۱۳۹۰ تیر ۲۴, جمعه

شکنجه و رنج، مرگ تدریجی ایرانیان خاموش به قلم احمدملکی دیپلمات مستعفی

در هیچ نقطه ای از عالم نمی توانید این چنین بی تفاوتی و خاموشی مردمی را ببینید که چنین آسوده خاطر شاهد مرگ خود وعزیزان شان باشند اما دم بر نیاورند.

در کدام بلاد جهان می توانید سکوت و خاموشی بخش اعظم روحانیون و علمائی را ببینید که نه تنها درد و رنج ملتی را شاهدند بلکه خود آتش بیار معرکه شده و تنور حکومتی که ملتش را زنده زنده در آتش ذبح می کند یاری می رسانند.

آخر در کدام خراب شده دنیا شما دیده اید که علماء دین در مقابل این همه ظلم و جنایتی که بر سر ملتی می آید بر لبان خود قفل زده اند و جائی که سخنی بگویند نیشی و نیزه ای بر دل ملت خود وارد می کنند.

در کدام کشور جهان اینقدر از خدا و پیامبر، بهشت و جهنم، قیامت و برزخ ، ماشاالله و انشاالله گفته می شود و با نام آنها دسته دسته انسانها را جان می ستانند و چوبه دار و سنگسار و قطع اعضای مردمان بدبخت در زندان ها بر پا می کنند.

بیش از سه دهه است که حکومت ریشه های ملت را قطع نموده، بی تفاوتی و بی غیرتی ، بی وجدانی، و بی شرفی آنچنان در میان اقشار مردم رسوخ کرده است که نمونه های آن از نوادر بی نظیر فقط در ایران اتفاق می افتد. مردی جوانی را جلو جشم صدها نفر قریب یکساعت سلاخی می کند و همه تماشاگرند و دعوت به آرامش می کنند. جوانی دختری را با چاقو تیکه تیکه می کند مردم شاهد و مشغول فیلم گرفتتند هستند تا آخرین قطره های خونش برود.

زندانی را شکنجه می کنند و جنازه او را شبانه بخاک می سپارند مردم خاموشند. زندانیان سیاسی تا دم مرگ اعتصاب می نمایند آب از آب تکان نمی خورد. فجیع ترین قتل ها و جنایات در کشور رخ می دهد همه شاد و راضی اند. و هزاران هزار جرائم و جنایات دیگر......

در هر سرزمینی از جهان یکی از این اتفاق ها، باعث سرنگونی و قیام ملی مردم می گردد اما در کشور گل و بلبل آقا امام زمان، حتی از مراجع و روحانیون هیچگاه یک کلام در دفاع از ملت نشنیده ایم.

ملت عزیز ایران اگر شما از مراجع و روحانیون غیر از انگشت شمار آنها، کلامی در مذمت ظلم و جنایتی که هر روزه بدست این ضحاکان انجام می گیرد شنیده اید بگوئید تا ما نیز بدانیم.

پزشک زندان کهریزک را می کشند اما از پزشکان با غیرت و شرف ایرانی هیچ صدایی بر نمی خیزد صدها هزار پزشک در ایران داریم اما هیهات هیهات از ذره ای وجدان و شرف.

معلم با شرفی را از زندگی ساقط می کنند و با شکنجه می کشند اما از صدها هزار معلم صدایی بر نمی خیزد. رهبران جنبش سبز را در زندان ذره ذره نابود می کنند اما صدای اعتراض برای رهایی آنها بگوش نمی رسد.

هنرمند سینما را شکنجه و زندان می کنند اکثر هنرمندان خاموش و راضی و همراه حاکمیت که دستانش به جنایت آلوده شده است.هموطنان عزیز تا کی باید جان خود و فرزندانتان را به پای بت بزرگ سلاخی کنید. تا کی می خواهید زنده زنده در آتش حکومت ظلم خود را بسوزانید حداقل فریادی بر آوریم .مرگ باعزت زندگی است.

هیچ ملتی در جهان به اندازه ملت ایران از حسین و ظلم یزیدیان سینه نمی زنند و هیچ ملتی نیز همچون ما زیر بار ظلم و ذلت نمی رویم. حسین فقط بخاطر نرفتن زیر بار ظلم و بیعت یزید تن به جنگ نابرابر داد و تمام اهل بیت خود را به میدان مرگ آورد تا درس عزت و آزادگی به مردم بدهد که هیچ چیز بهتر از آزاد بودن و زندگی باعزت نیست. زیر بار زور و ظلم نروید حتی اگر جان خود و اهل بیت خود را از دست بدهید.

پس از شهادت حسین بن علی و یارانش، مختار قیام کرد و انتقام از ظالمین گرفت در کشور عزیز ما پس از این همه اعدام و جنایت، جانیان و آدم کشان نه تنها اظهار ندامت و پشیمانی نمی کنند بلکه هر روز بر جنایات خود می افزایند و روحانیون ما شاهد و مدافع این کشتار بی رحمانه هستند.

مسئولین هیچ کشوری در دنبا سراغ نداریم که اینقدر دروغ و فریب بکار ببرند و با نام دین خون ملتی را در شیشه کنند.

هموطنان عزیز مرگ تدریجی همراه با شکنجه و رنج را پذیرفته ایم و هر روز از درو دیوار مملکت اسلامی عذاب و مرگ و درد می بارد اگر راضی به این وضع باشیم بدانیم که این آتش سرانجام همه را به خاکستری مبدل خواهد کرد شکنجه گاهی برای فرزندان و نسل های آینده خواهیم ساخت. بر خیزیم ودر حد توان خود کاری حسینی کنیم.

جهل و نادانی را با روشن کردن شمعی چاره بیاندیشیم و چراغ آگاهی را گسترش دهیم علماء خفته را بیدار نمائیم و اقلیت خائن که حاکمیت را بدست گرفته اند از میدان بدر کنیم هر کس در توان خود قدمی بر دارد و شمعی بیفروزد. ظالمان خواهند سوخت.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر