عکس / خواب نیمروزی زیر پل خواجو/ اصفهان
پرداخت یارانه به شرط تعهد کتبی شهروندان!/ تناقض با قانون هدفمندی
مهر : یارانه نقدی براساس تعهدنامه کتبی که در سامانه وزارت رفاه آمده دارای ابهامات بسیاری است و تنها به کسانی تعلق میگیرد که گزینه "قبول دارم" را انتخاب کنند وگرنه اسامی آنان از فهرست دریافت یارانه نقدی حذف میشود، در حالیکه به نظر میرسد این "تعهدنامه" مغایر قانون هدفمندی یارانهها ، سایر قوانین و حتی حقوق شهروندی است.
به گزارش خبرنگار مهر، این روزها هر کجا میروی، حرف از پرداخت یارانه نقدی است، در تاکسی مینشینی، وارد مترو میشوی، به بانکها مراجعه میکنی، سوار اتوبوس میشوی، به محل کار میروی، همه از یکدیگر میپرسند در سامانه وزارت رفاه ثبت نام کرده اید؟
بله ، با مراجعه به سامانه اعلام حساب خانوار برای دریافت یارانه پس از وارد کردن کد ملی، تعهد نامهای در مقابل شما قرار می گیرد که یا باید آن را قبول کنید و منتظر دریافت یارانه نقدی باشد یا قید دریافت یارانه نقدی را بزنید.
در این تعهد نامه آمده است: " به سازمان هدفمندی یارانه ها اجازه می دهم: در صورت احراز عدم صحت اطلاعات ارائه شده در فرم اطلاعات اقتصادی خانوار یا به هر دلیل دیگر یا اشتباه واریزی به حسابم ، معادل کلیه وجوهی که به ناحق و بر خلاف مفاد قانون هدفمند کردن یارانه ها و مقررات و ضوابط اجرایی آن واریز شده است از حسابهای اینجانب برداشت نماید و بانک های مربوطه با اعلام سازمان ، مکلف به انجام آن می باشند."
در واقع ، با قبول این تعهد نامه شما علاوه بر اینکه به دستگاههای ذیربط اجازه داده اید با چک کردن حسابهایتان از آن برداشت کنند، تا حدودی نیز باید از دریافت یارانه نقدی ناامید شوید چرا که ممکن است سازمان هدفمندی یارانه ها به این نتیجه برسد که اطلاعات ارائه شده شما با هر ضریب اهمیت صحت ندارد و شما را از دریافت این یارانه که براساس قانون، حق تمام شهروندان ایرانی است، محروم کند.
این در حالی است که اطلاعات خانوار ثابت نبوده و این امکان وجود دارد فردای ارائه این اطلاعات ، اطلاعات خانواده تغییر کند و بسیاری موردهای دیگر که می تواند دلیلی برای تغییر اطلاعات خانوار باشد و شما با امضای این تعهد نامه عملا حق اصلاح اطلاعات را نیز از خود سلب خواهید کرد؛ هر چند چاره ای ندارید و در صورت قبول نکردن آن به کل از دریافت یارانه محروم خواهید شد.
بر خلاف آنچه در این تعهد آمده است، بر اساس بند الف ماده 7 قانون هدفمندی یارانه ها دولت موظف به پرداخت این یارانه در قالب پرداخت نقدی و غیر نقدی با لحاظ میزان درآمد خانوار نسبت به کلیه خانوارهای کشور به سرپرست خانوار است.
از طرفی، تبصره 2 این قانون می گوید دولت می تواند حساب هدفمندسازی یارانه ها را بنام سرپرست خانواده های مشمول یا فرد واجد شرایط دیگری که توسط دولت تعیین می شود افتتاح نماید. اعمال مدیریت دولت در نحوه هزینه کرد وجوه موضوع این حساب از جمله زمان مجاز، نوع برداشت هزینه ها و برگشت وجوهی که به اشتباه واریز شده اند مجاز است.
بر اساس این تبصره قانونی دولت تنها مجاز به برگشت وجوهی است که به اشتباه واریز شده اند نه برداشت از حسابهای فرد به هر دلیلی.
گفته می شود این موضوع قرار است توسط نمایندگان مجلس بررسی شده و تذکرهای لازم به دولت داده شود تا نسبت به اصلاح این تعهد کتبی که دارای ایرادات اساسی است، اقدام شود.
به گزارش مهر، براساس قانون هدفمندکردن یارانهها، قرار است از محل اصلاح قیمت حاملهای انرژی در سالجاری 20 هزار میلیارد تومان درآمد حاصل شود که 50 درصد از این رقم به مردم (به صورت یارانه نقدی و غیر نقدی)، 30 درصد به تولیدکنندگان و 20 درصد به دولت به منظور جبران آثار آن بر اعتبارات هزینه ای و تملک دارایی های سرمایه ای اختصاص خواهد یافت.
همچنین براساس اعلام مرکز آمار ایران، 61 میلیون و 107 هزار و 796 نفر در طرح جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار در سال 87 شرکت کردند که 41 میلیون نفر از این تعداد، شهری و 19 میلیون و 700 هزار نفر روستایی هستند.
هم اکنون بیش از 80 درصد مردم براساس محاسبات سیستم بانکی دارای حساب بانکی هستند، همچنین برآوردها نشان می دهد که 19 میلیون نفر نیز سرپرست خانوار برای دریافت یارانه نقدی وجود دارد که 12 تا 13 میلیون نفر آنها دارای حساب بانکی هستند.
بخشنامه دولت به روزنامه ها و خبرگزاری ها : از آوردن خبر یا تصویر موسوی، کروبی و خاتمی خودداری کنيد + عکس
ندای سبز آزادی: محمود احمدی نژاد که هفته گذشته در مصاحبه فرمایشی با شبکه خبری بین المللی متعلق به نظام، پرس تی وی، مدعی شده بود فتنه 88 با کمترین هزینه جمع شده است و منتقدان دولت او چندان محبوبیتی ندارند در آخرین درخواستی که به شورای امنیت ملی ارائه می دهد از این شورا می خواهد مصوبه ای مبنی بر عدم انعکاس اخبار میرحسین موسوی، مهدی کروبی و میرحسین موسوی در مطبوعات به تصویب برسانند. امری که هرچند با مخالفت اکثریت اعضای شورا مواجه می شود اما این امر مانع از این نیست که وزارت ارشاد دولت احمدی نژاد نامه ای در ابتدا خطاب به روزنامه های کشور و سپس خبرگزاری های ایسنا و ایلنا صادر نماید و از آنها بخواهد که از آوردن خبر یا تصویر آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی خودداری کنند.
از آنجا که وزارت ارشاد راساً و به صورت سرخود طق قانون اجازه ندارد مطبوعات را به چاپ یا عدم چاپ مطلبی مجبور کند وقتی مستند قانونی این درخواست مورد سئوال قرار می گیرد وزارت ارشاد شفاهاً و به دروغ این مطلب را به مصوبه شورای عالی امنیت ملی ارجاع می دهد. هرچند در نامه هم از ملاحظه "مراجع ذی صلاح امنیتی" گفته می شود و اینکه بازتاب خبر این افراد دارای آثار منفی می باشد.
تحصن دانشجویان زنجان در اعتراض به برکناری پرفسور یوسف ثبوتی + عکس
دانشجونیوز : دانشجویان دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان و جمعی از مردم زنجان در اعتراض به برکناری پرفسور یوسف ثبوتی ریاست این دانشگاه و ادبیات زننده ای که برای تودیع ایشان استفاده شده بود امروز در مقابل این دانشگاه تحصن کردند.
به گزارش دانشجونیوز، متحصنین با تجمع در مقابل ساختمان اصلی دانشگاه و نصب بنر پرفسور ثبوتی بر بلندای دانشگاه تحصیلات تکمیلی خواستار لغو این حکم و عدم معارفه ریس جدید شدند.
پرفسور ثبوتی پس از انتشار حکم تغییر ریاست دانشگاه در پاسخ به اینکه آیا از سمت مسئولیت دانشگاه استعفا کردید یا برکنار شدید،گفت: تفاوتی نمی کند که برکنار شده باشم یا استعفا داده باشم دانشگاه روال عادی را می گذراند و هیئت علمی آن را می گرداند. من موسس و مبتکر دانشگاه علوم پایه زنجان بودم و الان حدود ۲۰ سال از آغاز به کار دانشگاه می گذرد.
پس از انتشار خبر برکناری ریاست دانشگاه زنجان و تجمع دانشجویان، پرفسور ثبوتی با حضور در جمع دانشجویان عنوان کرد که تا ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه صبح روز گذشته از حکم برکناری خود بی خبر بوده است. ایشان به دانشجویان معترض به این حکم عنوان کردند: این نصب و عزل ها دست من و شما نیست و مراسم معارفه ریس جدید برگزار خواهد شد.
این در حالی است که دانشجویان معترض در میان اشک ها و لبخندهای خود پرفسور ثبوتی را پدر دانشگاه نامیدند و گفتند از نظر آن ها کسی غیر از ایشان صلاحیت اداره دانشگاه را ندارد. آن ها عنوان کردند: "استاد ما می ترسیم بعد از شما تمام گل های این دانشگاه پژمرده شود". آن ها افتتاح دانشکده های جدید و در حال ساخت این دانشگاه را حق پرفسور ثبوتی دانستند.
گزارش هایی نیز از واکنش برخی از فعالین سیاسی و علمی استان زنجان درپی این تغییر در دانشگاه زنجان مخابره شده است.
سوابق علمی دکتر یوسف ثبوتی به شرح ذیل است:
دکتر یوسف ثبوتی اول شهریور ماه ۱۳۱۱ در خانواده فرهنگی در شهر زنجان به دنیا آمد. وی پس از اتمام تحصیلات مقدماتی در زادگاهش، در سال ۱۳۲۹ به طور همزمان در دو رشتهکشاورزی و فیزیک دانشگاه تهران پذیرفته شد که به دلیل علاقه زیاد به فیزیک، این رشته را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد. وی پس از پایان تحصیلاتش در آزمون نقشهبرداری قبول شد و به صورت رایگان به یاری دکتر حسین کشی افشار شتافت. پس از چندی با معرفی ایشان، وارد دانشگاه تورنتو (کانادا) شد و موفق به اخذ درجهکارشناسی ارشد از آن دانشگاه شد.
دکتر ثبوتی پس از آن به دانشگاه شیکاگو راه یافت و به تحصیل اختر فیزیک نزد استادان صاحبنامی همچون سوبر امانیان، چاندراسکار، وچمبرلن پرداخت. وی در سال ۱۳۴۲ مدرک دکتری تخصصی خود را در این رشته دریافت کرد و برای تدریس با سمت استادیاری، رهسپار دانشگاه نیوکاسل انگلستان شد. وی پس از مدتی به ایران بازگشت و چندی بعد با سمت دانشیاری در دانشگاه شیراز به کار مشغول شد. فعالیت وی در دانشگاه شیراز سرآغاز تحولات جدیدی در دستگاه آموزش عالی ایران بود. نظام ترمی - واحدی کنونی از دستاوردهای دکتر ثبوتی برای نظام آموزشی کشور است.
دکتر ثبوتی در سال ۱۳۴۸ در یک فرصت مطالعاتی به دانشگاه پنسیلوانیا رفت و ضمن تحقیقات به تدریس در آن دانشگاه پرداخت. وی پس از مدتی به ایران بازگشت و علاوه بر تدریس در دانشگاه صنعتی شریف، در سال ۱۳۵۱ طرح تأسیس رصدخانه ابوریحان بیرونی شیراز را ارائه داد. این رصدخانه که در سال ۱۳۵۶ افتتاح شد، بزگترین رصدخانه فعال ایران است. وی پس از آن، دوره دکتری نجوم را در دانشگاه بنیان گذاشت و زمینه تحصیلات تکمیلی برایعلاقمندان اختر فیزیک را در دانشگاه شیراز فراهم کرد. وی همچنین با پیگیریهای فراوان، مرکز تحصیلات تکمیلی در علوم پایهزنجان را در سال ۱۳۷۰ تأسیس کرد. دکتر ثبوتی در ایجاد انجمن نجوم ایران در سال ۱۳۷۵ که با تلاش چند اخترشناس حرفهای ایران محقق شد نیز، نقش مهمی برعهده داشت.
از استاد ثبوتی بیش از ۵۰ مقالهپژوهشی در مجلات علمی بینالمللی منتشر شده است. این پژوهشگر عرصهفیزیک و نجوم، علاوه بر دریافت عنوان نویسنده کتاب سال جمهوری اسلامی و مدال پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، در سال ۲۰۰۰ میلادی به دلیل فعالیتهای مستمر علمی به دریافت مدال ویژه آکادمی علوم جهان سوم نائل شد. وی فعالیت های علمی دیگری از جمله محقق ارشد انستیتوی نجوم و اختر فیزیک دانشگاه آمستردام هلند، محقق مدعو مرکز نجوم و اختر فیزیک دانشگاه شیکاگو آمریکا، استاد مدعو بخش فیزیک دانشگاه نورث ایسترن بوستون آمریکا و عضو وابسته مرکز بینالمللی فیزیک نظری (تریست ایتالیا) نیز داشته است.
دکتر یوسف ثبوتی موسس و رئیس مرکز تحصیلات تکمیلی در علوم پایه زنجان از سال ۱۳۷۰ تاکنون بوده و همچنین عضو هیئت موسس انجمن فیزیک ایران، عضو هیئت موسس انجمن نجوم ایران، عضو شورای همکاریهای علمی و بینالمللی وزارت فرهنگ و آموزش عالی نیز بوده است.
وی فعالیت های دیگری از جمله عضویت در جامعه منجمین آمریکا، انجمن بینالمللی نجوم، هیئت مشاوران مجله علوم و تکنولوژی ایران، هیئت تحریریه مجله علوم و تکنولوژی ایران، هیئت مشاوران مجله فیزیک ایران، آکادمی علوم جهان سوم، فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، شورای علمی مرکز بینالمللی فیزیک نظری (تریست ایتالیا)، شورای عالی کتابخانه منطقهای علوم و تکنولوژی شیراز نیز داشته است. دکتر ثبوتی تاکنون توانسته است افتخارات زیادی از جمله مدال پژوهشی وزارت علوم در سال ۱۳۵۷، جایزه کتاب سال ریاست جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۴، جایزه توآس در سال ۲۰۰۰، جایزه خوارزمی در سال ۱۳۷۹ و انتخاب به عنوان چهره ماندگار در سال ۱۳۸۰ را کسب کنند.
قرارگاه ثارالله و سپاه محمد دو بازوی نظامی و امنیتی برای سرکوب مردم لژ قدرت و توطئه تحت رهبری مجتبی خامنه ای اخیرا جزوه ای 54 صفحه درباره طرح های پشت پرده بیت رهبری انتشار یافته که محور آن، معرفی یک لژ قدرت در بیت رهبری است. این جزوه مملو از اطلاعاتی که بصورت آشفته و طولانی نوشته شده و به همین دلیل جز خوانندگانی که در پی کارهای تحقیقاتی هستند، حوصله خواندن آن را تا پایان ندارند. به همین دلیل، ما سعی کرده ایم از متن این جزوه که با امضای جمعی از فعالان سیاسی ایران و عنوان طولانی "چشماندازهای جنبش سبز: طرح "دهه چهارم انقلاب اسلامی" و "گفتمان تعالیِ" حکومت کودتا" منتشر شده، بتدریج گزارش های مستقلی را با عناوین مشخص استخراج کرده و منتشر کنیم تا با این شیوه بتوانیم اطلاعات داخل آن را جهت آگاهی مردم پخش کنیم. اینک بخش اول این سلسله گزارش ها را که مربوط به "سپاه پاسداران" است می خوانید.
«سپاه، از سال 1384 سرگرم طرح کشف رهبر سوم و دهه چهارم جمهوری اسلامی شد.
عزيز جعفری فرمانده کنونی سپاه بدستور علی خامنه ای "مرکز راهبردی سپاه" را برای این هدف راه اندازی کرد و دو سال بعد، برای اجرای این طرح با حکم علی خامنه ای فرمانده کل سپاه شد. بلافاصله عده ای از فرمانده رده پائین سپاه، با درجاتی که از خامنه ای گرفتند، به رده های بالا برکشیده شدند و فرماندهی واحدهای زمین و هوائی و دریائی سپاه را از فرماندهان سابقه دار سپاه تحویل گرفتند. فرماندهانی که درجریان کودتای 22 خرداد نقش آفرینان اصلی این فاجعه و جنایات پس از آن شدند.
آن روز که علی خامنه ای در نماز جمعه تهران سخن از ریزش نیروهای انقلاب و رویش نیروهای پس از انقلاب سخن گفت و نیروی دوم را ستود، ستاد راهبردی سپاه سرگرم تهیه طرحی بود که سلطه سپاه براقتصاد و دستگاه های اطلاعاتی و فرهنگ و قوای سه گانه جمهوری اسلامی را ممکن می ساخت.
سپاه به ۳۰ سپاه استانی تقسيم شد. در تهران سپاه تهران بزرگ، سپاه محمد و سپاه استان تهران (بقيه مناطق استان تهران به جز تهران) سپاه سيدالشهداء نام گرفت. یعنی همان دو سپاهی که کودتا کردند.
تصفیه ای که ستاد راهبری برای کنار گذاشتن فرماندهان با سابقه و دوران جنگ سپاه سازمان داد برای برگشیدن همان رویش یافتگان بعد از انقلاب بود که علی خامنه ای نقشه برکشیدن آنها در سپاه و در تمام قوای سه گانه کشوری داشت. ستاد راهبری، از آن بیم داشت که فرماندهان با سابقه سپاه در لحظه موعود حاضر به مقابله با مردم نشوند و به همین دلیل افراد بی ریشه باید بالا کشیده می شدند که تابع و مجری فرامین باشند.
درهمین ستاد، طرح راهبری "جنگ های نامتقارن" تدوین شد که هدف از آن آماده ساختن سپاه برای مقابله با مردم و حتی در صورت لزوم کودتا علیه مردم باشد. این طرح زیر پوشش خطر حمله خارجی و ضرورت جنگ های پارتیزانی شهری پیش برده شد اما هدف اصلی سازماندهی نیروی سرکوب داخلی هر اجتماع و حزب و سازمان و نیرویی بود که در برایر سیاست های نظامی علی خامنه ای مقاومت کند.
زیر زمینه همه این مقدمات، تحمیل یک سیاست جنگی بر کشور بود و به همین دلیل از "جنگ ۳۳ روزه لبنان و اسرائيل همه جانبه ستایش شد و تقویت حضور سپاه در لبنان، عراق، پاکستان، بوسنی، آمريکال لاتين (ونزوئلا، بوليوی ...)، آفريقا (يمن، سودان ...) و آبهای آزاد در دستور کار قرار گرفت.
هسته های سپاه قدس در مناطق مختلف جهان تقویت شد و امروز وقتی علی خامنه ای می گوید ضربه ما به امریکا در مناطق وسیعی امکان پذیر است و احمدی نژاد می گوید ما در همه نقاط کره زمین می توانیم به امریکا ضربه بزنیم، متکی به همین سازماندهی است که عمدتا با پول نفت بدست آمده و ریشه ای عمیق در کشورها و در میان مردم ندارد.
قرارگاه ثارالله در سال ۱۳۷۴ که به دستور شورای عالی امنيت ملی تاسيس شده بود مسئوليت آن بر عهده فرمانده سپاه قرار گرفت.
لشکر محمد رسول الله (لشکر اصلی تهران در جنگ تحميلی) نيز به اين قرارگاه منتقل شد. اين قرارگاه پس از رياست جمهوری محمد خاتمی بر امکانات و ماموريت های امنيتی خود افزود و در پادگاه وليعصر (بازداشتگاه ۵۲) و در اوين بخش مخصوص به خود را تاسیس کرد که معروف است به بند ۲- الف.
کار بازجويی و اعتراف گيری را پاسداران امنیتی قرارگاه ثارالله انجام میدهند.
در واقع فرمانده اين قرارگاه فرماندار نظامی تهران بزرگ است که تحت فرمان یک حلقه قدرت در بیت رهبری است. حلقه ای که مجتبی خامنه ای در راس آن قرار دارد و گزارش کار و دستورات علی خامنه نیز از طریق او ابلاغ می شود.
فرمانده سپاه محمد که از عوامل اجرايی کودتای خرداد ۸۸ بود سردار "عراقی" است. این سپاه زیر مجموعه قرارگاه ثارالله است.
در عین حال، سازمان اطلاعات سپاه، که از مجتبی خامنه ای دستور می گیرد کارشناس، بازجو، تحليلگر، زندان اختصاصی، سناريست اعترافات، کارگردان تلويزيونی، استوديوی ضبط اعترافات، متخصصين شنود و ... را دراختیار دارد.
در زمستان ۱۳۸۸ و در اوج افشای جنایاتی که سپاه و گروه های چماقدار وابسته به آن در تهران و شهرهای بزرگ مرتکب شده بودند، حسین طائب که طراح و فرمانده همه این جنایات بود با حکم علی خامنه ای رئیس سازمان امنیت مخوف سپاه شد. او بعد از مجتبی خامنه ای، پرقدرت ترین فرد در لژ قدرت در بیت رهبری است.
او از شاگردان علی خامنه و صمیمی ترین دوست مجتبی خامنه ایست. فرماندهی کودتای 22 خرداد با او بود و از صبح روز جمعه ۲۲ خرداد با اختيارات کامل، بموجب حکم رهبر و ليستی بلند مرکب از نام کسانی که بايد بازداشت می شدند در قوه قضائيه مستقر شده بود. اختيارات کامل او درصدور و اجرای احکام بازداشت درهمان روز جمعه به رئيس سابق قوه قضائيه ابلاغ شده بود! اين سازمان و شخص طائب به هيچکس جز رهبر پاسخگو نيست.
درجریان تحولات در سپاه، سازمان بسیج به سپاه پاسداران وصل شد و اولين فرمانده بسيج در طرح تحول حسين طائب بود. همزمان سردار ذوالقدر ديگر عضو لژ قدرت در بیت رهبری به معاونت ستاد کل نيروهای مسلح در امور بسيج منصوب شد. بنا به دستور مستقيم رهبری نيمی از توان و امکانات و بودجه سپاه به بسيج منتقل شد و امنيت داخلی به بسيج سپرده شد. جعفری فرمانده سپاه رسما اعلام کرد که "بسيج به دستور رهبری مامور مقابله به نهديدات نرم شده است".
توسعه سازمانی بسيج شامل گسترش پايگاههای بسيج در تمام سازمانها، عرصه ها و مناطق کشور شد. این نکته ایست که سردار ذوالقدر پس از انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری، با تاکید بر نقش بسیج در به پیروزی رساندن احمدی نژاد برآن تاکید کرد.
بيش از ۳۰۰۰ گردان ضد شورش (۲۵۰۰ گردان عاشورا، ۶۰۰ گردان الزهرا و دهها گردان امام حسين) تشکيل شد و به ادوات و تجهيرات ضد شورش و سرکوب اعتراضات شهری تجهيز گرديد.
برنامه بسيج چند ده ميليونی به عنوان سرمشق اصلی توسعه بسيج، افزايش بودجه بسيج، اختصاص نيمی از بودجه و امکانات سپاه به بسیج، صدور کارت ملی بسيج همه از نتایج این دوره از گسترش بسیج است.
تدارک و گسترشی که در جریان انتخابات 22 خرداد پوچ بودن آن بر طراحان و مبلغان آن آشکار شد. چنان که نتوانستند حتی در روزی که احمدی نژاد جشن پیروزی کودتائی خود را در میدان فاطمی تهران گرفت، 60 هزار نفر را جمع کنند. و درمقابل تظاهرات سه میلیونی 25 خرداد تهران، یخ آن ها زیر تابش گرمان آن راهپیمائی آب شد. توحشی که درهفته های بعد از خود نشان دادند، عمدتا متکی به سلاح سرد و گرم و جنوب آدم کشی در خیابانها بود، تا نمایش انسانی بسیج دهها میلیونی!
این بسیج دهها میلیونی و ادعائی که میلیاردها دلار به حلقوم آن ریخته شده بود، برای جنایت نیز نیرو کم آورد و از اوباش تحت امر مداحان معروف تهران کمک گرفت.
بسيج سازمان مداحان در این زمینه سنگ تمام گذاشت و مانند شعبان جعفری که خود را شعبان تاج بخش می نامید، شدند مداحان ولایت بخش!
بهرام بیضایی به آمریکا سفر کرد
مردمک؛ روشنک شهابی : بهرام بیضایی نمایشنامه نویس و کارگران تئاتر و سینما، روز پنج شنبه 28 مرداد، ایران را به مقصد آلمان و پس از آن آمریکا، ترک کرد.
نیاسان بیضایی، پسر بهرام بیضایی به مردمک گفت، مدت سفر پدرش دو ماه خواهد بود و او پس از دیدار با اعضای خانوادهاش به ایران باز خواهد گشت.
نیاسان بیضایی همچنین شایعهها درباره مهاجرت بهرام بیضایی به خارج از کشور را تکذیب کرد و گفت پدرش بعد از این سفر به ایران باز خواهد گشت.
شهلا لاهیجی، ناشر آثار بهرام بیضایی نیز ضمن تایید این خبر، از یک کتاب نمایشنامه و فیلمنامه نیمه تمام بهرام بیضایی خبر داد که او پس ازسفر باید برای انتشار در اختیار ناشر بگذارد.
«هزار افسون کجاست» منتشرمی شود
به گفته شهلا لاهیجی، بهرام بیضایی تا آخرین روزهای سفرش مشغول غلط گیری نهایی کتاب تازهاش با نام «هزار افسون کجاست» بود.
این کتاب درروزهای آینده توسط ناشربرای دریافت مجوز به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فرستاده خواهد شد.
به گفته خانم لاهیجی، کتاب «هزار افسون کجاست» یک اثرپژوهشی نوشته بهرام بیضایی درباره افسانه «هزارو یک شب» است.
بهرام بیضایی در این کتاب، مدارک و شواهدی آورده است که نشان میدهد ریشههای هزار و یک شب، ایرانی است.
پیش ازاین بهرام بیضایی کتاب «هزار افسون کجاست» را در 140 صفحه نوشته بود و در سال 1385 برای گرفتن مجوز به وزارت ارشاد فرستاده شده بود که صدور مجوز آن دو سال طول کشید.
با طولانی شدن زمان صدورمجوز، بهرام بیضایی تصمیم گرفت بخشهای دیگری نیزبه این کتاب خود بیفزاید.
این کتاب دپس از گرفتن مجوز در 400 صفحه توسط انتشارات مطالعات زنان و روشنگران منتشر خواهد شد.
احتمال حکم اعدام برای ستاره سابق فوتبال به اتهام داشتن کرک
روزنامه ورزشی 90 : طبق این گزارش تکان دهنده این فوتبالیست ابتدا متهم به مالخری و خرید و فروش یک موتور مسروقه شد اما وقتی این اتهام را نپذیرفت بازپرس پرونده دستور داد خانه اش مورد بررسی قرار بگیرد و در جریان این تحقیق ، 40 گرم کراک در خانه این فوتبالیست سرشناس کشف شد این شخص هم اعتراف کرد اعتیاد دارد واین 40 گرم کراک را برای مصرف شخصی خود تولید کرده است .
ستاره سرشناس(ع - ا) که احتمالا نمی دانست مجازات قانونی و نگهداری 40 گرم کراک چیست، در اعتراف خود گفت : اواخر دوران فوتبالم به سمت اعیاد گرایش پیدا کردم وبرای مصرف مواد مخدر به پاتوق های خاصی رفتم هر روز در این پاتوق ها ، با دختران متفاوتی آشنا می شدم و مواد مخدر بیشتر مصرف می کردم تا این که دیدم یک معتاد تمام عیار شدم و از دوستانم یاد گرفتم چگونه برای مصرف شخصی خودم کراک بسازم!
در گزارش هفته نامه آینه زندگی آمده است این فوتبالیست سابق استقلال که آخرین بار در تیم شهرستانی پاس بازی میکرد اتهام ساخت کراک را پذیرفت اما نمی دانست چه مجازاتی منتظرش است ! به گفته بازپرس شهریاری از شعبه 7 دادرسی امور جنایی تهران این فوتبالیست قبل از آن که مجازات قانونی نگهداری 40 گرم کراک را بداند جرم خود را پذیرفت و اصرار کرد خودش کراک تولید می کند ، اما وقتی شنید طبق بند 6 ماده 8 قانون مبارزه با مواد محخدر ، مجازات کسی ک بیش از 30 گرم ماده از نوع هرویین یا کراک را نهگداری کند اعدام ومصادره اموال است ، دست وپای خود را گم کرد وترسید !
در حال حاضر با توجه به نوع جرم این فوتبالیست ، پرونده او در اختیار دادگاه انقلاب تهران قرار گرفته وبا استناد به قانون که برای نگهداری 40 گرم کراک مجازات اعدام و مصادره اموال در نظر گرفته این ستاره سرشناس فوتبال ایران زیر تیغ است و احتمالا باید منتظر صدور حکم اعدام خود باشد ... مگر آن که حقیقت چیز دیگری غیر از اعترافات اولیه این فوتبالیست باشد و او با گفتن حقیقت جان خود را نجات بدهد .
اصلا دوست نداشتیم این گزارش تکان دهنده را باور کنیم چون ستاره ای که امروز گرفتار شده ، در گذشته یکی از ستاره های با اخلاق فوتبال ایران بود که بارها تا پوشیدن پیراهن تیم ملی پیش رفت و حتی دوره ای برای تیم ملی ب به سرمربیگری ذوالفقارنسب بازی کرد کاش فوتبالیست ها و ستاره های امروز بدانند هر روز احتمال دارد پیش پای آنهاهم دام اعتیاد پهن شود. کاش این گزارش حقیقت نداشت .کاش این ستاره سرشناس که تا همین چند ماه پیش عکس و اسمش در اکثر نشریات ورزشی بود راه را از چاه تشخیص می داد ... کاش ...
جان ارژنگ داودی در 39 روز اعتصاب غذا در معرض خطر جدی قرار دارد
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"وضعیت جسمی زندانی سیاسی ارژنگ داودی در سی و نهمین روز اعتصاب غذا به نقطه بسیار خطرناکی رسیده است و جان او در معرض خطر جدی قرار گرفته است. زندانی سیاسی ارژنگ داودی در اثر شکنجه های غیر انسانی در طی مدت بازداشت و سوق دادنش به سوی اعتصاب غذا دچار عوارض حادی شده است که از جمله آنها ؛ افت فشار خون ،ضعف شدید عمومی ،تقریبا عدم تحرک و با کمک سایر زندانیان سیاسی قادر به انجام کارهای شخصی خود می باشد،به سختی قادر به ایستادن است،کاهش شدید دید و تار دیدن چشمانش ، کاهش وزن تا بیش از 15 کیلو و همچنین دچار سر درد و سرگیجه می باشد. نزدیگ به 3 هفته است که از انتقال او به بهداری برای معاینات پزشکی وپیشگیری از شرایط خطرناک خوداری می کنند .
تجمع تعدادی از معلمان و آموزشیاران آموزش و پرورش
ايلنا: جمعی از معلمان و آموزشیاران شاغل در آموزش و پرورش در اعتراض به عدم استخدام خود، در مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. به گزارش ايلنا، تعدادی از معلمان و آموزشیاران دارای قرارداد کاری با آموزش و پرورش به دلیل قطع همکاری آنان پس از پایان یافتن مهلت قراردادهایشان در مقابل مجلس تجمع کردند. تجمع كنندگان مدعي بودند كه پس از پايان قراردادشان با آموزش و پرورش به آنها اعلام شده که دیگر نیازی به آنها ندارند. اين درحالي است كه آنها سابقه 2 تا 3 سال خرید خدمت دارند.
انعکاس راه اندازی نیروگاه بوشهر در روزنامه فيگارو و لوموند
راديو فرانسه : روسیه با به سرانجام رساندن کار نیروگاه، به ایران ثابت کرد که شریک قابل اعتمادی است. به نظر نویسنده این امر می تواند به سردی رابطه میان روسیه و ایران پایان دهد. بعلاوه حضور هزاران کارشناس روسی در نیروگاه اتمی بوشهر، باعث می شود که اسرائیل و آمریکا به ایران حمله نکنند.
افتتاح پایگاه اتمی بوشهر
فیگارو می نویسد، نیروگاه بوشهر در فضای پر تنش موجود میان ایران و غرب، آغاز به کار کرد.
کاربرد 165 میله سوخت در رآکتور های نیروگاه حدود 15 روز به طول می انجامد و شش تا هفت ماه بعد نیروگاه می تواند 1000 مگا وات الکتریسته تولید کند.
این روزنامه در ارتباط با نگرانی های موجود می نویسد، وزیر امور خارجه روسیه، اطمینان می دهد که این مرکز اتمی بی خطر است و ریسک استفاده از آن برای مقاصد نظامی محدود است.
در دنباله می خوانیم که با وجود همه این اطمینان خاطر دادن ها، راه افتادن نیروگاه در زمان زور آزمائی ایران و غرب، آمریکا را وادار به عکس العمل کرده، به نحوی که هیلاری کلینتون تصمیم روسیه را در راه اندازی نیروگاه ناپخته خوانده است.
و بالاخره نویسنده مقاله با اشاره به این موضوع که تحویل نیروگاه بوشهر بارها برای وارد کردن فشار به ایران به تعویق افتاده است، می نویسد، روسیه نمی خواست بیش از این معامله اقتصادی خود را با ایران عقب بیاندازد زیرا از این بیم داشت که قرارداد یک میلیارد دلاری خود را از دست بدهد.
لوموند نیز در مقاله مفصلی که در همین مورد منتشر کرده است، افتتاح نیروگاه بوشهر را یک پیروزی برای روسیه و ایران عنوان می کند.
این مقاله تأکید مشخصی بر نقش روسیه در ایران و بازی این کشور با غرب دارد که علیرغم همه تحریم ها توانسته است ضمن جلب رضایت کشورهای غربی و سازمان ملل، رابطه اش را با ایران حفظ کرده، ساخت نیروگاه بوشهر را از محدوده تحریم ها خارج کند و امتیاز همکاری با همسایه خود را نگهدارد.
به عقیده نویسنده مقاله لوموند، روسیه با به سرانجام رساندن کار نیروگاه، به ایران ثابت کرد که شریک قابل اعتمادی است. به نظر نویسنده این امر می تواند به سردی رابطه میان روسیه و ایران پایان دهد. وی با اشاره به تاریخچه رابطه ایران و روسیه، یادآوری می کند که درتاریخ 27 ژوئیه امسال، احمدی نژاد روسیه را به سگی تشبیه کرده بود که قلاده اش را غربی ها در دست دارند. لوموند با آوردن نقل قول از یک کارشناس روسی متخصص ایران، می نویسد انتظار می رود که این دیدگاه اکنون تغییر کند و با این حرکت، ایران می تواند مطمئن شود که روسیه او را تنها نمی گذارد.
همین کارشناس تأکید می کند که با حضور هزاران کارشناس روسی در نیروگاه اتمی بوشهر، نه اسرائیل و نه آمریکا به ایران حمله نخواهند کرد.
مقاله دیگر لوموند به بررسی فنی امکانات استفاده نظامی از پایگاه اتمی بوشهر اختصاص دارد و یادآوری می شود، تدابیری که در قرارداد روسیه با ایران پیش بینی شده به ایران اجازه نمی دهد تا از این پایگاه استفاده نظامی بکند. هم مقامات روسی و هم سفیر سابق فرانسه در ایران این موضوع را تأیید می کنند و کنترل آژانس و حضور کارشناسان روسی را اطمینانی بر کاربرد درست این نیروگاه می دانند.
اما این اطمینان شامل مرکز اتمی نطنز نمی شود که با 3964 سانتریفیوژ فعال و 1476 سانتریفیوژ درحال راه اندازی و 125 سانتریفیوژی که هنوز مورد استفاده نیست، خطری قابل توجه به شمار می آید.
نامه سرگشاده یک شهروند بهایی به وزیر اطلاعات : نزدیک به سه سال در سلولی تک و تنها به سر بردن هر انسانی را از پا می اندازد
خبرگزاری هرانا - یک شهروند بهایی در نامه ای سرگشاده به وزیر اطلاعات به شرح وضعیت سه تن از شهروندان بهایی زندانی پرداخته است.
متن این نامه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به قرار زیر است: با سلام
نمی دانم از چه هنگام سلام به فرهنگ ایران زمین راه پیدا کرده و از چه تاریخ آن را به عنوان سر آغاز کلام به کار می بریم. اما خوب می دانم سلام هم احترامی است که به طرف مقابل می گذاریم و هم به نوعی آرزوی سلامتی است و برای سلامت بودن شخص به کار می بریم. آرزوی سلامتی را با سلام ابتدای کار برای شما خواستار شدم شمایی که سلامتی بسیاری از انسان ها را از آنها گرفته اید و نمونه های زیر مشتی نمونه خروار است:
دیری ست که سه جوان بهایی در شیراز(هاله روحه، ساسان تقوی، رها ثابت) به جرم آنچه شما اقدام علیه امنیت ملی می دانید به زندان انفرادی افتاده اند. نمی خواهم باز هم از آن سه بگویم، البته هر چه از ظلمی که در حق آنها رفته است گفته شود باز هم کم است. نمی خواهم بگویم وضعیت جسمی و روحی آنها چگونه است که خود پیداست: نزدیک به سه سال در سلولی تک و تنها به سر بردن هر انسانی را از پا می اندازد و تنها قوه ی ایمان و باور آبی شان که برای ایرانی آباد در تلاش بودند آنها را استوار نگه داشته.
نمی خواهم بگویم ساسان تقوی تا مدت ها از درد پا که پلاتین در آن بود رنج می کشید و هنوز آثار درد ناشی از دو تصادف شدید با اوست. نمی خواهم بگویم رها ثابت با آن ضعف بدنی بر اثر ترکیدن کیستی در بدنش 1.5 لیتر خون از دست داده و هم اکنون نیز با ضعف بسیار در انفرادی به سر می برد و نمی خواهم بگویم هاله روحی از سردردهای بی امان رنج می کشد. آنها ، ما و حتی خود شما که گوشهای تان را گرفته اید تا سخنی از بی عدالتی تان نشنوید و چشم های تان را به روی حقایق بسته اید نیز می دانید که توان آن را ندارید که با توسل به اینگونه فشارها آنها را از راه حقیقت باز دارید.
می خواهم درباره خانواده های آنها به شما بگویم شما که خود نیز خانواده ای دارید: پدر، مادر ، همسر و فرزند. چگونه است که هرآنچه رفاه است برای آنها می خواهید، حال آنکه این سه خانواده را اینچنین از دوری فرزندان شان در رنج نگه داشته اید.
هر سه خانواده دچار بیماری های جسمی هستند از آقای ثابت که به تازه گی عمل باز قلب داشته گرفته تا آقای روحی که داری دیسک کمر شدید می باشد تا خانواده تقوی که هر کدام به نوعی با مریضی دست و پنجه نرم می کنند: مادر خانواده آرتروز شدید دارد، پدر خانواده پا دردهای مزمن دارد که گاهی راه رفتن را برایش بسیار دشوار می کند خواهر خانواده راحله دچار بیماری خاصی است که دکترها نیز از تشخیص آن عاجزند و همینک در بیمارستان بستری است و عفونت کل بدنش را فرا گرفته و تنها یاورشان به غیر از خواهر کوچکتر ساسان است که همینک به خاطر جهل شما در بازداشتگاه اطلاعات به سر می برد آن هم نه به مدت یک یا دو ماه که نزدیک به سه سال است محبوس فکر محدود شماست.
قصد مظلوم نمایی ندارم فقط از شمامی خواهم با دیده انصاف بنگرید آن گاه اگر خودتان، خودتان را نفرین نکردید... آه از چه سخن می گویم و با که سخن می گویم آن که دینش را به حراج گذاشته تا لقمه نانی به کف آرد و آن که ایمانش را فروخته تا نامی در این دنیای فانی برای خود دست و پا کند دیگر وجدانی ندارد که انصافی داشته باشد.
حکم پر از ناجوانمردی را به نام خدا صادر می کنید، فرزندان نیک ایران زمین را به زندان می برید، خانواده هایی را چشم انتظار روز ملاقات می گذارید و آنگاه سه دقیقه آن هم به صورت غیر حضوری به آنها وقت می دهید، تنها پشتیبان و همراه خانواده ها را که جوانان شان هستند ایزوله می کنید و لابد انتظار دعای خیر هم دارید!
شرمتان باد ای خداوندان قدرت بس کنید
بس کنید از این همه ظلم و قساوت بس کنید
آینده ایران روشن است و افق دید عزیزانی که امروز اینچنین زیر جهالت شما تاب می آورند به فرداهای آباد ایران است.
از گردن کشان و بانیان ظلم و بی صفتان تاریخ عبرت گیرید، اگر از ظلم خود برنگردید جایی در فردای زیبای ایران ندارید.
کلام آخر آن که با شما نمی توان از دین و ایمان و انصاف و عدالت سخنی به میان آورد چرا که دیرگاهی است در درون شما به خواب رفته اند؛ شاید کلام آخرِ سیدالشهدا دردی از شما دوا نماید و مروری بر گذشته تاریک خودتان بیاندازید تا از این رهگذر در بند شده ها نیز از تأثیر کلام سید شهیدان بر شما جانی تازه گیرند: اگر دین نداریم آزادمرد باشید
اتمام مهلت خروج کارکنان دولت از تهران / از 200 هزار نفر هزار نفر رفتند
مهر : مهلت یکماهه دولت برای خروج 40درصد از کارمندان دستگاههای اجرایی از تهران درحالی امروز به اتمام می رسد که آخرین آمارها حاکی از ثبت نام 7هزار کارمند و خروج هزار نفر در پایان این ضرب الاجل است، آماری که به نظر می رسد با پیش بینی 200 هزار نفری دولت فاصله معناداری دارد. به گزارش خبرنگار مهر، سناریوی خروج جمعیت در تهران در دولت دهم زمانی کلید خورد که رئیس جمهور اواخر فروردین ماه امسال از برنامه دولت برای کاهش جمعیت به دلیل آسیبهای سنگینی مانند زلزله خبر داد. این در حالی بود که گمانه ها به دلیل ابهامات و ناپخته بودن طرح حاکی از عملی نشدن آن بود؛ با این حال نمایندگان مجلس و کارشناسان نگرانی خود را از این اعلام ناگهانی و تبعات روانی آن بر جامعه اعلام کردند. در همین زمان مجید نصیرپور نائب رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس با انتقاد از استفاده ابزاری از موضوع زلزله تاکید کرد که باید از هر مسئله ای که جامعه را دچار التهاب کند پرهیز شود. شکل ورود دولت به این مقوله خوشایند نیست و جامعه را با استرس و نگرانی همراه می کند. باید توجه کنیم افراد با روحیه و سلایق متفاوت در کلانشهر تهران زندگی می کنند و نباید کسی در محل زندگی خود احساس ناامنی کند اما ما با استفاده از بیان احتمال وقوع زلزله، زندگی چند میلیون شهروند را با ناامنی گره زدیم و راه چاره را خروج از تهران عنوان کردیم.
این سناریو که پنج ماه از طرح آن می گذرد هنوز هم شفاف نیست و تنها هراز گاهی وزارتخانه ها و سازمانهای دولتی دیگر در این صحنه رقابت سعی می کنند برنامه جدیدی را از خروج کارمندان خود در تهران اعلام کنند. برنامه های که زندگی هزاران کارمند را با وضعیتی سخت مواجه کرده است.
سناریو خروج و ضرب الاجل یکماهه مهاجرت 800 هزار نفر
سناریوی شتابزده دولت برای خروج جمعیت از تهران با مصوبه اول مردادماه هیئت دولت برای موظف کردن دستگاههای اجرایی نسبت به خروج 40 درصد پستها و کارکنان خود تا پایان مرداد ماه، وارد مرحله دیگری شد. بر اساس آخرین آمار بیش از 500 هزار کارمند دولت در تهران اشتغال دارند که با احتساب اینکه متوسط سرانه خانوار در ایران چهار نفر است به صورت تقریبی 800 هزار نفر باید تا پایان این ماه تهران را ترک کنند این در حالی است که بنا بر آخرین اعلام استاندار تهران تا کنون 18 هزار کارمند در طرح انتقال از تهران ثبت نام کرده اند.
انتقال 40 درصد کارمندان از تهران در شرایطی از سوی هیئت دولت به تصویب نهایی رسید که انتقال کمتر از هزار نفر از کارمندان سازمان میراث فرهنگی با اعتراض بسیاری از آنها و برگزاری تجمع در مقابل مجلس همراه شده است.
مسئولان هنوز دلیلی برای شتابزدگی این انتقالها عنوان نکرده اند و کماکان انتقال کارمندان از پایتخت با توجیه مقابله با خطر زلزله انجام می شود. در واقع سازمان میراث فرهنگی به نشانه اینکه بیشترین تبعیت از برنامه های دولت را دارد پیشگام خروج مجموعه های خود از تهران شد که برای کارمندانش بسیار پرهزینه بود. کارمندانی که در فرصت دو ماهه باید بدون در نظر گرفتن شرایط خانوادگی و موقعیتهای اجتماعی به همراه اعضای خانواده ترک دیار کنند.
روزشمار به روزهای آخر نزدیک شده است
فرصت هیئت دولت و رئیس جمهور برای خروج 40 درصد کارمندان دولت از تهران تمام شده است. نعمت الله ترکی معاونت پشتیبانی و منابع انسانی استانداری تهران در مورد آخرین اقدامات انجام شده برای خروج کارمندان از تهران می گوید: طبق آمار باید 20 هزار نفر کارمند دستگاههای دولتی از تهران خارج شوند که این رقم جدا از کارمندان وزارتخانه ها و سازمانهاست. از این تعداد تا کنون هزار نفر منتقل شده اند و هفت هزار نفر برای خروج ثبت نام کرده اند. ما افرادی که ثبت نام کرده اند را از تهران خارج شده حساب می کنیم.
وی ادامه می دهد: در مدت یکی دو روز آینده خروج این هفت هزار نفر نیز تعیین تکلیف می شود.
آسانسورسازان: افشا میكنیم ، شهرداری تهران 117 آسانسوری چینی ميخرد
رییس سندیكای صنایع آسانسور و پله برقی ایران گفت: «مترو تهران برخلاف واقعیت عقد قرارداد با برند چینی برای خرید 117 دستگاه آسانسور را تكذیب میكند.»
«علی محمد منصوری» در گفتگو با «ایسنا»، افزود: «مترو تهران اگرچه به درستی اعلام كرده كه برای خرید 117 دستگاه آسانسور با چین قرارداد نبسته، اما این بخش از واقعیت را اعلام نكرده كه اگرچه به طور مستقیم با تولیدكنندگان چینی قرارداد نبسته، اما با نمایندگان یك برند چینی در ایران برای تحویل این 117 دستگاه آسانسور قرارداد امضا كرده است.»
وی با بیان اینكه اگر مترو تهران این موضوع را تكذیب كند، مستندات مربوط به مناقصههای برگزار شده، قرارداد منعقده و نام برند مربوطه را افشا خواهیم كرد، خاطرنشان كرد: «مترو تهران اگر میتواند نام برند و شركت برنده مناقصه 117 دستگاه را اعلام كند تا همه متوجه شوند كه این برند چینی بوده و مترو تهران در این قرارداد برخلاف مصوبات مجلس شورای اسلامی عمل كرده است.»
وی مدعی شد: «مترو تهران در جریان خرید 117 دستگاه آسانسور كار را به جایی رساند كه از حضور چند شركت داخلی در مناقصه جلوگیری كرد.»این اظهارات در حالی از سوی رییس سندیكای آسانسور و پله برقی مطرح شده است كه پیش از این شرکت راهآهن شهری تهران و حومه امضای قرارداد 7/7 میلیارد تومانی با چینیها را تکذیب کرده بود.
فشار بیشتر بر فعالان مدنی در شهرستانها
دویچه وله : دادستان عمومی و مرکز استان دستور ضبط خانهای را صادر کرده که به عنوان وثیقه برای آزادی عابد توانچه، فعال دانشجویی ساکن اراک، قرار داده شده بود. به گفته یک حقوقدان ضبط وثیقه به این نحو نادر بوده و عادلانه نیست.
محمد حسینی طاهری، دادستان عمومی و مرکز استان، در تاریخ ۱۴ مرداد ماه دستوری را برای ضبط وثیقه آزادی عابد توانچه، فعال دانشجویی اهل اراک، صادر کرده است. وثیقه آزادی این فعال دانشجویی سند مالکیت خانه داماد خانواده توانچه است. طبق نوشته دادستان عمومی و مرکز استان، عابد توانچه «به اتهام اقدام علیه امنیت ملی تحت تعقیب قرار گرفته و در تامین اتهامات وارده برای وی قرار وثیقه به وجه الوثیقه مبلغ پانصد میلیون ریال صادر گردیده» و داماد خانواده «با ارائه سند مالکیت توثیق وثیقه نموده است».
در ادامه نامه دادستان آمده است: «با عنایت به اینکه علیرغم ضرورت حضور محکوم علیه و احضار وی مشارالیه از حضور در مرجع قضایی امتناع نموده و به نحو دیگری دسترسی به وی مقدور نگردیده است و با توجه به اینکه به وثیقهگذار فوق ابلاغ واقعی گردیده که مضمون عنه خود را حداکثر ظرف ۲۰ روز به مرجع قضایی معرفی نماید و مشارالیه نیز از انجام تکلیف و تعهد قانونی خود استنکاف ورزیده است، لذا [...] دستور ضبط وثیقه مذکور به نفع دولت جمهوری اسلامی ایران را صادر و ابلاغ می نماید.»
تشکیل پروندهای تازه علیه توانچه حین حبس
عابد توانچه، فعال دانشجویی چپ، پس از هشت ماه حبس در بند عمومی در روز ۱۲ اسفند ۸۷ از زندان مرکزی استان مرکزی آزاد شد. وی در مورد خانه به وثیقه گذاشته شده که اکنون حکم ضبط آن صادر شده به دویچه وله میگوید:
«در دوران ۸ ماه زندان من یک روز بلندگوی زندان مرا صدا کرد، دیدم دادیار شعبه ۵ دادگاه انقلاب وارد زندان شده، آمدند تفهیم اتهام جدید کردند. من اعتراض کردم و گفتم، من داخل زندانم، قضیه این یکی پرونده چیست. گفتند پروندهای برای شما باز شده و اداره اطلاعات شاکی قضیه است. ۷۰ میلیون تومان وثیقه صادر کردند. من دیگر نزدیکیهای آزادیم بود و نمی توانستند دیگر مرا نگاه دارند و من هم آنقدر برای وثیقه آزادی نداشتم. در نهایت به ۵۰ میلیون تومان وثیقه رضایت دادند و ما سندی را آنجا گذاشتیم»؛ سند خانه داماد خانواده توانچه را.
ناصر زرافشان، وکالت توانچه را در این پرونده بر عهده میگیرد. در نهایت او را از جمله به خاطر «ارتباط با کشور صهیونیستی آلمان به دلیل مصاحبه با نشریه "اشپیگل" و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و نشر اکاذیب به قصد اذهان عمومی، که بخاطر وبلاگنویسی او بوده، و نیز شرکت در فعالیتهای کارگری به یک سال حبس محکوم میکنند.
سپس دادگاه انقلاب این فعال دانشجویی را تلفنی احضار می کند تا حکمش را بگیرد. او در دادگاه از منشی درخواست میکند حکم را به طور کتبی به او بدهند. توانچه در این مورد میگوید: «ایشان گفتند ما اجازه این کار را نداریم و به هیچ وجه حکم را کتبا ابلاغ نمی کنیم. من گفتم اگر من اینجا را امضا کنم، ممکن است شما حکم افزایش بدهید یا چیز دیگری بنویسید، متاسفانه شروع کردند به درشتی و تهدید که بازداشت میکنیم، من هم گفتم که وکیل در پرونده است و باید حکم را به وکیل ابلاغ کنید. سپس از محوطه دادگاه خارج شدم.»
چند روز بعد تلفنی از او میخواهند برای اجرای حکم یک سال حبساش خود را به زندان معرفی کند. توانچه اعتراض میکند که حکمی در این مورد به صورت کتبی داده نشده و وکیل او نیز ازین بابت بیاطلاع است. در پی آن عابد توانچه شکایتی رابه کمک وکیل خود علیه قاضی عمران عزیزی تنظیم میکند؛ شکایت او نسبت به عدم ابلاغ حکم و توهین قاضی در دادگاه به وی بوده است.
عابد توانچه برای پیگیری شکایت خود بمدت ۹ ماه در تهران اقامت میکند و در این مدت به گفته وی مزاحمتهایی برای خانواده وی بوجود میآوردهاند: «برای بازداشت من میرفتند، سرزده وارد خانه می شدند و یکبار برای پلمب رفته بودند.»
آنچه سرانجام به طور کتبی صادر میشود، حکم دادستانی است برای ضبط خانه به وثیقه گذاشته شده. در پایان حکم ۱۰ روز برای شکایت علیه این دستور وقت داده شده است. اگر شکایت توانچه به کمک وکیلش پاسخ مثبتی نیابد، به معنای به بیرون رانده شدن خویشان وی از خانهشان است.
در ضمن، سند خانهای دیگر نیز که متعلق به پدر عابد توانچه است، از سال ۱۳۸۵بخاطر دستگیری وی در آن سال، در دست مقامات قضایی است.
خودسری بیشتر در شهرستانها
عابد توانچه با تکیه بر تجربه خود و دیگر دوستان و آشنایانش به این جمعبند رسیده است، که مورد ضبط خانهای که وثیقه قرار داده شده، تنها در شهرستانها اتفاق میافتد. او از مشکلهایی میگوید که گریبانگیر فعالان و خانوادههای آنان در شهرستانهاست: «در شهرستانها هر گونه بخواهند رفتار می کنند. وکلای معروف با تجربه بندرت داخل پرونده شهرستانها میشوند، چون سرشان شلوغ است. و قاضیان پرونده به خود اجازه میدهند هر جور می خواهند رفتار کنند. چون مردم دستشان بجایی نمی رسد ترجیح می دهند در سکوت قضیه را رفع کنند.» وی میگوید در تهران قضات بخاطر پختگیای که دارند، دست کم ظاهر را حفظ میکنند، از جمله اینکه حکم احضار یا زندان را کتبی میدهند.
«ضبط وثیقه نوعی بیعدالتی است»
محمدعلی دادخواه، حقوقدان، که در دورهای وکالت عابد توانچه را نیز بر عهده داشته است، در مورد ضبط خانه داماد خانواده توانچه چنین اظهار نظر میکند: «اولا اصولا قاعده بر این است که اگر بخواهند ملکی را به نفع دولت مصادره بکنند، چون عدالت ایجاب می کند که دولت فزونتر از آن مبلغی که در هنگام توفیق وثیقه ذکر کرده است، بدست نیاورد، پس باید مجددا آن مورد ارزیابی بشود که زائد بر آن را دولت تصاحب نکند. چون مقدار وثیقه ذکر شده است. و عموما منازل خیلی فزونتر از آن مبلغی که در وثیقه ذکر شده است ارزش دارد و نهایتا این نوعی بیعدالتی است که ما فزونتر از آن مبلغ دریافت کنیم.»
دادخواه در ادامه سخنان خود میگوید که ضبط وثیقه در ضمن موکول بوقتی است که دیگر راه حلهایی که امکان دستیابی به متهم یا مجرم از دست رفته باشند. وی تاکید میکند که اگر چنین موردی پیش نیامده تکلیف مراجع است که نسبت به این موارد تحقیق کنند و بعد اقدام کنند. به گفته دادخواه، کلا کمتر نسبت به ضبط وثیقه به این نحو گسترده اقدام میشود.
در این مورد که در حکم صادر شده برای ضبط وثیقه عابد توانچه، ذکر شده که دسترسی به وی مقدور نبوده، محمدعلی دادخواه میگوید: «امکان دستیابی به متهم با توجه به شبکه گسترده ماموران امنیتی و اطلاعاتی و انتظامی چندان مشکل نیست. اگر می خواستند یک متهم را واقعا پیدا بکنند، سعی میکردند از دیگر نیروها مدد بجویند.»
کیواندخت قهاری
تعلیق سه مقام قضایی مرتبط با پرونده کهریزک
مهر : حکم تعلیق 3 مقام قضایی مرتبط با تخلفات و جنایات سال گذشته بازداشتگاه کهریزک صادر و به آنان ابلاغ شد. یک منبع آگاه در گفتگو با خبرنگار سیاسی مهر افزود: بر اساس کیفرخواستی که پیش از این توسط دادسرای انتظامی قضات صادر شده بود ، شعبه یک دادگاه انتظامی قضات پس از طی مراحل رسیدگی قانونی در خصوص بررسی مسئولیت 3 نفر از مسئولین ارشد دادستانی تهران در پرونده حوادث سال گذشته بازداشتگاه کهریزک ، حکم تعلیق قضایی افراد فوق را صادر و به نامبردگان ابلاغ کرد.
بر اساس این حکم که وفق نظر کارشناسان قضایی و وکلا در تاریخ احکام قضایی قبل و بعد از انقلاب اسلامی بی سابقه است ، افراد یاد شده باید از سمت هایشان عزل شده و در خصوص اتهامات مطروحه در پرونده مسئولیت خویش را پذیرفته و خارج از مصونیت قضایی مانند شهروندان عادی پاسخگو باشند.
این حکم تعلیق قضایی بر اساس پرونده های مشروح جداگانه و در تاریخ 24 مرداد ماه 1389 صادر گردیده است.
لازم به یادآوری است که پیش از این و در تاریخ 9 تیر 1389 سازمان قضایی نیروهای مسلح با صدور اطلاعیه ای از صدور حکم قصاص نفس عاملان قتل در بازداشتگاه کهریزک خبر داد. این سازمان همچنین با اشاره به صدور کیفرخواست علیه 12 نفر از متهمان پرونده بازداشتگاه کهریزک توسط دادسرای نظامی تهران از رسیدگی به اتهامات متهمان با رعایت مقررات قانونی در جلسات متعدد دادگاه با حضور شکات، متهمین و وکلای آنان و همچنین صدور نهایی احکام قضایی برای آنان خبر داده بود.
20 درصد زندانیان کشور همزمان سل و ایدز دارند
مدیرکل بهداشت و درمان سازمان زندانها و اقدامات تامینی گفت: در 20 درصد زندانیان کشور همزمان دو بیماری سل و ایدز با هم دیده شده است. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پایگاه خبری وزارت بهداشت، دکتر مرضیه فرنیا در جریان بازدید وزیر بهداشت از زندان قزلحصار کرج، از وجود 542 تخت بستری و 29 تخت جراحی در 174 درمانگاه و 7 بیمارستان تحت پوشش سازمان زندانها و اقدامات تأمینی خبر داد.
فرنیا افزود: کل بودجه سالانه این بخش 140 میلیارد ریال، سرانه غذا و پوشاک زندانیان 888 تومان و سرانه بهداشت و درمان هر زندانی روزانه 240 تومان است.
وی با اشاره به اینکه بیش از 50 درصد از زندانیان با علائم مصرف مواد مخدر وارد زندانها میشوند گفت: تنها منبع مالی ما برای رسیدگی به این زندانیان کمک ستاد مبارزه با مواد مخدر است که امسال یک میلیارد تومان در اختیار ما گذاشتهاند که این رقم برای درمان 4 هزار نفر زندانی معتاد کافی است در حالی که در زندانهای کشور 25 هزار نفر تحت پوشش برنامههای ترک اعتیاد بوده و تاکنون 15 هزار نفر از آنان سمزدایی شدهاند.
عضو کمیته کشوری مبارزه با سل افزود: اگرچه شیوع ایدز در زندانیان سیر نزولی یافته ولی در 20 درصد زندانیان سل و ایدز همزمان با هم دیده شده و متاسفانه بار بیماریها در زندانها بالا است.
تازه ترین خبرها از زندانی های اعتصاب کننده اوین
ژیلا بنی یعقوب ، همسر بهمن عمویی در وبسایت شخصی خود از اعتصاب کنندگان غذا نوشته است. او در این مورد به نقل از یکی از تازه آزادشدگان از اوین نوشته است که کیوان صمیمی از همه دیرتر اعتصاب خود را شکسته است.
متن نوشتار ژیلا بنی یعقوب بدین شرح است:
بالاخره توانستم بعد از یک ماه بی خبری از بهمن از طریق یکی از دوستان که تازگی ها اززندان آزاد شده است خبرهای مربوط به بهمن و سایر اعتصاب کنندگان را از منبعی بی واسطه تر و کاملا موثق بشنوم.
این زندانی تازه آزاد شده ،به من گفته است :«همه اعتصاب کنندگان وقتی به بند ۳۵۰ بازگشتند روحیه شان فوق العاده خوب بوده گرچه از نظر جسمی ضعیف شده بودند .در میان اعتصاب کنندگان بهمن ،عبدالله مومنی و کیوان صمیمی که دیرتر از بقیه به بند عمومی بازگردانده شدند ، از بقیه بیشتر لاغر و ضعیف شده بودند اما به همان نسبت هم روحیه شان قوی تر بوده است.کیوان صمیمی تا لحظه ورود به بند عمومی اعتصاب غذایش را نشکسته بوده و دوستانش در بند ۳۵۰ برایش یک لیوان شیر اوردند تا لبی تر کند و اعتصابش را بشکند .وقتی اعتصاب کننده ها وارد بند عمومی شده اند ،هم بندی هایشان در ۳۵۰ می خواهند خبرهای این مدت را به آنها بدهمند از جمله خبر بازتاب اعتصابشان در جامعه و پیام های رهبران و دیگر همراهان جنبش سبز که زندانی های تازه به انفرادی بازگشته به آنها می گویند که بابا !کجای کارید همه خبرها را داریم و به خاطر همین پیام ها هم بود که اعتصاب را شکسته ایم.»
یکی از حاضران که گفته های این عزیز تازه آزاده شده را می شنید ،از او پرسید :«اولا شما در بند عمومی چطور خبرها را می گرفتید ،ثانیا آنها در بند انفرادی چطور از خبرها مطلع شده بودند؟»
که ایشان با خنده ای گفت :« یعنی انتظار دارید که چگونگی اش را به شما بگویم؟!بهتر است امنیت این راهها را برای زندانی ها حفظ کنیم .»
از نارسایی ها بند ۳۵۰ که پرسیدم ،گفت :
اینها مهم نیست ،مهم این است که همه زندانی ها روحیه شان خوب است ،آن هم خیلی خوب .
دو باره پرسیدم :واقعا همه زندانی های سیاسی با روحیه هستند؟
گفت :روحیه ها عالی است ،عالی
و چون به صداقت این دوست عزیز ایمان دارم حالا من هم شکی ندارم که همه زندانی های عزیز ما روحیه شان خوب و قوی است و به این خاطر امروز خیلی خوشحالم .
*گفتنی است که اخبار مربوط به اعتصاب غذای زندانیان سیاسی از طریق یاران گمنام جنبش سبز در اختیار کلمه قرار گرفته بود.
"۷۵ سازمان و ۴۱ فرد ایرانی در فهرست تحریمهای سوئیس قرار گرفتهاند"
پارسينه : دولت سوئیس، روز پنجشنبه اعلام کرد در راستای اجرای تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، یک و نیم میلیون فرانک سوئیس( معادل یک میلیون و چهارصد هزار دلار) از حسابهای ایرانیها را مسدود کرده است.
توماس گراف، یک سخنگوی دولت سوئیس در امور اقتصادی به آسوشیتدپرس گفت مسدود شدن این حسابها در نتیجه تحریمهای شورای امنیت علیه برنامه هستهای ایران صورت گرفته است. با این حال سخنگوی دولت سوئیس به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است هیچ یک از حسابهایی که این کشور، مسدود کرده در فهرست جدید تحریمهای سازمان ملل قرار ندارند.
به گفته این مقام سوئیسی، در حال حاضر ۷۵ سازمان و ۴۱ فرد ایرانی در فهرست تحریمهای سوئیس قرار گرفتهاند. سوئیس که یک کشور بیطرف است، همچنین میگوید از ماه خرداد تاکنون، از ورود ۳۶ بازرگان ایرانی به این کشور جلوگیری کرده است. سوئیس از ماه خرداد و در راستای اجرای قطعنامه ۱۹۲۹، صادرات ادوات سنگین نظامی به ایران و همچنین سرمایهگذاری در این صنایع را ممنوع کرده است.
احضار میلاد اسدی از داخل زندان به دادسرای اوین
بنا به گزارشات دریافتی از داخل زندان اوین میلاد اسدی که در همچنان در زندان اوین به سر می برد به تازگی برای تفهیم اتهاماتی جدید به دادسرای اوین فراخوانده شده است . این گزارش حاکیست که در پرونده جدیدی که برای میلاد اسدی باز شده است قرار است ایشان به جرم برپایی و شرکت در برخی از تجمعات دفتر تحکیم وحدت در سالهای گذشته محاکمه گردد. این در حالی است که میلاد اسدی، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در دادگاه بدوی به هفت سال و نیم حبس محکوم شده بود، و این حکم به صورت نامعقولی در دادگاه تجدیدنظر تایید گردید. در این حکم ناعادلانه اتهامات میلاد اسدی « اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری» ذکر شده است. محکومیت این فعال دانشجویی از «سنگین ترین احکام حبس» پس از انتخابات برای فعالان دانشجویی خوانده است. هنوز دلیل پافشاری نهادهای امنیتی برای فشار و پرونده سازی بر این فعال دانشجویی نامشخص می باشد.
تجمع اوليا و مربيان مدرسه “ماندگار مروي” در اعتراض به نصب تابلو”حوزه علميه مروي”
حدود 40 نفر از اوليا و مربيان مدرسه "ماندگار مروي" در اعتراض به نصب نام "حوزه علميه مروي" روي سردر اين مدرسه، صبح امروز، 31 مردادماه، مقابل مدرسه مروي تجمع كردند. به گزارش ایسنا، رييس انجمن اوليا و مربيان دبيرستان ماندگار مروي در اين تجمع گفت: پس از اجتماعي كه اولياي مدرسه چهارشنبه گذشته مقابل مجلس داشتند و نمايندگان تهران ــ عباسپور و محجوب ــ قول مساعد براي پيگيري اين قضيه دادند، صبح روز گذشته در حالي كه مدير دبيرستان در مدرسه نبود، افرادي كه بهنظر ميرسيد از حوزه علميه مروي باشند، به مدرسه آمدند. آنها پس از بيرون كردن تعدادي از دبيران، قفلي را به در مدرسه زدند و حتا بنري را با عنوان "حوزه علميه مروي تهران" روي نام "دبيرستان مروي" كشيدند. علي اسماعيلي ادامه داد: اكنون اولياي دانشآموزان در اعتراض به اين اتفاق، در اين محل جمع شدهاند و ميخواهند تكليفشان معلوم شود. اين مدرسه قدمتي طولاني، ارزش و ماندگاري دارد و به همين دليل، فرزندان خود را در اين مدرسه ثبت نام كردهاند.
صلواتی، ارژنگ داودی را در چهلمین روز اعتصاب غذا مورد محاکمه قرار داد
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانی سیاسی ارژنگ داودی که در شرایط بسیار حاد جسمی بسر می برد صبح امروز در شعبه 15 دادگاه انقلاب توسط صلواتی مورد محاکمه قرار گرفت.
روز یکشنبه 31 مرداد ماه در حالی که آقای داودی در چهلمین روز اعتصاب غذای خود بسر می برد و در شرایط حاد و خطرناک جسمی بسر می برد و به سختی قادر به راه رفتن بود به شعبه 15 دادگاه انقلاب برده شد و توسط صلواتی رئیس دادگاه فرمایشی مورد محاکمه قرار گرفت.
زندانی سیاسی ارژنگ داودی بنابه گفته همسرش وزن او به نصف کاهش یافته است و دچار افت فشار خون و ضعف شدید جسمی شده است. اما همانند کوهی استوار و با روحیه ای بسیار بالایی تمام تلاش خود را بکار می برد که با پای خود و بدون کمک دیگران به درون دادگاه وارد شود.
صلواتی رئیس شعبه 15 دادگاه انقلاب علیرغم اینکه چهره آقای دادودی عیان بود که در شرایط حاد جسمی بسر می برد سعی می کرد که وانمود نماید که از اعتصاب غذای چهل روزه اواطلاعی ندارد و به محاکمه ضد بشری او ادامه دهد. آقای داودی در حین برگزاری دادگاه خروشید و بر حق کشی و بی عدالتی با صدای رسا و بلند صحبت می کرد . تنین صدای آقای داودی باعث شده بود که صلواتی و نماینده دادستان درجای خود میخکوب شوند و نتوانند واکنشی از خود نشان دهند. وقتی که زندانی سیاسی ارژنگ داودی نسبت به پلمپ منزل و فروش آن توسط حسن زارع دهنوی متهم اردوگاه مرگ کهریزک پرسید ،صلواتی پاسخ داد این یک مسئله پیچیده حقوقی است که به من ربطی ندارد.آقای داودی در جواب صلواتی گفت: در این کشور نه قانونی و نه دادرسی وجود دارد.
در جلسه امروز دادگاه آقای دادخواه حاضر شد و از موکل خود دفاع نمود و خواستار برائت موکل خود شد . زندانی سیاسی ارژنگ دادودی پس از 3 سال به تعویق افتادن دادگاه که توسط صلواتی صورت می گرفت و از شیوهای غیر انسانی این فرد است که علیه زندانیان سیاسی بکار می برد. بالاخره امروز را برای محاکمه آقای داودی انتخاب کرده بود و فکر می کرد با شرایط سخت جسمی که او دارد می تواند به خواسته خود برسد که بتواند زندانیان سیاسی را تحقیر کند.
اتهاماتی که به آقای داودی نسبت داده شده بود توهین به مقدسات و توهین به رهبری بود.
خانواده آقای داودی از انتقال آقای داودی به دادگاه مطلع نبودند و در آخرین لحظات متوجه این مسئله شدند و خود را به دادگاه انقلاب رساندند.به خانواده آقای داودی اجازه حضور در دادگاه داده نشد ولی در پایان جلسه دادگاه که تا ساعت 12:30 ادامه داشت با او ملاقات نمودند.
هنگامی که خانم داودی شاهد وضعیت وشرایط حاد جسمی همسرش بود. نتوانست بر احساسات خود غلبه کند.اما صلواتی و نماینده دادستان که به نظر می آید از انسانیتی تهی شده اند نسبت به ابراز احساسات انسانی خانم داودی شروع به خندیدند نمودند تا به خیال خام خودشان آنها را مورد تحقیر قرار دهند.کسی که نام قاضی بر خود نهاده است علاوه بر صدور احکام ضد بشری اعدام و محکومیتهای سنگین اینگونه نسبت به عواطف و احساسات خانوادگی زندانیان سیاسی واکنش نشان میدهد.
زندانی سیاسی ارژنگ داودی که در بند 3 معروف به بند کارگری زندان گوهردشت کرج زندانی می باشد در تاریخ 23 تیرماه در اعتراض به شرایط و محدودیتهای غیر انسانی وادار به اعتصاب غذا شد.آقای داودی خواستار احقاق حقوق اولیه خود مانند؛پایان دادن به لغو ملاقات و ممنوع تماس بودن با خانواده اش/رسیدگی پزشکی به وضعیت جسمی اش/پایان دادن به تصرف منزل شخصی و آوارگی خانواده اش و رسیدگی به شکایتی که علیه علی حاج کاظم رئیس زندان گوهردشت نموده است می باشد.
حکم تعلیق سعید مرتضوی به اتهام مسئولیت در جنایات کهریزک صادرشد
جرس: پس از گذشت یکسال از جنایت کهریزک و شهادت سه تن و شکنجه شماری از بازداشت شدگان، حکم تعلیق و عزل سعید مرتضوی و دو مقام مرتبط دیگر صادر شد. این حکم توسط شعبه یک دادگاه انتظامی قضات، به این سه مقام قضایی ابلاغ شده است. صالح نیک بخت، وکیل خانواده امیر جوادیفر، از جانباختگان بازداشتگاه کهریزک با بیان این خبر به جرس گفت: پس از تعلیق این قضات، تمامی شاکیان این افراد می توانند با مراجعه به داسرای کارکنان دولت، شکایت خود را از این قضات، مطرح و پیگیری کنند.
وی همچنین اعلام کرد که پرونده کهریزک با پایان مدت اعتراض متهمان، به دیوان عالی کشور ارجاع شده است.
به گزارش مهر، بر اساس کیفرخواستی که پیش از این توسط دادسرای انتظامی قضات صادر شده بود، شعبه یک دادگاه انتظامی قضات پس از طی مراحل رسیدگی قانونی در خصوص بررسی مسئولیت 3 نفر از مسئولین ارشد دادستانی تهران در پرونده حوادث سال گذشته بازداشتگاه کهریزک، حکم تعلیق قضایی افراد فوق را صادر و به نامبردگان ابلاغ کرد.
بر اساس این حکم، افراد یاد شده باید از سمت هایشان عزل شده و در خصوص اتهامات مطروحه در پرونده، مسئولیت خویش را پذیرفته و خارج از مصونیت قضایی مانند شهروندان عادی پاسخگو باشند.
این حکم تعلیق قضایی بر اساس پرونده های مشروح جداگانه و در تاریخ 24 مرداد ماه 1389 صادر گردیده است.
سازمان قضایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، روز چهارشنبه ۹ تیرماه ١٣۸۹ (۳۰ ژوئن) با صدور اطلاعیه ای، دو تن از متهمان پرونده بازداشتگاه کهریزک را بدون ذکر نام و مشخصات و به اتهام "ضرب و جرح عمدی منجر به قتل"، به "قصاص نفس" (اعدام) محکوم کرده بود. این دو تن، متهم به قتل امیر جوادی فر، محسن روح الامینی و محمد کامرانی شناخته شده و علاوه بر "اعدام"، به تحمل حبس، انفصال موقت از خدمت، پرداخت جزای نقدی، تحمل شلاق تعزیری و پرداخت دیه هم محکوم شده اند. بر اساس این اطلاعیه، ۹ متهم دیگر پرونده نیز، به تحمل حبس، پرداخت دیه و جزای نقدی، انفصال موقت از خدمت و تحمل شلاق محکوم اند.
دادگاه بررسی پرونده این بازداشتگاه زیر نظر قاضی مصدق در سازمان قضایی نیروهای مسلح، در جلساتی غیر علنی تشکیل شد و با برگزاری هشت جلسه در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۸۹ به کار خود پایان داد.
دو افسر نگهبان وقت، ابراهیم محمدیان و محمد خمیس آبادی، دو متهمی هستند که در این دادگاه به اعدام محکوم شده اند و درجه آنان استوار دوم نیروی انتظامی می باشد. سرهنگ دوم فرج الله کمیجانی (رئیس بازداشتگاه کهریزک)، بعنوان متهم ردیف اول پرونده به "بی احتیاطی، بی مبالاتی و عدم رعایت نظامات دولتی در ارتباط با امور خدمتی منجر به تلفات جانی و صدمات بدنی، جمعا به ٣۵ ماه حبس و ۷میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس و شش ماه محرومیت از خدمت محکوم شد.
وکیل مدافع خانواده امیر جوادی فر، یکی از شهدای کهریزک، در مورد این پرونده گفته بود "درخواست وکلا و اولیای دم براینکه اگر دادگاه از نظر صلاحیت ذاتی نمی تواند مرتضوی (دادستان وقت تهران) را محاکمه کند، حداقل او را به عنوان مطلع در این دادگاه احضار کند، مورد توجه و موافقت قرار نگرفته است."
پیش از این مقامات ارشد انتظامي در ديدارهايي جداگانه با خانواده شهداي فاجعه كهريزك، بر اين نكته تأكيد كرده بودند كه اعزام بازداشتشدگان رخدادهای پس از انتخابات 88 به كهريزك با وجود مخالفت آنها صورت گرفته و سعید مرتضوی مسئول مستقیم این ماجرا بوده است.
این در حالی است که سعید مرتضوی دادستان وقت تهران، در جوابيهاي كه به دنبال قرائت گزارش نمايندگان مجلس در مورد كهريزك 26 دي سال گذشته منتشر كرده بود، تلاش کرد تا از این اتهام تبرئه شود. وی نوشته بود: "قبل از اعزام ١٤٧ نفر متهم مورد اشاره به بازداشتگاه كهريزك، اينجانب پس از شركت در جلسه صبح روز جمعه مورخ ١٩/٤/٨٨ كميته سياسي و امنيتي شورايعالي امنيت ملي و طرح موضوع در جلسه مذكور با معاونت امنيت دادسراي تهران و قاضي رسيدگي كننده تماس گرفته و تأكيد نمودم با بررسي دقيق پروندهها تنها افرادي كه با چاقو و قمه در اغتشاشات شركت داشته و اموال خصوصي و عمومي مردم را به آتش كشيدند و در زمره اراذل و اوباش هستند تا زمان تدارك جا در اوين به صورت موقت ميتوانند به بازداشتگاه كهريزك اعزام نمايند و تأكيد مضاعف نمودم چنانچه افراد تحصيل كرده يا دانشجو در بين بازداشت شدگان باشد، به هيچ وجه به بازداشتگاه كهريزك اعزام نشوند..."
با این همه اما دستگاه قضایی دفاعیات مرتضوی را نپذیرفته و به عقیده ناظران حقوقی، صدور حکم تعلیق وی به این معناست که او "نخستین متهم جنایت کهریزک" شناخته شده است.
نيويورک تايمز : سنگسار قديمی ترين نوع اعدام، و مسلما جزو وحشيانه ترين انواع آن است
صدای آمریکا : نيويورک تايمز زير عنوان جرم(سکس) و مجازات(سنگسار) می نويسد اين احتمالا قديمی ترين نوع اعدام، و مسلما جزو وحشيانه ترين انواع آن است. سنگسارهفته پيش يک زوج جوان در شمال افغانستان برای فراری عاشقانه همراه با نشانی عبوس از بازخيزی طالبان، و کمپين بين المللی ماه گذشته در دفاع از سکينه محمدی آشتيانی، زنی ايرانی و مادر دو فرزند که برای اتهام زنا به مرگ از طريق سنگسار محکوم شده بود، دو موردی است که اخيرا خشم جهانيان را برانگيخته است.
بنظر ميرسد بخشی عمده از اين خشم، صرفنظر از بازگشت به سنگسار در قرن بيست و يکم، ناشی از تفاوتی بزرگ در نگرش به روابط جنسی درغرب و بخش هائی از دنيای اسلام است، که بعضی جنبش های افراطی را به سوی توسل به مجازات هائی بسيار شديد می کشاند.
سنگسار زناکاران زمانی با هدف جلوگيری اززاد ولدهائی نامشروع انجام ميگرفت که با زندگی قبيله ای قرون وسطائی شبه جزيره عرب و مرد سالاری آن ارتباط داشت. اما اکنون دربخش هائی از جهان اجرا ميشود که هم در دنيای اسلام وهم در سراسرغرب، صحنه حضور روز افزون زنان خواستار آزادی های مرتبط با بارداری و توليد مثل، و تساوی حقوق با مردان است. بعضی از مسلمانان گله ميکنند که توصيف اغلب توام با جنجال غرب از سنگسار و ديگرمجازات های سنتی نظير شلاق و قطع دست و پا بيشتر با هدف لطمه زدن به اسلام انجام ميگيرد. اما بسياری از استادان اسلام شناس ميگويند اين گونه مجازات های شديد توسط طالبان و افراطی های ديگری اجرا ميشود که از قوانين اسلامی اطلاعات چندانی ندارند. سنگسار فقط در چند کشور معدود اسلامی مجازاتی قانونی است، که علاوه بر ايران عبارتند ازعربستان سعودی، سومالی، سودان، پاکستان و نيجريه.
