یک رئیس جمهور خوشبین به غرب در تهران و یک وزیر خارجه متمایل به سپری شدن خاطرات تاریخی تلخ در لندن؛ گروهی سیاستمدار شتاب زده هم در واشنگتن.
اینها شخصیت های یک فصل از کتاب خاطرات جک استرا، وزیر امور خارجه بریتانیا در سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ است که به سبب سفرهای پی در پی اش به ایران، از روزنامه تایمز لندن لقب «جک تهرانی» گرفته بود. در این زمان محمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران آشکارا از آشتی با غرب سخن می گفت و از پایتخت مهمترین کشورهای اروپایی بازدید رسمی می کرد.البته لندن هیچگاه میزبان او نشد، اما جک استرا در اقدامی بی سابقه که از سوی جانشینان او هم تکرار نشد، در فاصله ای کوتاه ۵ بار به تهران رفت و مقدمات بازدید پرنس چارلز، ولیعهد بریتانیا از ایران را هم فراهم کرد . وی در خاطرات خود نوشته است که «دیگر به جریان عادی کار آشنا بودم، وقتی هواپیما می نشست، کارمندان زن همراه با شوخی های بسیار - که من هم معمولا سردمدارش بودم - باید روسری و مانتوهای خود را به تن می کردند. ترافیک تهران وحشتناک بود و بیشتر ماشین ها، خودروهایی فرسوده بودند که در اصل ساخت یک کمپانی تعطیل شده انگلیسی بود.»
فصل مربوط به ایران و خاورمیانه در کتاب آقای استرا نمایشی است ازیک سو در جهت تلاش فشرده او برای فهم مسائل سیاسی و اجتماعی و درک ریشه های بدبینی مقامات جمهوری اسلامی به غرب و از سوی دیگر مبارزه با تروریسم وهمکاری بسیار حیاتی ایران با بریتانیا و آمریکا .
آقای استرا در خاطراتش می نویسد که «پیش از این بریتانیا و ایران بر سر تعریف تروریسم همیشه با هم اختلاف داشتند» اما هر دو کشور و حتی آمریکا این بار منافع مشترکی پیدا کرده بودند که از قضا در همسایگی ایران بود.
حمله به افغانستان و سقوط طالبان و القاعده و مدتی بعد حمله به عراق و ظهور دوستان ایران در صحنه سیاسی این کشور به جای صدام حسین و هیات حاکمه حزب بعث، دو دشمن همسایه ایران را از صحنه حذف کرد و به قدرت منطقه ای ایران نفوذی خیره کننده بخشید.
جک استرا می نویسد که او از این تغییر وضعیت و خروج ایران از انزوا خشنود بود و تونی بلر نخست وزیر بریتانیا هم از این سیاست حمایت می کرد. «معتقدم بودم و هستم که این وضعیت قابل مدیریت بود و می توانست به حل تدریجی انزوای دیپلماتیک ایران و منفعت بیشتر برای همه منجر شود.»
نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا و با حضور پررنگ بریتانیا، نبردی موفق در افغانستان و حمله ای کم تلفات و تصرف سهل عراق را در پی داشت که بدون همراهی ایران چنین ویژگی هایی نمی یافت.
ایران و بریتانیا در اوایل دهه هشتاد خورشیدی یک فرصت استثنایی برای بهبود روابط دو کشور و گشایش فصل تازه ای از روابط یافته بودند و همسویی منافع هر دو طرف با آمریکا دورنمایی روشن به آن داده بود.
منبع : بی بی سی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر