستشو دهید و خون ها و جنایات های این ظالم را پاک نمائی.

مگر ملت ایران وحشیانه ترین سرکوب در تاریخ ایران را فراموش می کنند که چگونه اراذل و اوباش این رهبر کوته بین با رعب و درنده خوئی ملتی را پس از تجاوز به فرزندان آنان با وحشیانه ترین برخوردها سرکوب نمودند و ایران را تبدیل به آتشی درزیر خاکستر کردند در این دوزخ که ساخته او و اعوانش است جوانان را در سرخوردگی و وحشت رها کرده اند و با پراکندن ترس و رعب بردگی و ذلت را حتی در خانه مراجع کاشته اند. جوانانی فرار را بر ماندن در این دوزخ ترجیح داده تا زد ست این اشقیاء و حرامیان آوارده غربت گردند آتش خشم و خشونت زبانه می کشد امید و نشاط را نابود کردند.

آقای خاتمی تا کی می خواهی از گفتن حقایق صرف نظر کنی و تنور این حکومت در سقوط را گرم نمائی. مجیز گویان قدرت و به یغما برندگان ثروت ملت آنچنان زیادند که مجالی برای شما قرار نخواهند داد. مردی مثل سید علی خامنه ای که چنان مدهوش شهوت ریاست شده است که حاضر است برای حفظ آن کشوری را فدای عقده های فرو خفته خود کند و سرانجام سرنوشتش را با طناب دار گره بزند. کسی که نشان داد در اعمال ضد انسانی و شقاوت سرآمد عصر خود و سلف خویش است تن به اصلاح نخواهد داد.

آقای خاتمی هنوز رهبران عزیز جنبش سبز آقایان موسوی و کروبی در بند زندان اسیرند و تو دم از مماشات و سازش با آقای خامنه ای را می زنی. اگر می خواهی از مظلوم حمایت کنی بسم الله، اما نه اینکه رهبری که در تله و باتلاقی که با دستان خودش ساخته گرفتار است را بخواهی رها سازی.

آقای خاتمی پنبه ها را از گوشت بیرون کن و اگر گوشت، گوش است و نه شفتالو پس بشنو:

آگر آنروز که ملت ایران در دوره ریاست جمهوری به تو امید بست و با تمام قوا پشتیبانی ات نمود و آن مرد بزرگ آبت الله منتظری به شما گفتند که از آراء ملت صیانت کن و به آقای خامنه ای بفهمان که ملت به من رای داده اند تا خواست آنان را اجرا کنم اما تو با ندانم کاری و ترسی که داشتی پس از 8 سال که قدرت در دست داشتی گفتی من یک تدارکچی بیش نبودم و بهترین فرصت ها را سوزاندی و سوای خدماتی که کردی اما اشتباهات بزرگی مرتکب شدی زیرا نخواستی به آن رهبر بی خردت بفهمانی که تن به خواست ملت بدهد و دست از خودکامگی بردارد.

اکنون اشتباه گذشته را تکرار مکن. آقای خامنه ای رهبریست که دستانش به خون و تجاوز آلوده شده است و ملت بیدار ایران، مراجع بیدار، روحانیون بیدار، اندیشمندان بیدار، سیاسیون بیدار، و اقشار مختلف مردم که بیدار شده اند خواستار تغییر بنیادین و اساسی سیستم دیکتاتوری ایران هستند و اولین خواسته آنها بر کناری فرعون ایران که با سلطنت مطلقه ولی فقیه خون ملت را در شیشه کرده و با رعب و سرنیزه حاکم شده است.

آقای خاتمی اگر گوش شنوا داری همگام با مردم بیدار بدنبال این خواسته بحق باش که 33 سال است این ملت خون میدهد اما به آزادی و دمکراسی نمی رسد و بیش از 150 سال در پی حاکمیت بر سرنوشت خود است اما اصلاح طلبانی فرصت طلب که بیش از اصلاح به قدرت می اندیشند عاقبت دست به سرقت حقیقت زده و ظلم ظالمین را عین عدل نشان داده و جنایت آنان را کمرنگ نشان داده و با حمام اصلاحات خون های بناحق ریخته شده را از دامان این دیکتاتوران خیانت کار پاک می نمایند.

اگر حقیقتا اصلاح طلب هستید اول باید رهبر خطاکار را سر جایش می نشاندید و حقیقت را فدای مصلحت نمی کردید.

آقای خاتمی مسئول تمام این جنایات ها و آدم کشی ها شخص اول مملکت آقای خامنه ای است تا کی می خواهی بفهمی اوست که بر این روال پافشاری می کند و بر ظلم و خونریزی استمرار می بخشد چرا افسون قدرت چشمانمان را از دیدن حقیقت کور کرده است.

آقای خاتمی بیش از این خود را خرج این رهبر قاتل و شکنجه گر مکن و حرمت و اعتبار خود را برای اصلاح او به حراج مگذار. هر انسانی که ذره ای شرف و وجدان داشته باشد همگام با ملت، با شهامت و شجاعت به آقای خامنه ای می فهمانند تا دیر نشده است حاکمیت ملت را بخودشان بسپارد.

برای آزادی زندانیان سیاسی و رهبران جنبش سبز، شخص خامنه ای را مورد خطاب قرار بده، و اشتباهات این رهبری که تاکنون جز خودکامگی و دیکتاتوری چیز دیگری در چنته نداشته بر مردم آشکار کن.

بحمدالله این نظام الهی مسئولینی تربیت کرده است که نمونه های آن در تاریخ جهان نادر است. رفسنجانی مرد شماره دو ایران که بارها دختر او را به لجن رکیک ترین فحش های ناموسی و تا هرزه گی و فاحشه خواندند اما این مرد شیفته و تشنه شهوت ریاست حتی کلامی در حمایت از ناموس خود بر زبان نیاورد. اینها اعوان این فرعون هستند.

در تاریخ ایران شندیده بودیم که حاکمان ولایات برای استحکام قدرت و منصب خود دخترانشان را پیشکش شاهان و درباریان می کردند اما با چشم خود آن را ندیده بودیم که در عصر حاضر دو نمونه آن که ذکر شد چشم و گوشمان را باز کرد که تاریخ تکرار می شود.

نمونه دوم آن فرزند آقای روح الامینی بود که به دستور شقی ترین آدم آقای خامنه ای در حوادث اعتراضی تهران دستگیر و به همراه چند تن دیگر بدنش را آن چنان شکنجه داده بودند که آش و لاش شده بود و با درد و رنج تمام به شهادت رسید. آقای روح الامینی با بی شرمی تمام چند روز بعد به دیدار دستور دهنده شکنجه فرزندش رفت و به تکریم و دعای او پرداخت. آیا پستی و رذالت از این بیشتر درجهان سراغ دارید بی غیرتی و بی شرفی تا کجا می تواند برسد.

آقای خاتمی مسئولین این نظام امام زمان اسوه و الگوی رذالت و پستی هستند اگر بقدر ذره ای شرف و آبرو و وجدان داشتند حداقل از حریم خانواده خود دفاع می کردند چگونه دل بسته ای اینان اصلاح شوند مگر اینکه خود تمنا و تشنه شهوت ریاست باشی و به بهانه آن چند صباح دیگر بر گرده ملت ایران بخواهی سوار شوی.

در تونس بخاطر خودسوزی یک انسان انقلابی بپا شد و به فرار رهبر آن منتهی گردید. اما در نظام امام زمان و الهی ایران از کشته ها پشته ساختند، از تجاوزات به کبیر و صغیر رحم نکردند، در سرکوب و وحشی گری سرآمد دنیا شدند از زندانها شکنجه گاهها ساختند و آب از آب تکان نخورد.

ماشاءالله بر غیرت ایران و ایرانی و مسئولین آن. از ماست که برماست.

و حسن ختام بار دیگر تکرار می کنم آقای خاتمی :

خامنه ای در باتلاق اعمال ستمکارانه اش هر لحظه بیشتر غرق می گردد حتی مراجع سنتی نیز از او دست شسته اند هر کس نزدیک وی گردد دچار سرنوشت او شود شما چرا می خواهید با اصلاحات او را نجات دهید هوشیار باش که همراه او غرق نشوی.....

به قلم احمد ملکی عضو کمپین سفارت سبز

Read more