قرآن سنگسار را تجويز نمی کند. ريشه اين مجازات در روايات موسوم به حديث است. در ايران، قدرت اسلام سياسی ناشی از انقلاب ۱۹۷۹ مجازات هائی جديد برای جرائم وضع کرد که سنگسار نيز از جمله آنهاست. کمپين قدرتمندی عليه سنگسار در ايران شکل گرفته است که رهبری آن بيشتر با زنان است. رئيس سابق قوه قضائيه به قضات چندين بار توصيه کرده بود مجازات سنگسار را وضع و اجرا نکنند. اما همه ناديده گرفته شد. يک کميته پارلمانی نيز سال گذشته توصيه کرد سنگسار از قانون جزا حذف شود اما اين توصيه هم تا کنون به رای گذاشته نشده است.
لس آنجلس تايمز زير عنوان "آن روی وحشيگری ايران" می نويسد سکينه محمدی آشتيانی ممکن است برای زنده ماندن وقت چندانی نداشته باشد. گرچه بنظرميرسد خشم بين المللی ناشی از برنامه سنگسار اين زن ۴۳ ساله مادر دو فرزند دولت را از به اجرا گذاشتن اين وحشيگری بخصوص منصرف کرده باشد، اما خانم آشتيانی آزاد نيست. پرونده او اکنون در ديوانعالی در دست بررسی است و حکم نهائی ممکن است تا هفته آينده صادر شود. هرچند که در يک برنامه تلويزيون دولتی اعلام شده است وی در جريان ماه رمضان اعدام نخواهد شد، و قرار است بجای سنگسار حلق آويز شود.
قوه قضائيه درآغاز اعلام کرده بود وی برای ارتکاب زنا اعدام ميشود. اما دولت بعدا درواکنش به خشم جهانی، او را مقابل تلويزيون برد و در قتل شوهرش دخيل جلوه داد. اگر دولت ايران اميدوار است پخش اعترافی که از خانم آشتيانی گرفته است می تواند نظر جهانيان را عوض کند اشتباه ميکند . اين برنامه مبهم تلويزيونی که چهره او را محو شده نشان ميداد و با ترجمه ای فارسی از زبان مادری آذری او پخش ميشد، فقط بر استيصال و درماندگی وی تاکيد ميگذارد. اين برنامه به ياد جهانيان می آورد که آشتيانی قربانی رژيمی است که زنان را سرکوب ميکند، معيارهای بين المللی رفتار با زندانيان را زيرپا ميگذارد، و پيشقراول بی اعتنائی به حقوق بشراست.
حتی اگربه آشتيانی اجازه داده شود زنده بماند، و يا به برزيل تبعيد شود، که ميگويد از او به نشانه دوستی با ايران استقبال خواهد کرد، دولت ايران فقط از توبيخ و سرزنشی موقت رها ميشود. دولت ايران تا وقتی که سنگسار راکنار نگذارد و تساوی حقوق زن و مرد را مورد تاکيد قرار ندهد، مسلما کماکان با توبيخ و سرزنش بيين المللی مواجه خواهد بود.
بازداشت حسن اسدی زید آبادی و علی جمالی
ادوارنیوز: حسن اسدیزیدآبادی و علی جمالی، دو عضو شورای مرکزی سازمان دانشآموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) بعد از ظهر امروز، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند. به گزارش "ادوارنیوز"، حسن اسدی زیدآبادی، مسوول کمیته حقوقبشر سازمان، پس از مراجعه ماموران امنیتی به منزل وی و "علی جمالی"، مسوول کمیته سیاسی سازمان نیز، در محل کار خود، به وسیله نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند.هنوز از دلایل بازداشت و اتهامات این افراد، اطلاعی در دست است. گفتنی است حسن اسدیزیدآبادی آبان ماه سال گذشته نیز بازداشت و پس از 40 روز با قید ضمانت از زندان آزاد شده بود. دادگاه رسیدگی به اتهامات وی، به تازگی در شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، برگزار شده بود. علی جمالی نیز در طی هفته های اخیر، به نهادهای امنیتی احضار و مورد تهدید قرار گرفته بود. هم اکنون احمد زیدآبادی (دبیرکل)، عبدالله مومنی (سخنگو) و علی ملیحی(مسوول روابطعمومی) سازمان دانشآموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) در زندان به سر میبرند.
گودبرداري غير اصولي يک ساختمان شش نفر را زير خاک مدفون کرد
تهران - بر اثر گودبرداري غير اصولي يک ساختمان در سعادت آباد، بلوار دريا، شش نفر در زير خروارها خاک مدفون شدند.
به گزارش روز شنبه ايرنا از پايگاه خبري 125 آتش نشاني ،"سيد تقي رضواني" مدير منطقه 4عمليات آتشنشاني تهران در اين باره گفت: حادثه آوار در حالي بوقوع پيوست که کارگران در زميني به مساحت 2000 متر مربع در عمق 15 متري زمين در حال انجام عمليات گودبرداري براي ساخت بناي جديد بودند. وي افزود: با رخداد اين حادثه شش کارگر زير آوار مدفون شدند و ديوارهاي ساختمان مجاور محل گودبرداري ترک برداشت . وي اضافه کرد: با اطلاع از اين حادثه بلافاصله آتشنشانان ايستگاههاي 25، 58 و گروه نجات 3 در محل حضور يافتند و با توجه به اينکه امکان آوار دوباره وجود داشت، ساکنان ساختمان مجاور را از ساختمان خارج کردند. وي اضافه کرد: گروهي ديگر از آتشنشانان عمليات امداد و نجات را براي نجات کارگران گرفتار آغاز کردند و پس از سه ساعت تلاش موفق شدند شش کارگر را از زير خروارها خاک خارج کنند. وي ادامه داد:در اين حادثه دو نفر جان باختند که عوامل اورژانس پس از معاينه مرگ 2 نفر از کارگران را تاييد کردند.
گزارش در مورد حکم سنگسار در ایران:
گزارش سازمان حقوق بشر در مورد حکم سنگسار در ایران: اجرای هفت حکم سنگسار در چهار سال گذشته توسط حکومت ایران- دستکم ۱۴ نفر در انتظار سنگسار در زندانهای کشور
حقوق بشر ایران، ۳۱ مرداد ماه ۱۳۸۹: در رابطه با توجه گسترده رسانه ها ی بین المللی به حکم سنگسار خانم سکینه محمدی آشتیانی ، سازمان حقوق بشر ایران گزارش کوتاهی در مورد حکم سنگسار در ایران منتشر کرد.
محمود امیری مقدم سخنگوی سازمان حقوق بشر ایران دررابطه با این گزارش گفت : "این گزارش بر اساس اطلاعات از منابع معتبر حقوق بشر و نیز قوه قضائیه ایران تنظیم شده است. هدف ما از انتشار این گزارش نشان دادن گوشه ایی از حقایق مربوط به سنگسار در ایران است". وی افزود: "بر خلاف اظهارات مقامات حکومت ایران وبرخی از رسانه های بین المللی در مورد اینکه حکم سنگسار در ایران بندرت اجرا میشود، این گزارش نشان میدهد که مجازات سنگسارتوسط مقامات ایران در چهار سال گذشته هر سال اجرا گردیده است. در این گزارش همچنین به علاوه بر خانم آشتیانی اسامی ۱۰ زن و ۳ مرد محکوم به مجازات سنگسار که هم اکنون در زندانهای ایران بسر میبرند، به چشم میخورد".
امیری مقدم در پایان افزود: " ما امیدواریم که توجه بین المللی که پرونده خانم آشتیانی دریافت کرده است ، همچنین تمامی کسانی که محکوم به سنگسار شده اند را در بر گیرد و تا حذف قانون سنگسار از قوانین کشور ادامه یابد".
سازمان حقوق بشرایران تاکید میکند که آمار ذکر شده در این گزارش به احتمال زیاد کمتر از تعداد واقعی است ، چرا که بسیاری از سنگسارها توسط مقامات ایران بطور مخفیانه انجام می شود و دلیل دیگر عدم دسترسی به اطلاعات در بسیاری از زندان های ایران است. تمامی موارد احکام اجرا شده سنگسار در این گزارش، بطور رسمی (۵ مورد) یا غیر رسمی (۲ مورد) توسط مقامات قضایی ایران مورد تائید قرار گرفته است.
احکام سنگساری که در چهار سال گذشته از اجرای آن اطلاع داریم:
دو مورد در اردیبهشت ۱۳۸۵:
محبوبه محمدی که گفته می شود با تهدید و شکنجه اعتراف به زنا کرده بود، در اردیبهشت ۸۵ به همراه عباس حاجی زاده در گورستان مشهد سنگسار شد.
عباس حاجی زاده در اردیبهشت ۸۵ در مشهد سنگسار شدند.
یک مورد در تیرماه ۱۳۸۶:
جعفر کیانی که اجرای حکم سنگسارش بخاطرتوجه داخلی و بین المللی به دستور رئیس قوه قضائیه متقوف شده بود ، دو هفته بعد در تیر ماه ۱۳۸۶ با دستور قاضی محلی در روستای آخچه کند نزدیک تاکستان قزوین سنگسار شد. خبر اجرای حکم سنگسار آقای کیانی توسط سخنگوی قوه قضائیه تائید شد.
سه مورد در دیماه ۱۳۸۷:
سه مرد در هفته اول دیماه ۱۳۸۷ در گورستان بهشت رضا در مشهد سنگسار شدند. یکی از آنها به نام محمود که تبعه افعانستان بود توانست خود را از گودال در حالیکه بشدت مجروح بود بیرون بکشد و حکم سنگسارش متوقف شد. دو نفر دیگر یکی به نام هوشنگ خداداده و دیگری نامعلوم، سنگسار شدند. خبر اجرای این احکام نیز چند هفته بعد توسط قوه قضائی ایران تائید شد.
یک مورد در اسفند ماه ۱۳۸۷:
ولی آزاد، اهل پارس آباد مغان، به جرم زنای محصنه در تاریخ ۱۵ اسفند۱۳۸۷، در رشت به صورتی مخفی سنگسار شد. جنازه محکوم نیز تحویل خانواده او نشد. حکم سنگسار توسط قاضی حجت الاسلام کاشانی در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان گیلان و قاضی جاویدنیا دادستان عمومی و انقلاب صادر و اجرا شد. اجرای حکم سنگسار ولی آزاد توسط سخنگوی وقت قوه قضائیه، علیرضا جمشیدی، بطور رسمی مورد تایید قرار گرفت
لیست برخی از افرادی که محکوم به سنگسار و در زندانهای ایران منتظر اجرای حکم هستند:
اسامی ۱۱ زندانی زن محکوم به سنگسار:
سکینه محمدی آشتیانی (۴۳ ساله): در زندان تبریز بسر میبرد. مادر دو فرزند، فریده ۱۹ ساله و سجاد ۲۲ ساله. وکیل: محمد مصطفایی توضیح: یک باربه اتهام رابطه نا مشروع محکوم به ۹۹ ضربه شلاق شده و حکم در مورد وی اجرا شده است. وی به اتهام معاونت در قتل شوهر به ۱۰ سال حبس و به اتهام “زنای محصنه” محکوم به سنگسار شده است. فرزندان وی نامه ای خطاب به مردم جهان نوشته و خواستار نجات جان مادرشان شدند. به دلیل توجه گسترده بین المللی حکم سنگسار وی متوقف شد اما وی همچنان تحت خطر اعدام بسر میبرد.
ایران اسکندری (۳۱ ساله): زندان اهواز. مادر یک پسر ۱۳ ساله. وی در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۸۴ در دادگاه بدوی در خوزستان به پنج سال حبس تعزیری به دلیل معاونت در قتل شوهر و به اتهام زنای محصنه به سنگسار محکوم می شود. این حکم در دیوان عالی کشور در تاریخ ۱۹ فروردین ۸۵ عینا مورد تایید قرار گرفت.
کبری بابائی: زندان تبریز – مادر یک دختر ۱۳ ساله است. همسر وی رحیم محمدی در سال ۱۳۸۸ به اتهام زنا در زندان تبریز به دار آویخته شد. وکیل: محمد مصطفایی
آذر باقری (۱۹ ساله): زندان تبریز. در ۱۵ سالگی با شکایت همسر زندانی و به اتهام زنای محصنه به سنگسار محکوم شد.
سریمه سجادی (۳۱ ساله): زندان ارومیه. مادر دو فرزند. در یک پرونده مشترک با بوعلی جانفشانی هر دو از سوی دادسرای عمومی شهر ارومیه به اتهام زنای محصنه به سنگسار محکوم شده بودند. حکم سنگسار هر دوی آنان در دی ماه ۱۳۸۸ در شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی تایید شد.
فاطمه سن نامعلوم. در یکی از زندانهای تهران (باحتمال زیاد اوین). فاطمه در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۴ در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و به اتهام مباشرت در قتل عمدی و رابطه نامشروع به قصاص وسنگسار محکوم شد.
مریم قربان زاده (۲۵ ساله): زندان تبریز.
اشرف کلهری (۴۱ ساله) : زندان اوین. اجرای حکم سنگسار اشرف در سال ۱۳۸۵ به دستور رئیس قوه قضائیه وقت متوقف شد و ایشان هنوز در زندان اوین است.
زنی به نام م. خ. – سن: نامعلوم. زندان وکیل اباد مشهد
خیریه والانیا (۴۲ ساله): زندان اهواز. مادر چند فرزند. توضیح: دلیل محکومیت خیریه این است که چهار بار به زنا اعتراف کرده است. وی می گوید که قربانی خشونت خانگی بوده و با مردی که شوهرش را کشته رابطه داشته است، اما در قتل شوهرش دخالتی نداشته، اما به اتهام معاونت در قتل محکوم شده است. شعبه سوم دادگاه عمومی بهبهان در اردیبهشت ۱۳۸۱ خیریه را به اجرای حد رجم (سنگسار) به اتهام زنای محصنه صادر کرده است.
زنی با نام فامیلی هاشمی نسب – سن: نامعلوم. زندان وکیل آباد مشهد
اسامی سه مرد محکوم به سنگسار:
سید نقی احمدی – سن: نامعلوم. زندان ساری. نام وکیل: ابراهیم محمدزاده توضیح: در تاریخ ۲۱ خرداد ماه ۱۳۸۷ سه نفر از پنج نفر قضات شعبه دوم دادگاه کیفری استان مازندران حکم به محکومیت آقای سید نقی احمدی به سنگسار می دهند. در این پرونده آقای احمدی متهم به زنای محصن با خانم پوران.ق بوده است. این حکم در شعبه ۳۳ دیوانعالی کشور ارسال می گردد و حکم تایید شده است.
بوعلی جانفشانی (۳۳ ساله): زندان ارومیه –دارای یک فرزند. در یک پرونده مشترک با سریمه سجادی هر دو از سوی دادسرای عمومی شهر ارومیه به اتهام زنای محصنه به سنگسار محکوم شده بودند. حکم سنگسار هر دوی آنان در دی ماه ۱۳۸۸ در شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی تایید شد
محمد علی نوید خمامی- نام پدر: صفر. زندان رشت. در خرداد ماه ۱۳۸۷ به سنگسار محکوم شد.
منابع : سایت حقوق بشر ایران، عفو بین الملل، گزارش منتشر شده در سایت جهان زن بقلم سهیلا وحدتی، وبلاگ محمد مصطفایی ،خبرنامه امیرکبیر , فعالان حقوق بشر و دموکراسی، هرانا,
چند درصد دختران دوست پسر دارند؟!
تحقیقات نشان میدهد۸۰ درصد دختران دبیرستانی در ایران با یک پسر دوست هستند، حتی ممکن است ارتباط جنسی هم داشته باشند که خانوادهها و مسئولین مدارس از این موضوع بیاطلاع هستند.
3 نسل - این درحالی است که نوجوانان آگاهی کافی نسبت به این مسئله ندارند و ارتباطاتشان به ازدواج منجر نمیشود که این امر مطمئناً پیامدهای ناگواری را برای آنها به همراه خواهد داشت. عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطایی با بیان این مطلب در جلسه سخنرانی درخصوص چالشهای زندگی دختران و پسران دانشجو، سازندهترین و بهترین راه برای پیش برد ارتباط و علاقمندی با جنس مخالف را در ازدواج دانست و گفت: شیفتگی پسران برای ازدواج معمولاً در سن ۱۹ تا ۲۰ سالگی اتفاق میافتد.
مراحل ارتباط میان دختران و پسران دکتر “محمود گلزاری” در ادامه سخنان خود، به مراحل ارتباط میان دختران و پسران اشاره کرد و گفت: مرحله اول در سنین زیر دبستان صورت میگیرد که گرایش به دوستی با جنس مخالف در این سن زیاد بوده و تفاوت جنسی در میان آنها وجود ندارد. وی همچنین مرحله دوم ارتباط دختران و پسران را در سن ۶ تا ۱۲ سالگی عنوان کرد و گفت: در این سنین هویت جنسی افراد شکل میگیرد. وی افزود، با توجه به تحقیقاتی که در این خصوص در کشور امریکا صورت گرفته است ۹۵ درصد دختران و پسران دوستانشان از جنس خودشان هستند، به عبارت دیگر این دو جنس در سن دبستان از هم فاصله میگیرند. وی همچنین مرحله سوم ارتباط میان دختران و پسران را در سنین نوجوانی عنوان کرد و افزود، دختران در سن ۱۲ سالگی و پسران در سن ۱۳ تا ۱۴ سالگی گرایش شان برای ارتباط با جنس مخالف بیشتر میشود.
در جوامع غربیوی همچنین در ادامه سخنان خود به تشریح الگوی فرهنگ غرب پرداخت و گفت: در جوامع غربی ملاقاتهای عاشقانه امری خوب و پسندیده محسوب میشود و باعث ایجاد اعتماد بنفس در افراد میگردد اما این امر پیامدها و مشکلاتی را به همراه دارد که یکی از آنها مراقبت و جلوگیری از در سنین قبل از ۱۷ سالگی است و از ۱۷ سالگی به بعد نیز خطرات ناشی از بیماریهای آمیزشی مانند ایدز، بارداری و… در این جوامع وجود دارد.
وی همچنین به نتایج بدست آمده در کشورهای غربی در خصوص ارتباطهای جنسی در سنین نوجوانی پرداخت و گفت: در غرب سالیانه بیش از یک میلیون نوجوان ۱۳ تا ۱۷ ساله دختر باردار میشوند و سالی ۵۰۰ هزار نوزاد از این طریق متولد میشود و نیز سه میلیون نفر به بیماریهای آمیزشی مبتلا میشوند. همه این موارد در حالی صورت میگیرد که در مدارس به دانش آموزان روشهای جلوگیری از بارداری آموزش داده میشود.
ارتباط جنسی در ایران دکتر گلزاری در ادامه سخنان خود افزود، در ایران ۸۰ درصد دختران دبیرستانی با یک پسر دوست هستند و حتی ممکن است ارتباط جنسی هم داشته باشند که خانوادهها و مسئولین مدارس از این موضوع بیاطلاع هستند و این درحالی است که نوجوانان آگاهی کافی نسبت به این مسئله ندارند و ارتباطاتشان به ازدواج منجر نمیشود که این امر مطمئناً پیامدهای ناگواری را برای آنها به همراه خواهد داشت.
نامه های دختران و پسران وی همچنین به نتایج به دست آمده در تحقیقات و پژوهشهایی که در این زمینه در ایران صورت گرفته است اشاره کرد و گفت: در حدود ۲۰ سالی که من در این زمینه تحقیق و پژوهش انجام دادهام، در نامههایی که از سوی ۸۵ درصد از دختران در خصوص ارتباطهای عاشقانه دریافت کردهام مربوط به سن ۱۲ تا ۲۵ سالگی بوده و ۱۵ درصد از نامهها مربوط به پسران بین ۱۴ تا ۱۷ ساله است. در این میان دختران بیش از پسران آسیب پذیر بوده و با پیامدهای بیشتری در این خصوص مواجه خواهند شد.
دکتر گلزاری همچنین بر لزوم آموزش و افزایش آگاهی در بین دانش آموزان تاکید کرد و گفت: ما باید گرایش ارتباط میان دختران و پسران را امری طبیعی قلمداد کنیم و با مطالعه و تحقیق در این خصوص راهکارهای مناسبی را در چارچوب فرهنگ جامعه خود ارایه نماییم.
کاهش ۸۰ درصدی تولید عسل
بعد از سال 86 وضعیت اسفناکی به واسطه خشکسالی و سرمازدگی برای صنعت زنبورداری به وجود آمد.
سایت کلمه: مدیر عامل اتحادیه زنبورداران با اعلام کاهش ۸۰درصدی تولید عسل در سال جاری از عدم حمایت دولت از این صنعت انتقاد کرد و گفت: البته هیچ نیازی به واردات عسل نداریم زیرا از سالهای گذشته موجودی کافی وجود دارد.
به گزارش فارس، عفت رئیسی اظهار داشت: امسال ۸۰ درصد کاهش تولید عسل داریم در حالی که در سالهای گذشته حتی صادرات نیز داشتیم.
وی افزود: مصرف سرانه در کشور ۴۵۰ گرم و تولید کل کشور در سالهای گذشته ۴۶ هزار تن بود اما برای امسال هیچ پیشبینی نمیتوان کرد.
رئیسی گفت: با اینکه تولید در کشور به شدت کاهش یافته اما هیچ نیازی به واردات نداریم زیرا از سالهای گذشته موجودی کافی وجود دارد.
رئیسی، دلیل کاهش تولید عسل امسال را ریزگردها و گرمای بیشتر هوا عنوان کرد و گفت: عمر گلها کوتاه است و گرمای هوا آنها را از بین میبرد، مراتع هم به شدت تخریب میشود و مزارع هم مرتب سمپاشی میشود از سوی دیگر ریزگردها هم امسال مانع بزرگی برای این صنعت بود.
رئیس اتحادیه زنبورداران گفت: میانگین تولید عسل از کندو ۱۴-۱۳٫۵ کیلوگرم است، این رقم امسال به ۲ تا ۵ کیلوگرم کاهش یافته است در حالی که حداقل ۸-۷ کیلوگرم برای بقای زنبور در کندو عسل نیاز است.
وی با انتقاد از سیاست دولت در عدم تخصیص بودجه گفت: برای ماهیان زینتی بودجه اختصاص میدهند اما برای این صنعت که ۶۰ هزار زنبوددار دارد و ۳۰۰ هزار فرصت شغلی بدون آلودگی ایجاد میکند، بودجهای در نظر گرفته نشده است.
وی افزود: ارزش افزوده این شغل ۱۴۳ برابر کشاورزی است.
رئیسی گفت: در کشورهای دیگر به خاطر جابجایی کندوها برای هر کندو ۴۵۰-۱۵۰ دلار یارانه در نظر میگیرند زیرا نقش موثری در گردهافشانی دارد در حالی که در کشور ما از تولید عسل هم حمایتی نمیشود.
وی افزود: بعد از سال ۸۶ وضعیت اسفناکی به واسطه خشکسالی و سرمازدگی برای صنعت زنبورداری به وجود آمد.
رئیس اتحادیه زنبورداران گفت: بهرغم تغییرهای مکرری که از همان سال برای در نظر گرفتن اعتبار و نجات این صنعت انجام شده اما تاکنون حمایتی صورت نگرفته است. این در حالی است که هیچ ردیف اعتباری برای این صنعت وجود ندارد.
رئیسی با بیان اینکه این صنعت نیازمند ردیف اعتبار است گفت: همه مشکلات صنعت زنبورداری امروز مربوط به نبودن حمایت و ردیف اعتباری است.
فرزند زندانی سیاسی: پدرم گروگان گرفته شده تا دم نزند
رادیو فرانسه: بیش از یکسال است که عیسی سحرخیز روزنامه نگار و عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات در زندانهای اوین و گوهردشت در شرایط بسیار سختی بسر میبرد. با وجودی که طی روزهای اخیر عیسی سحرخیز با مشکل تندرستی روبرو شده است، مقامات مسئول به او اجازه مرخصی نداده و حتا از انتقال وی به بیمارستان ممانعت نموده اند.
مهدی سحرخیز فرزند عیسی سحر خیز میگوید که وضع جسمانی پدرش بسیار نگران انگیز است. پدرش ازدرد شدید و از کار افتادگی موقت پای راست رنج میبرد. در همین حال وی با ناراحتی فشار خون بسیار بالا (بیش از 20) در شرایط خطرناکی قرار دارد.
مهدی سحر خیز میگوید که هیچ پاسخ روشنی در باره وضع وی و یا امکان انتقال او به بیمارستان به ما نمی دهند.
مهدی سحرخیزهمچنین میگوید که هیچ حکم قانونی برای بازداشت پدرم وجود ندارد . ایشان مدت بیش از یکسال است که بر خلاف تمامی قوانین از جمله قانون اساسی جمهوری اسلامی نه در زندان ، بلکه در واقع بعنوان گروگان بسر میبرد تا نتواند حرف بزند.
زاهدان؛ احتمال وقوع حملات انتحاری در روزهای آینده
سایت حکومتی آتی نیوز نزدیک به سپاه پاسداران: همسر مالک ریگی برای انجام عملیات انتحاری از مرز عبور کرده و وارد خاک ایران شده است. گروه جندالله سعی دارد از طریق همسر مالک ریگی پای زنان وهابی را به عملیات انتحاری باز کند. در برخی مناطق استان سیستان و بلوچستان شنیده شده که حداقل 2 تیم عملیاتی در زاهدان برای انجام عملیات آماده هستند که نیروهای امنیتی انتظامی به شدت دنبال آنها هستند، بر این اساس احتمال وقوع عملیات انتحاری در ماه رمضان در زاهدان وجود دارد. احتمال داده می شود شبهای قدر هدف بازمانده های گروه ریگی برای انجام عملیات تروریستی باشد بنابراین لازم است نیروهای امنیتی و انتظامی به شدت در این شبها اوضاع را تحت کنترل داشته و از وقوع حملات دیگر در این منطقه جلوگیری کنند.
جسد جوان ۲۸ ساله داخل کمد لباس در بزرگراه همت مشهد
روزنامه خراسان: جسد مجهول الهويه جواني صبح روز گذشته داخل يک کمد لباس در حاشيه صدمتري مشهد (بزرگراه همت) کشف شد. به گزارش خراسان ساعت ۶ صبح روز گذشته در حالي که رفتگران شهرداري در حال نظافت خيابان بودند کمد چوبي که کنار پياده رو رها شده بود نظر آن ها را به خود جلب کرد و با توجه به اين که بايد از محل عبور و مرور مردم برداشته شود به سمت کمد رفتند تا آن را جابه جا کنند. با توجه به سنگين بودن کمد کنجکاوي رفتگران بيشتر شد و اين که چرا يک کمد لباس بايد کنار خيابان رها شود به همين خاطر در آن را که با دستمال سفيدي بسته شده بود باز کردند و با کمال ناباوري با جسد مرد جواني روبه رو شدند.رفتگران که از ديدن جسد داخل کمد شوکه شده بودند بعد از گذشت لحظاتي بلافاصله با مرکز فوريت هاي پليسي تماس گرفتند. در پي اين تماس ماموران آگاهي کلانتري طبرسي شمالي نيز در محل حاضر شدند و با تاييد خبر و حفظ صحنه، مراتب را به بازپرس ويژه قتل عمد اعلام کردند. قاضي علي اکبر صفائيان دقايقي بعد همراه با ماموران دايره تشخيص هويت و پزشکي قانوني در محل حاضر شد و به بررسي صحنه پرداخت. بررسي هاي اوليه حاکي از آن بود که جسد متعلق به جواني ۲۸ ساله است که با لباس داخل منزل درون کمد گذاشته شده است اما هويت وي مشخص نشد. مقام قضايي پس از بررسي هاي اوليه با توجه به اين که هيچ گونه علائم ضرب و جرحي بر روي جسد وجود نداشت براي تشخيص دقيق علت و زمان مرگ دستور انتقال جسد به پزشکي قانوني را صادر کرد و دستورهاي لازم را براي ادامه تحقيقات و شناسايي هويت جسد اين جوان به پليس داد.
احتمال واردات برق از روسيه و گرجستان
روزنامه ابرار اقتصادی: مذاكراتى براى واردات برق از جمهورى آذربايجان در دست انجام است همچنين ايران براى اتصال به شبكه برق گرجستان و روسيه از طريق شبكه برق اين كشور برنامه ريزى كرده است.ميرفتاح فتاح قره باغ - مديرعامل شركت مديريت شبكه برق ايران - در گفت وگو با ايسنا، درباره آخرين وضعيت صادرات و واردات برق كشورگفت: خوشبختانه هم در حوزه صادرات و هم واردات فعاليت مناسبى داريم و حداكثر صادرات ما در زمانى كه بار شبكه پايين بوده است به حدود ۸۰۰ مگاوات رسيده و واردات نيز در حدود ۵۰۰ مگاوات بوده است.وى با اشاره به اين كه سعى مى كنيم در تابستان ميزان واردات و صادرات درحد مساوى باشد تا فشارى به شبكه برق كشور وارد نشود، افزود: مقاصد صادراتى برق ايران كشورهاى عراق، پاكستان، افغانستان و تركيه هستند و واردات برق نيز بيشتر از ارمنستان و تركمنستان صورت مى گيرد.مديرعامل شركت مديريت شبكه برق ايران با بيان اين كه به زودى واردات برق از آذربايجان نيز راه اندازى مى شود، تصريح كرد: هرچند اكنون خود جمهورى آذربايجان برق مازاد قابل توجهى ندارد كه در اختيار ما بگذارد، ولى قصد داريم از طريق آذربايجان شبكه برق كشور را به شبكه هاى ديگر مثل گرجستان و روسيه وصل كنيم تا امكان واردات برق از اين كشورها ايجاد شود.فتاح قره باغ در رابطه با آخرين وضعيت بورس برق گفت: قصد داريم شركتى را از طريق سازمان بورس برق به ثبت برسانيم كه مقدمات آن فراهم شده و موافقت هاى اصولى سازمان بورس برق ايران براى تشكيل بورس برق گرفته شده و در اين زمينه شركت مشاورى نيز به كار گرفته شده است. وى گفت: بنابراين پيش بينى مى شود تا يك سال آينده اين شركت كار خود را شروع كند و اكنون درحال تدوين مقدمات، استانداردها و مقررات مورد نياز راه اندازى بورس برق هستيم، ولى راه اندازى آزمايشى بورس برق بين يك تا دوسال آينده خواهد بود.او در رابطه با آخرين وضعيت بازار برق و اين كه چه زمانى مى توان بازار را واقعى دانست؟ گفت: هر روز فهرست واحدهاى توليدى آماده مى شود و نيروگاه ها براى حضور در بازار برق اعلام آمادگى مى كنند و اين ليست در اختيار شركت ديسپاچينگ ملى قرار مى گيرد تا براساس شرايط فنى روز تاحدودى مورد جرح و تعديل قرار گيرد و نيروگاه ها نيز مبالغ را دريافت مى كنند. اما فعلا به اين دليل كه برق ما يارانه اى است، نتوانسته ايم بازار را به صورتى كه پول رد و بدل شود، داشته باشيم كه اميدواريم با راه اندازى بورس برق ايران معامله ها به صورت واقعى صورت گيرد.
تجهيزات پزشکی بدون استفاده در ایران
تجهيزات پزشکي بدون استفاده و ميليون ها دلار خسارتي که بر آورد نمي شود
روزنامه خراسان: قائم مقام وزير بهداشت در امور بازرگاني، واردات سالانه تجهيزات پزشکي را به کشور ۶۵۰ ميليون دلار ذکر مي کند که بنا به گفته رئيس کميسيون بهداشت ميليون ها دلار از اين تجهيزات پزشکي در بيمارستان هاي دولتي به علت نبود خدمات پس از فروش و نبود آموزش پرسنل بيمارستاني، بدون استفاده رها شده است. در همين حال معاون پارلماني وزير بهداشت نيز با تاييد خسارت هاي وارده به کشور در نتيجه واردات غيراصولي تجهيزات پزشکي به خراسان گفت: برخي تجهيزات پزشکي بدون نيازسنجي وارد کشور شده که چون مورد مصرف و استفاده آن تعيين نشده بوده است، در انبارها خاک مي خورد و حالا پس از ۷،۸ سال جزو تجهيزات از رده خارج محسوب مي شود و بايد دستگاه هاي نو و مطابق فناوري روز به جاي آن ها خريده شود که باعث خسارت به کشور مي شود.دکتر محسن پور معاون پارلماني وزارت بهداشت با اشاره به اين که برخي دستگاه ها و تجهيزات پزشکي براي بخش تحقيقاتي خريده شده و بدون استفاده مانده است به خراسان گفت: متاسفانه اين تجهيزات به صورت اختصاصي و انحصاري در اختيار برخي از مراکز درماني و بيمارستان هاست که يا تنها در اختيار خودشان قرار دارد و به حد نياز از آن استفاده نمي شود و يا بدون استفاده رها شده است که به طور مثال مي توان به دستگاه پی سی آر که براي تشخيص اچ آی وی يا برخي بيماري هاي نادر خريده شده است اشاره کرد. وي همچنين افزود: برخي مراکز دانشگاهي و مراکز دولتي تجهيزات پزشکي را خريده اند در حالي که يا جاي نصب آن ها فراهم نشده و يا با فناوري استفاده از آن ها آشنا نبودند. اين تجهيزات در انبارها خاک مي خورد و حالا پس از ۸،۷ سال که زمينه استفاده از آن ها فراهم شده است، مي بينيم که مطابق با استانداردها و فناوري روز نيست و از رده خارج شده محسوب مي شود به همين دليل بايد براي ورود دستگاه ها و تجهيزات مطابق فناوري روز اقدام کرد و اين مسئله ميليون ها دلار به کشور خسارت وارد مي کند.بنا به گفته معاون وزير بهداشت در حال حاضر نمونه هايي داريم که مي توان از دستگاهي براي تعداد بيشتري از بيماران استفاده کرد اما تنها براي ۵تا۱۰بيمار آن هم در يک مرکز درماني از آن استفاده مي شود اين در حالي است که بسياري از بيماران براي استفاده از آن دستگاه در نوبت هاي طولاني به سرمي برند يا سرگردان بين ساير بيمارستان ها هستند.بنابه گفته اين مسئول به عنوان مثال برخي از متخصصان قلب و عروق، چشم و... در مراکز درماني خود درخواست دستگاه هاي تخصصي مورد نياز را مي دهند که تنها خاص همان مرکز است در حالي که براي هر دستگاه ۴تا۵ ميليارد تومان هزينه مي شود. وي افزود: در مورد تجهيزات پزشکي تحقيقاتي و يا دستگاه هايي که به صورت انحصاري در اختيار مراکز درماني است در حال بررسي هستيم و در صورت اثبات اين مسئله با آن ها برخورد مي شود چرا که هر گونه خسارت به بخش بهداشت و درمان غيرقابل چشم پوشي است. دکتر ابراهيم متوليان، رئيس بخش تجهيزات پزشکي وزارت بهداشت و قائم مقام وزير بهداشت در امور بازرگاني نيز به خراسان گفت: سالانه ۶۵۰ ميليون دلار تجهيزات پزشکي وارد کشور مي شود، علاوه بر اين که ۱۲۰ ميليون دلار از توليدات داخلي براي تامين تجهيزات پزشکي مراکز درماني هزينه مي شود.وي با اشاره به اين که براي واردات دستگاه ها و تجهيزات پزشکي نيازسنجي صورت مي گيرد، گفت: بر اين اساس درصد بالايي از تجهيزات پزشکي وارداتي بلافاصله در بيمارستان ها و مراکز درماني مورد نياز به کار گرفته و امکان استفاده بيماران از آن ها فراهم مي شود.دکتر متوليان در پاسخ به اين که آيا تجهيزاتي هم بدون نيازسنجي وارد کشور مي شود، گفت: به دليل برخي سوءمديريت ها، دستگاه ها و تجهيزاتي خريده مي شود که بدون استفاده مي ماند که موارد آن کم است. اما در بيشتر موارد دستگاه ها و تجهيزات پزشکي خريده شده، بر اساس نيازسنجي بوده است و بلافاصله نيز مورد استفاده قرار مي گيرد.حسينعلي شهرياري، رئيس کميسيون بهداشت نيز در گفت وگو با فارس اظهار داشت: متاسفانه يکي از مشکلات مهم در بيمارستان هاي دولتي بحث نگه داري تجهيزات پزشکي است. در اين زمينه شرکت هاي وارد کننده تجهيزات پزشکي هزينه هاي زيادي مطالبه مي کنند که در توان بيمارستان ها نيست و به همين دليل تجهيزات خريده شده کارايي لازم را ندارند يا بدون استفاده مي مانند.وي گفت: بيمارستان ها بايد اين هزينه نگه داري تجهيزات پزشکي خريده شده را بپردازند زيرا در مجموع به نفع آن ها است. ولي بيمارستان ها به علت کمبود منابع مالي که دارند موفق نمي شوند با بسياري از اين شرکت ها قرارداد ببندند به همين علت خيلي از تجهيزات اين بيمارستا ن ها بدون استفاده مي ماند يا برخي شرکت هايي که وارد کننده تجهيزات پزشکي اند خدمات پس از فروش مناسبي ارائه نمي دهند لذا خيلي از تجهيزات پزشکي بي استفاده مي ماند.نماينده مردم زاهدان در مجلس شوراي اسلامي با بيان اين که در برخي موارد بيمارستان ها ماه ها معطل مي مانند که قطعه اي از يک دستگاه عوض شود، خاطرنشان کرد: وزارت بهداشت بايد درباره شرکت هاي وارد کننده تجهيزات پزشکي نظارت و مراقبت جدي تري انجام دهد و به شرکت هايي که صلاحيت ندارند و مهندس پزشکي کافي براي تعمير و نگه داري دستگا ه ها ندارند، مجوز واردات ندهد.وي اضافه کرد: همچنين اگر شرکت هايي هستند که قادر به ارائه خدمات پس از فروش و تعميرات آن نيستند وزارت بهداشت نبايد اجازه دهد وارد کننده تجهيزات باشند.دکتر تدين، مسئول گروه خدمات سرپايي و پاراکلينيکي سازمان بيمه خدمات درماني نيز در اين باره به خراسان گفت: متاسفانه از گذشته تاکنون واردات تجهيزات پزشکي بر اساس نياز مراکز درماني و بيماري هاي شايع نبوده است و اين سياست نادرست همچنان ادامه دارد.وي افزود: به همين دليل در برخي موارد تجهيزاتي خريده مي شود که موردنياز نيست که يا در انبارها خاک مي خورد و يا براي برگشت سرمايه استفاده نا به جا از آن مي شود، به اين معنا که استفاده از آن براي بيماران تجويز مي شود در حالي که امکان تشخيص بيماري با روش هايي غير از استفاده از خدمات پاراکلينيکي وجود دارد. بنابه گفته اين مسئول، اين مسئله علاوه بر اين که عوارض بسياري براي بيماران در پي دارد، خسارت هاي زيادي به کشور وارد مي کند، در حالي که بايد واردات تجهيزات پزشکي بر اساس نياز بازار، جمعيت و بيماري هاي شايع باشد.دکتر انوشيروان محسني بندپي عضو کميسيون بهداشت نيز در اين باره به خراسان گفت: متاسفانه مديريت نامطلوبي در مورد واردات تجهيزات پزشکي در زمينه نحوه استفاده، نحوه آموزش و خدمات پس از فروش اين تجهيزات حاکم است که خسارت هاي بسياري را به کشور وارد مي کند.وي افزود: در حال حاضر گزارش ها نشان مي دهد که واردات دستگاه هاي پزشکي بدون بررسي و نياز سنجي است به طوري که در يک بيمارستان و در دو بخش ۲ دستگاه مشابه وجود دارد و يا اين که هر بيمارستان يک دستگاه MRI يا راديولوژي يا سيتي اسکن درخواست مي کند که در انحصار آن بيمارستان باشد در حالي که در ساير کشورها اين چنين نيست و تجهيزات پزشکي منطقه اي و براساس نياز توزيع مي شود.وي افزود: همچنين بنابر اين گزارش دستگاه ها و تجهيزاتي وارد کشور شده است که دستگاه هاي فرسوده بوده که با تعمير يک يا دو قطعه به جاي دستگاه نو به کشور فروخته شده که پس از ۲ يا ۳ سال کار کردن غيرقابل استفاده شده است.بنا به گفته وي شرايط نگهداري دستگاه هاي فرسوده نيز يکي از مشکلاتي است که بيمارستان هاي ما به دليل عدم آموزش پرسنل با آن روبه رو هستند و معمولا دستگاه ها و تجهيزات پزشکي به دليل استفاده نامناسب نياز به تعمير اساسي پيدا مي کند.وي افزود: اين گزارش ها نشان مي دهد برخي از تجهيزات پزشکي وارداتي که ارز بسياري براي آن از کشور خارج و از بودجه بهداشت و درمان براي آن هزينه شده است حتي يک بار نيز مورد استفاده قرار نگرفته است.بنا به گفته محسني آمار نشان مي دهد که ۳۲ درصد اعتبارات درمان و بيمارستان هاي دولتي صرف واردات و خريد تجهيزات مي شود که ۱۰ تا ۱۵ درصد آن به دليل مواردي که ذکر شد به هدر مي رود و خسارت آن با وضعيت فعلي اقتصاد متوجه کشور مي شود.شايان ذکر است همه مسئولان از وزارت بهداشت گرفته تا نمايندگان مجلس خسارت ناشي از واردات غيراصولي تجهيزات پزشکي را به دليل نيازسنجي نکردن تاييد مي کنند و حتي بر اين مسئله اذعان دارند که برخي دستگاه هايي که وارد کشور مي شود حتي يک بار از آن استفاده نشده است و در انبارها خاک مي خورند ولي هيچ کس برآوردي از ميزان اين خسارت ندارد و هيچ مسئولي رقم واردات تجهيزات پزشکي را که بدون نيازسنجي بوده است نمي داند تا حداقل گامي در جهت اصلاح اين رويه برداشته شود.
زن ماشين لباس شويي نيست که هروقت مرد خواست، تبديل به احسن کند
روزنامه مردمسالاری: ائتلاف اسلامي زنان امروز در مخالفت با ماده 23 لايحه حمايت از خانواده که ازدواج مجدد را قانوني مي کند، مخالفت کردند. اعضاي شرکت کننده در اين جلسه خواستار حذف ماده 23 لايحه حمايت از خانواده بودند و اعلام کردند براي حذف اين ماده از هيات رئيسه مجلس تقاضاي ملاقات دارند. مريم بهروزي در اين نشست گفت:اگر ماده 23 لايحه حمايت از خانواده در مجلس تصويب شد حساب آن را بايد از اسلام جدا کنيد .روح حاکم بر اين ماده روح ديني و اسلامي نيست اسلام بر تک همسري تاکيد دارد و عرف و فرهنگ جامعه ايران نيز تک همسري را مي پسندد و به چند همسري فقط بايد در موارد استثنائي به آن پرداخته شود. به گزارش خبرنگار ايلنا، توران ولي مراد عضو شوراي مرکزي جامعه زينب(س)، در اين نشست گفت: مطالبي که در لايحه حمايت از خانواده به خصوص ماده 23 آن مطرح شده است، شرايط زنان را به سمت وضعيت مطلوب سوق نمي دهد و وضع زنان را بدتر مي کند و حريم خانواده ها را مي شکند. او ادامه داد: تحقيقات نشان مي دهد، مرداني که به دنبال ازدواج مجدد رفته اند نه تنها باعث تحکيم خانواده دوم خود نشده اند بلکه زنان و فرزندان قبلي خود را رها کرده اند و اين خود موجب افزايش آسيب هاي اجتماعي در کشور مي شود. فائزه هاشمي، رييس شاخه زنان حزب کارگزاران سازندگي، نيز که در اين نشست حضور داشت در رابطه با اشکالات لايحه حمايت از خانواده گفت:خوب است که رضايت همسر اول براي ازدواج مجدد مردان مطرح شده است اما اشکال کار در اين است که رضايت همسر اول نيز هم عرض ساير شروط در نظر گرفته شده است و در واقع رضايت همسر يک دهم وضع وزن را به خود اختصاص داده است. او ادامه داد: البته نکته اي که بايد به آن توجه کرد اين است که آيا رضايت همسر با رغبت کامل مطرح مي شود يا اينکه بر اثر فشار مرد، زن مجبور مي شود که براي ازدواج مجدد همسرش رضايت بدهد. دادگاه بايد در رابطه با اين موضوع بررسي هاي لازم را انجام بدهد. او ادامه داد: حکم دادگاه فقط در دو بند سه و شش ماده 23 که به عدم تمکين زن از شوهر پس از صدور حکم الزام تمکين وي و ابتلاي زن به هرگونه اعتياد مضر که به تشخيص دادگاه به اساس زندگي خانوادگي خلل وارد کند، مطرح شده است و ظاهرا ساير بندها نيازي به حکم دادگاه و تشخيص دادگاه ندارد که اين موضوع باعث مي شود که مردان سو»رفتار، غيبت زن از خانه، نازائي و ترک زندگي به مدت شش ماه را بهانه قرار داده و بر اساس آن از دادگاه تقاضاي ازدواج مجدد داشته باشد و اين در حالي است که ممکن است اصلا ادعاي آنها صحت نداشته باشد و فقط با شاهد بخواهند اين موضوع را ثابت کنند و دادگاه نيز در اين زمينه پيگيري نکند. هاشمي گفت: بنابراين بايد مکانيسمي پيش بيني شود که بر اساس آن دادگاه در رابطه با بندهاي عنوان شده در ماده 23 نظارت کافي را داشته باشد تا مرد از آن بهره برداري نامناسب نکند. او گفت: يکي از بندهاي عنوان شده در ماده 23 لايحه حمايت از خانواده نازائي زن است. اين در حالي است که با پيشرفت هاي پزشکي صورت گرفته به جز در موارد استثنائي نازائي معنا ندارد بنابراين نبايد اين بند به عنوان يکي از شروط ازدواج مجدد مرد در نظر گرفته شود. هاشمي در رابطه با بندي که به عدم تمکين زن پرداخته است، گفت: عدم تمکين معمولا بر اساس رفتارهاي نامناسب مرد صورت مي گيرد. در رابطه با ترک خانه نيز معمولا همين اتفاق مي افتد. زن به جز موارد استثنائي خانه اش را بي دليل رها نمي کند. او در رابطه با بحث محکوميت قطعي زن نيز گفت: بر اساس تحقيقاتي که انجام شده 60 درصد زنان به خاطر چک برگشتي همسرانشان به زندان مي روند و اين صحيح نيست که در لايحه حمايت از خانواده محکوميت زنان به عنوان عاملي براي ازدواج مجدد همسر در نظر گرفته شود، اين درست نيست که زن به خاطر مرد به زندان برود. مرد در بيرون به زندگي خود ادامه دهد و همسر دوم اختيار کند. هاشمي تصريح کرد: در صورتي که دادگاه به هر دليلي به مرد اجازه ازدواج مجدد را بدهد بايد به زن نيز اين حق داده شود که از همسر خود جدا شده و طلاق بگيرد و البته بايد تمام حق و حقوق زن به او پرداخت شود. او ادامه داد: در لايحه حمايت از خانواده هيچ مجازاتي براي مرداني که عدالت را اجرا نمي کنند و يا خلاف ماده 23 بدون داشتن شرايط لازم ازدواج مجدد انجام مي دهند در نظر گرفته نشده است و اين عادلانه نيست. سهيلا جلودارزاده، عضو هيات اجرايي خانه کارگر، نيز در اين نشست گفت: خانواده مخلوق خداوند است و خدا هم زن و هم مرد را آفريده و خانواده را براي آنها پيش بيني کرده است در چشم انداز بيست ساله نيز بر استحکام بنيان خانواده تاکيد شده است، بنابراين نبايد لايحه حمايت از خانواده به گونه اي تصويب شود که باعث انهدام خانواده ها شود. او ادامه داد: مطرح شدن ازدواج موقت در لايحه حمايت از خانواده تهديد بزرگي است و لايحه حمايت از خانواده از قانون سال 53 نيز عقب تر رفته به طوري که در قانون سال 53 در صورتي که مرد ازدواج دوم داشت، حق طلاق به زن داده مي شد. اما در اين لايحه در اين باره سکوت شده است. رييس اتحاديه زنان کارگر ادامه داد:در حال حاضر در استان هاي مرزي کشور ازدواج مجدد مردان رواج زيادي دارد مردان ازدواج موقت مي کنند و همسر قبلي و بچه هايشان را رها مي کنند و افراد تحت پوشش کميته امداد در استان هاي سيستان و بلوچستان و بندرعباس بسيار زياد است اگر در لايحه حمايت از خانواده بحث ازدواج مجدد تصويب شود در واقع مهر تائيدي است به رواج ازدواج مجدد در جامعه و در واقع به گونه اي ترويج رفتارهاي غيراسلامي و غيرمتعهدانه در بين خانواده ها است. او ادامه داد: ما خواستار حذف ماده 23 لايحه حمايت از خانواده هستيم و معتقديم وجود اين ماده نه تنها خانواده ها را مستحکم تر نمي کند بلکه لطمات جبران ناپذيري به ارکان خانواده وارد مي کند و حق زناني که 31 سال با تمام وجود خود خالصانه به نظام خدمت کردند، با تصويب اين لايحه پايمال مي شود و براي آنها شرايطي به وجود مي آورد که نتوانند به زندگي خود ادامه دهند. فاطمه ايل شاهي، دبيرکل جمعيت زنان حضرت زهرا(س) نيز در اين نشست گفت: حذف مجازات و احراز عدالت جايش در لايحه حمايت از خانواده خالي است بسياري از نمايندگان مجلس و بالاخص نمايندگان زن مجلس به جاي حمايت از زنان جامعه ما را متهم مي کنند. او ادامه داد: براي اينکه مورد اتهام قرار نگيريم، قسمت هايي از خطبه هاي نماز جمعه آيت الله اميني را که در تاريخ 29 ارديبهشت امسال مطرح شده است، عنوان مي کند.او در خطبه هاي نماز جمعه گفت: «لايحه اي که از آن اسم نمي برم اختلافات خانگي را نه تنها رفع مي کند، بلکه چند برابر مي کند اميدوارم با دقت و کنجکاوي مشکلات لايحه بررسي شود». او گفت: مردي که نمي تواند جريمه نقدي همسر خود را بپردازد و او را از زندان آزاد کند، چگونه مي تواند ازدواج دوم داشته باشد. مولاوردي تصريح کرد: ماده 23 لايحه حمايت از خانواده به زن مانند يک ابزار نگاه کرده است، در اين لايحه زن وسيله اي در خدمت مرد در نظر گرفته شده و هم شان و هم پايه مرد نيست گويا زن خودرو يا ماشين لباسشويي است که مرد هر زماني که بخواهد بتواند آن را عوض کند و آن را تبديل به احسن کند. چه از نظر شرعي، چه از نظر عرفي، فرهنگي و اخلاقي اين چنين نگاه کردن به زن درست نيست. در اين ماده آمده است، اگر زن خانه و زندگي را ترک کند، مرد اجازه اختيار کردن همسر دوم را دارد در حالي که ترک خانه به وسيله زن معلول است نه علت و بيشتر عکس العملي است که زن به پاسخ به رفتار ناشايست همسرش مي دهد. او ادامه داد: در صورتي که مرد همسر دوم اختيار کند زن بايد حق طلاق داشته باشد و همه حق و حقوق او نيز به او پرداخت شود. مولاوردي گفت: بر اساس ماده 1108 قانون مدني عدم تمکين زن مجازات دارد بر اساس اين ماده چنين زني مستحق نفقه نيست. با توجه به اين ماده مشخص مي شود که عدم تمکين مجازاتش مشخص است و نبايد در لايحه حمايت از خانواده نيز بار ديگر براي عدم تمکين زن مجازات در نظر گرفته شود.
آیا افزایش نرخ بیکاری تعجب آور است؟
روزنامه دنیای اقتصاد: از روزی که مرکز آمارايران نرخ بیکاری را در کشور 6/14 درصد اعلام کرد و به ویژه پس از آنکه وزیر محترم کار و امور اجتماعی، در پی ابراز تردید اولیه نسبت به صحت و دقت اين رقم، عملا بر آن صحه گذاشت و مرکز آمارايران را تنها مرجع قانونی برای ...
... ارائه آمار بیکاری اعلام کرد، معضل دیرینه بیکاری یک بار دیگر رسانهاي شد و افکار عمومي را متوجه خود ساخت. جای تعجبی هم نیست؛ زیرا اکنون کمتر کسی است که نداند بیکاری، در همان حال که وخیمترین بیماری اقتصادی یک کشور است، زمینهساز و ریشه بسیاری از مشکلات اجتماعی نیز به حساب ميآید. اين واقعیتی است که از روانشناسان خبره گرفته تا ماموران کلانتریها به خوبی از آن آگاهند. آنچه جای تعجب دارد، واکنشی است که رسانهها و برخی صاحبنظران به کمیت اين رقم نشان دادهاند. واکنشی حاکی از شگفتزدگی و غافلگیری شدید، حالتی شبیه به بیدار شدن از خوابی که ناگهان آنها را با حادثهاي دور از ذهن روبهرو کرده است. واقعیت البته اين است که هیچ حادثه غیرقابل پیشبینی و شگفتانگیزی رخ نداده است. ما صرفا شاهد عملکرد عادی قوانین و سازوکارهای یک اقتصاد مبتنی بر بازار بودهايم. تصوراتی سوای اين حقیقت ساده، نه تنها به بحث و جدلهای بیحاصل میدان بروز ميدهد، بلکه یافتن راهکارهای کارساز را برای حل مساله نیز نا ممکن ميسازد. در گزارشی در یکی از روزنامهها ميخوانیم: «از زمان روی کار آمدن دولت نهم، نحوه تعریف افراد شاغل و بیکار تغییر کرد و از نظر دولت نهم هر فردی که در هفته دو ساعت مشغول به کار بود، از جرگه بیکاران خارج ميشد و شاغل به حساب ميآمد. تصمیم دولت در تغییر محاسبه نرخ بیکاری با انتقاد کارشناسان مواجه شد و آنان مقامات دولت از جمله سید محمد جهرمي، وزیر وقت کار را مورد اعتراض قرار دادند که با تغییر تعریف بیکاری نميتوان بیکاری را کاهش داد.» خبرگزاری ايلنا نیز از قول یکی از مسوولان خانه کارگر نکته مشابهی را مطرح ميسازد و مينویسد: «سیر صعودی نرخ بیکاری به قدری شدید شده است که حتی با تعیین کردن حداقل دو ساعت کار در هفته برای شناسایی افراد بیکار نیز نمیتوان واقعیت را پنهان کرد. صرفنظر از اختلافی که میان کارشناسان اقتصادی درباره آمار رسمي منتشر شده وجود دارد؛ مردم عوام کوچه و بازار نیز متوجه غیرواقعی بودن آمار منتشر شده در مورد نرخ بیکاری هستند.» البته واقعیت اين است که بر اساس دستورالعملهای سازمان بینالمللی کار ، هر فردی که در هفته دو ساعت (در ازای دریافت مزد) کار کرده باشد، شاغل به حساب ميآید. اين معیاری است که در اغلب کشورهای دیگر هم به کار گرفته ميشود و گرچه دراين مختصر جای تشریح دلایل آن نیست، در جای خود از نوعی منطق نیز برخوردار است. در هر حال، نرخ بیکاری «متعارف» – یعنی همان نرخی که ماهانه در همه کشورها محاسبه و در رسانههای عمومي انعکاس ميیابد– در اکثر کشورها به همین شیوه محاسبه ميشود. آنچه جای انتقاد دارد، کوتاهی مرکز آمار ايران در ارائه شاخصهای دیگر نرخ بیکاری است که هم برای سیاستگذاران و متولیاناشتغال کشور و هم برای تحلیلگران مستقل، روشنگرابهاماتی خواهد بود که در نرخ متعارف بیکاری از نظرها پنهان ميماند. در محاسبه نرخ متعارف بیکاری، نه تنها کسانی که در هفته دو ساعت کار کرده باشند، شاغل به شمار ميآیند، بلکه افرادی که در ماه مصاحبه، به هر دلیل، فعالانه به دنبال کار نرفته باشند (و «فعالانه» واژه کشداری است که قابلیت تعبیر و تفسیر گوناگون دارد) اساسا جزو نیروی کار به حساب نميآیند. مثلا اگر شما شش ماه دنبال کار دویدهايد و شغلی نیافتهايد و فعلا به خود استراحت داده و جستوجوی «فعالانه» برای کار را موقتا رها کردهايد، بیکار محسوب نميشوید. علت اصلی اينکه «مردم عوام کوچه و بازار» نرخ بیکاری متعارف را با مشاهدات خود مغایر ميبینند و آن را غیر واقعی ارزیابی ميکنند، در همین شیوه محاسبه نهفته است. در اغلب کشورهای پیشرفته، به منظور آگاهی مسوولان و تحلیل گران از وضعیت واقعی بازار کار، همزمان با نرخ متعارف بیکاری، نرخهای دیگری هم محاسبه و منتشر ميشوند. در ايالات متحده، که نرخ متعارف بیکاری یو1 نامیده ميشود، نرخ واقعبینانهتری نیز محاسبه ميشود که یو6 نام دارد. اگر شما در هفته دو ساعت، یا دو روز، کار کردهايد؛ اما هدفتان یافتن شغل تمام وقت است و نیز اگر واقعا به دنبال کار هستید؛ اما بنا بر دلایلی موقتا، و برای مدتی کوتاه، نتوانسته یا نخواستهايد که «فعالانه» برای یافتن کار به هر دری بزنید، در زمره بیکاران شاخص یو6 قرار ميگیرید. در حال حاضر در آمریکا عدد شاخص یو6 بیش از 70 درصد بزرگتر از عدد شاخص یو1 است. اگر همین معیار را در مورد کشور خودمان به کار گیریم، شاخص یو6 به حدود 25 درصد ميرسد. اين شاخصی است که بیکاران متعارف، به علاوه کسانی که بهرغم میل خود مجبور به پذیرش شغلهای پاره وقت شدهاند و نیز کسانی را که بیکارند و کار هم ميخواهند؛ اما موقتا و فعالانه در جستوجوی کار نبودهاند، در بر ميگیرد. اين نکته نیز گفتنی است که هرچه رکود و کسادی در اقتصاد سنگینتر و طولانیتر باشد، تفاوت یو6 با نرخ بیکاری متعارف بیشتر ميشود. در هر حال، به نظر ميرسد که آنچه مردم در مورد بیکاری «احساس» ميکنند، کم و بیش همان چیزی است که یو6 نشاندهنده آن است. اما صرفنظر از شیوه محاسبه شاخصهای مختلف نشاندهنده بیکاری، سوال اساسی اين است که چه چیز در نرخ بیکاری متعارف 6/14 درصدی اعلام شده برای اقتصاد ما، تعجببرانگیز است؟ اگر چیزی قرار بود تعجب صاحبنظران و رسانههای ما را بر انگیزد، نه کمیت بالا که خفیف بودن نسبی اين رقم است. طی سالهای اخیر، رسانهها خود مملو از خبرهايی در مورد «واردات بیرویه» و سفارش تولید کالا توسط شرکتهای داخلی به کارخانههای خارجی (برون مرز سپاری) بودهاند که هر دو اينها به معنای خارج شدن شغل از کشور است. واقعیتاين است که، به ویژه در سه سال اخیر، بازارهای ما آماج هجوم کشورهای صادرکنندهاي بوده است که رکود جهانی، فروش آنها را دشوار ساخته و برای نفوذ به بازارهای خارجی از هیچ ترفندی، از جمله ارزان نگهداشتن مصنوعی پول خود و پرداخت یارانههای آشکار و پنهان به صادرکنندگان خود روی گردان نبودهاند. بماند که خود ما نیز با سیاست «مصلحتاندیشانه» ارزیمان، راه را برای آنها و نیز برای «برون سپارهای داخلی»، هموارتر کردهايم. نفوذ گستردهتر خارجیها به بازارهای ما البته به معنای محدودتر شدن بازار برای تولیدکنندگان داخلی است. در همین حال، خبرهای منتشر شده در مورد کمبود مزمن نقدینگی در واحدهای تولیدی، ناتوانی آنها در تامین مواد اولیه و فعالیت آنها با حدود نیمي از ظرفیت، بارها در رسانهها انعکاس یافته است. اين مشکلات نیز به معنای افزایش هزینههای تمام شده، دشوارتر شدن فروش و به حاشیه رانده شدن تولیدکنندگان داخلی است. با وضعیتی که توصیف شد، تعدیل نیرو در کارخانهها یا تعطیل شدن بخشی از آنها که در افزایش نرخ بیکاری تبلور ميیابد، چرا باید تعجبانگیز باشد؟ درست است که اين مسائل عمدتا به واحدهای متوسط و کوچک کشور مربوط ميشود؛ اما یادمان باشد که بخش اعظم اشتغال نیز به وسیله همین واحدهای متوسط و کوچک تامین ميشود. اين واحدها عمدتا دستشان از تسهیلات بانکها کوتاه است (زیرا اغلب آنها بدهی معوقه دارند) و زورشان هم به شرکتهای بزرگ دولتی و نیمه دولتی نميرسد که مطالباتشان را وصول کنند و در مجموع، «فضای کسب و کار» خود را سخت نامساعد ميبینند و لاجرم به نحوی فزاینده به «تعدیل نیرو» روی ميآورند یا فعالیتشان را کلا متوقف ميسازند. به راستی چه کسی ميتواند ادعا کند که از اين واقعیتها بیخبر بوده تا شگفت زدگیاش از نرخ اعلام شده بیکاری متعارف، منطقی جلوه کند؟ شرایط دشوار بنگاههای اقتصادی متوسط و کوچک و تعدیل نیرو یا تعطیلی برخی از آنها، همزمان با ورود «دهه شصتیها» به بازار کار، به معنی آن است که جلوگیری از افزایش نرخ بیکاری نیازمند عزمي جدیتر و تمهیدات اضطراری توسط سیاستگذاران اقتصادی است. لازم است که متولیان اقتصاد کشور، نمایندگان مورد اعتماد خود را به شهرکهای صنعتی سراسر کشور روانه کنند و واقعیتها را چنانکه هست دریابند. آنچه درخواهند یافت، تصویر زیبايی نخواهد بود؛ اما در آنصورت، دلسوزان اقتصاد کشور که تعدادشان هماندک نیست، سیاستهای کارساز برای مهار نرخ بیکاری را قطعا جدیتر خواهند گرفت.
ماراتن استخدام آموزش و پرورش و انتظار داوطلبان
کارمندنیوز: به گفته مسئولان اموزش و پرورش در کمتر از دو هفته دیگر نتایج مرحله دوم ازمون استخدام اموزش و پرورش اعلام خواهد شد .در این مرحله از بین 120 هزار ،یک سوم انهابه استخدام اموزش و پرورش درخواهند امد . اما سوالی که برای 80 هزار باقیمانده مطرح خواهد شد این است که چرا انها استخدام نشده اند ؟
این سوال در پرسش هایی که این افراد هنگام اعلام نتایج مرحله اول به طرق های مختلف با شبکه خبر در میان گذاشته اند ،نمایان است .
بی تردید قانع کننده ترین پاسخ برای این افراد اعلام کارنامه توام با ریز نمرات و رتبه انهاست تا فرد با کسب اطلاع از موقعیت دقیق خود در بین دواوطلبان سراغ برخی شک و شبهات نرود .
این تجربه موفقی است که سالها در خصوص داوطلبان کنکور اجرا می شود و حتی افرادی که موفق نمی شوند از سد کنکور عبور کنند ، حداقل این امکان را می یابند که از نقاط ضعف و قوت خود مطلع شوند و ان را در ازمون سالهای بعد مد نظر قرار دهند .
از اینرو با توجه به تعداد زیاد داوطلبان شرکت کننده در آزمون استخدامی اموزش و پرورش که در نوع خود یک کنکور و ماراتن علمی بود طبعا این انتظار وجود دارد که نتایج مرحله دوم و نهایی استخدامی این وزارتخانه توام با ریزنمرات دواطلبان در سایت قرار داده شود تا از شکل گیری هرگونه شک و شبهه جلوگیری شود .
همچنین از انجا که خیلی از داوطلبان در تماس هایی که با شبکه خبر داشتند موفق نشده بودند از موقعیت خود در مرحله اول ازمون استخدامی مطلع شوند ، لذا درج کارنامه این دسته از داوطلبان نیز ضروری به نظر می رسد .
انچه در این میان سوال بر انگیز است امتناع مسئولان اموزش و پرورش از پاسخ به این درخواست هاست .
گفتنی است ازمون استخدام 40 هزار معلم جدید در اموزش و پرورش با فراز و فرودها و با بحث هایی درباره کمیت و کیفیت مستخدمین همراه بوده است .
وزیر آموزش و پرورش در 15 اسفند 88 با اعلام خبر استخدام 40 هزار نیروی جدید درباره نحوه توزیع مستخدمین گفت :از این تعداد 20 هزار معلم ورزش، 10هزار مشاور تحصیلی و 10هزار نیروی متخصص فنی، علوم پایه و ابتدایی هستند که از مهر سال آینده فعالیت خود را آغاز خواهند کرد .
اعلام این خبر در رسانه های داخلی، خوشحالی زیادی برای آن دسته از مشتاقان فعالیت در سنگر تعلیم و تربیت بوجود آورد که پس از آن همه کسانی که آرزوی کار در آموزش و پرورش را داشتند اخبار آن را برای زمان برگزاری و شرایط آن برای عقب نماندن از این قافله دنبال می کردند.
پس از گذشت 45 روز از اعلام اولین خبر در این باره، وزیر آموزش و پرورش در 30 فروردین 89 اعلام کرد: فراخوان استخدام در آموزش و پرورش به زودی از طریق روزنامه ها در اختیار داوطلبان قرار خواهد گرفت و عملیات اجرایی برگزاری آزمون استخدامی مراحل پایانی را طی می کند.
اعلام این خبر از سوی وزیر یک گام متقاضیان را برای شرکت در "ماراتن بزرگ" آموزش و پرورش نزدیک تر کرد و همه خود را یک پله برای صعود بالاتر دیدند.
دوباره پس از گذشت یک هفته، در 7 اردیبهشت 89 آقای وزیر گفت: نام نویسی از داوطلبان شرکت در آزمون استخدامی این وزارتخانه 12 اردیبهشت آغاز می شود و پیش بینی کرد، ثبت نام برای شرکت در آزمون استخدامی 40 هزار نیروی انسانی در آموزش و پرورش با استقبال بسیار زیاد متقاضیان مواجه شود.
انتشار این خبر داوطلبان را اندکی امیدوار کرد و آنها ساعت ها و ثانیه ها را می شمردند تا موعد ثبت نام فرا رسد آقای وزیر 12 اردیبهشت، از آغاز ثبت نام آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش خبر داد و گفت: داوطلبان ورود به وزارت آموزش و پرورش می توانند با مراجعه به پایگاه اینترنتی مرکز سنجش آموزش و پرورش به نشانی زیر برای ثبت نام اقدام کنند
http://Aee.medu.ir
برای داوطلبانی که پس از مدت ها در انتظار چنین رخداد مهمی بودند لحظات به سختی سپری می شد و حال که این فرصت پیش آمده بود باید آن را غنیمت می شمردند و از لحظه لحظه فرصت ها برای مرور کتاب های درسی و افزایش سطح علمی خود استفاده می کردند تا خدای نکرده از قافله درس خوان ها در زمان اعلام نتایج عقب نمانند.
تا اینکه زمان برگزاری آزمون فرا رسید و به گفته مسئولان وزارت آموزش و پرورش 600 هزار نفر در آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت کردند.
وزیر آموزش و پرورش هم گفته بود: این آزمون نخستین بار در ایران با این ظرفیت پذیرش برگزار می شود.
حال پس از گذشت 5 ماه از انتشار اولین خبر استخدام نیروی جدید در آموزش و پرورش، همه 600 هزار نفر شرکت کننده در این آزمون منتظر اعلام نتایج و مطمئن شدن از موقعیتشان در این رقابت نفس گیر هستند.
ستیز با مسلمانان سنی ایران حتی در کنکور دانشگاه
سنی نیوز: اوایل سال جاری (اردیبهشت89) بود كه دركنكور فراگیر دانشگاه پیام نور- مقطع كارشناسی ارشد – شرکت کردم . وقتی چشمم به سوال شمارهی پنج (رشته ادبیات و زبان فارسی ) افتاد واقعا منقلب شدم و با این كه خود شیعه هستم ازصمیم قلب ناراحت شدم . و تصمیم گرفتم این موضوع را با نشریات و سایت های غیر دولتی و مستقل در میان بگذارم . اما از این کارمنصرف شدم وآن را كنار گذاشتم. تا این كه بمبی در مسجد جامع زاهدان منتشر شد و عده ای بی گناه در آن كشته شدند. بعد از این رویداد تصمیم گرفتم این نامه را بنویسم.
بسیاری ازمردم می دانند كه ریشه ی اصلی اختلافات در سیاست های غلط و نوع حكومت است. تصمیم گرفتم تصویرسوال شماره ی پنج آزمون را كه عینا از آن دفترچه اسكن شده را برای شما ارسال كنم تا به اطلاع همگان برسد. صورت سوال شماره ی 5 از آیات شماره های 50 و 51 سوره مدثر ( سوره شماره 74 قرآن) گرفته شده است . در این سوره پس از وصف حال جهنمیان و اعمال بد آنان در دنیا می گوید كه " كانهم حمر مستنفره فرت من قسوره" یعنی گناهكاران در قیامت مانند خر از شیر درنده فرار می كنند " گزینه های این سوال از دیوان ناصرخسرو انتخاب شده كه از شیعیان اسماعیلی متعصب است كه بارها در دیوانش سنیان را خر خطاب می کردند. در گزینه شماره ی2 این سوال كه پاسخ صحیح این سوال نیز هست و با نشانه آن را مشخص كرده ام طراح این سوال می خواهد بگوید كه ناصر خسرو این مفهوم را از آیات مذكور گرفته است و تاكید می كند كه سنیان همان جهنمیانی هستند كه در روز جزا مانند خر از شیر نر فرار می كنند. كلمه ی ناصبی كه ناصر خسرو آنان را خر می خواند، در همه ی فرهنگ لغت ها از جمله فرهنگ دهخدا به سنی و دشمنان علی معنا شده است. در گزینه های دیگر نیز بر، بر حق بودن علی برای امامت تأكید شده است. حال خوانندگان عزیز قضاوت نمایند وقتی این موضوع بنده را این گونه متاثر كرده است چه حالی در سنیان سیستانی و سایر نقاط كشور كه در آزمون شركت كرده اند ایجاد نموده است. این دفترچه در سراسر ایران و از جمله در وزارت علوم تحت وزارت کامران دانشجو موجود است و راه بر اهل تحقیق و حقیقت باز است.
گزارش لس آنجلس تايمز از پخش اعترافات سکينه
روزنامه لس آنجلس تايمز در مطلبی در باره اعتراض بین المللی به حکم سنگسار سکینه محمدی نوشت، اگر رژيم تهران اميدوار بود که با پخش اعترافات تلویزیونی سکينه مى تواند افکار عمومى جهان را تغيير دهد، اشتباه کرده است.
این روزنامه نوشت، پخش این اعترافات که به گفته وکیل سکینه محمدی با ضرب و شتم و شکنجه گرفته شده به جهانیان نشان داد که رژيم تهران زنان را سرکوب مى کند، توافقنامه هاى بين المللى در ارتباط با زندانيان را نقض مى کند و در ناديده گرفتن حقوق بشر گستاخ است.
احضار پنج درويش گنابادی به دادسرای سروستان
خبرگزاری هرانا - پنج تن از دراويش سلسله نعمت اللهي گنابادي ساكن سروستان به اتهام اخلال در نظم عمومي و مشاركت در تخريب اموال عمومي از سوي دادسراي اين شهرستان احضار شدند.
به گزارش سايت مجذوبان نور، آقایان اسماعيل (هادي) رحمانيان، فرزاد درويش سروستاني، علي اكبر ابراهيم زاده، حيدر اسفنجاني و رضا ثابت پيمان، 5 تن از دراويش سلسله نعمت اللهي گنابادي ساكن در سروستان هستند كه براساس احضاريه اي كه صبح امروز یکشنبه 31 مردادماه، دريافت كرده اند مي بايست روز چهارشنبه سوم شهريورماه به اتهام اخلال درنظم عمومي و مشاركت در تخريب اموال عمومي در داسراي اين شهرستان حاضر شوند.
گفتنی است چندي قبل نمايشگاهي عليه دراويش در سروستان بر پاشد كه اعتراض گسترده ی دراويش منطقه فارس را در پي داشت و منجر به تجمع قانوني دراويش در روز دوشنبه 11 مردادماه مقابل فرمانداري سروستان شد.
بیانیه کانون صنفی معلمان در مورد افزایش شش درصدی حقوق
خبرگزاری هرانا - کانون صنفی معلمان (طیف صنفی) با ارسال بیانیه به خبرگزاری هرانا، نسبت به افزایش حقوق شش درصدی انتقاد کرده و آنرا از نرخ تورم هم پائین تر دانستند.
متن این بیانیه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به قرار زیر است: به نام خداوند جان و خرد بیانیه کانون صنفی معلمان (طیف صنفی )
در مورد افزایش شش درصدی حقوق
افزایش شش درصدی حقوق یا یک مویز و چهل قلندر
سالها معلمان و فعالان صنفی آنان با تحمل هزینه های مادی و معنوی خواهان تصویب و اجرای قانون پرداخت هماهنگ بودند . سرانجام در سال 1386 قانون مدیریت خدمات کشوری توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید اما اجرای آن نیزبه تعویق افتاد . با وجود مغایرت این قانون با خواسته های معلمان ( استثناهای زیادی در این قانون وجود دارد ) تعدادی فعالان صنفی و معلمان خواهان اجرای آن شدند تا بالاخره قانون مذکور هر چند به شکلی ناقص به اجرا در آمد .
طبق نص صریح ماده 125 قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب 8/7/86 چنین مقدر شد که : "حداقل افزایش سالیانه ی [ حقوق کارکنان دولت ] به اندازه ی نرخ تورمی است که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام گردد. " همچنین ماده 150 قانون برنامه چهارم اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی مقرر داشته که دولت موظف است حقوق کارکنان و بازنشستگان دولت را طی برنامه چهارم و در ابتدای هر سال برای تمامی رشته های شغلی ، متناسب با نرخ تورم افزایش دهد .
امسال متاسفانه علیرغم افزایش سرسام آور قیمت خدمات مختلف اعم از کرایه تاکسی، مترو، ویزیت پزشک ها، قیمت دارو، در مان در بیمارستان های عمومی و خصوصی و نیز ارزاق عمومی نظیر گوشت، مرغ ، مواد لبنی تا میوه و سبزی جات که در بازارهای میوه و تره بار عرضه می شوند و در روزنامه ها نیز بارها در مورد افزایش و گرانی قیمتها نوشته و گفته می شود فقط 6 % به حقوق شاغلان و بازنشستگان دولت افزوده شد و خانواده هایشان بدون این که ( دکترای اقتصاد ) داشته باشند تورم و گرانی به مراتب بیش از افزایش حقوقشان را با تمام پوست و گوشت خود احساس کردند ! به قول شاعربزرگوار و استاد پیش کسوت جامعه شناسی زنده یاد سعدی :
این شکم بی هنر پیچ پیچ صبر ندارد که سازد به هیچ
افزایش شش درصدی حقوق که حتی از نرخ تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی ( 9 / 9 % ) نیزکمتر است ضرب المثل " یک مویز و چهل قلندر " را تداعی می کند. آیا می توان این تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی را قبول کرد؟ درصورتی که تجربه ثابت کرده که هر سال حد اقل سه بار: در ماه های رمضان، محرم، و قبل از عید نوروزمواد خوراکی و به دنبال آن قیمت بقیه ی اجناس و خدمات بیش از ده درصد گران می شود و دود این گرانی ها به چشم کارکنان و حقوق بگیران رده پایین دولت می رود. آیا این افزایش شش درصدی حقوق با نص صریح قانون مصوب مجلس مغایرت ندارد ؟ اساسا این عدم تناسب بین افزایش حقوق کارمندان دولت و نرخ واقعی تورم در جامعه چه پیامد ها و اثرات ناگواری بر جامعه، زندگی مردم و خصوصاً کارمندان دولت به دنبال خواهد داشت ؟ استرس ناشی از تورم و گرانی بر کارکنان دولت که حقوقشان پاسخگوی خدمات صادقانه شان نیست آنها را نسبت به کار خود بی انگیزه نمی کند؟ امکان لغزش در مقابل نفسانیات و تمناهای غیر انسانی را دربرخی از آنها افزایش نمی دهد؟ بعضی ازافراد را برای رسیدن به اهداف فردی و اجتماعی به ارتکاب جرم نمی کشاند؟
اگر تاثیر عدم تناسب حقوق با نرخ تورم واقعی در کیفیت فعالیت معلمان و میزان بازدهی آموزش و پرورش که مهمترین و زیر بنائی ترین نهاد در تربیت نسل فردای جامعه است مورد بررسی قرار گیرد روشن می شود که فرایند آموزش و کیفیت آن به طور کامل به شرایط روحی و روانی کادر آموزشی و مخاطبین آنها و شرایط جامعه وابسته است . معلمان که نقش مهمی در زمینه بقاء و توسعه اجتماعی دارند به دلیل عدم امکان دستیابی به زندگی حداقلی به ناچار چند شغله می شوند ، آنگاه سطح کیفیت آموزش کاهش می یابد . دانش آموزان و خانواده های آنها که باید به دور از دغدغه های روانی و تنش های محیطی و اجتماعی در فرایند آموزش با تمرکز حواس کامل به صورت فعال شرکت نمایند تا کیفیت آموزش مطلوب تر گردد به شدت و سختی گرفتار فراهم آوردن معاش خود هستند. هم اکنون چهره های نزار دانش آموزان که ناشی از سوء تغذیه آنان و ناراحتی ها و استرس های خانوادگی و اجتماعی است در کلاس ها با نمود رفتاری افسرده یا پرخاشگر بازدهی کلاس درس را کاهش می دهند و دردناک تر از این هم زمانی است که برخی دانش آموزان یکی یکی مدرسه را ترک می کنند تا با کار کردن به اقتصاد خانواده شان کمک کنند . متاسفانه این مشکلات هر سال از سال قبل بیشتر و پیچیده تر می گردد. در نتیجه افت کیفیت آموزشی و افت تحصیلی قابل توجهی در مراکز آموزشی اعم از آموزش و پرورش و آموزش عالی را شاهد هستیم که بخش اعظم آن متوجه فشارهای اقتصادی ناشی از عدم تناسب افزایش حقوق با افزایش نرخ تورم واقعی در جامعه می باشد. البته این مشکل امسال نیست بلکه سالیان درازی است که ما گرفتار تورم های فزاینده در قیمتها ی اجناس و مایحتاج عمومی و عدم تناسب حقوق و دریافتی کارکنان دولت و بخصوص فرهنگیان با تورم هستیم.
برنمایندگان مجلس است که دولت را به اجرای قانون، یعنی افزایش حقوق کارکنان دولت ((به میزان تورم واقعی سالانه )) ملزم نماید و با نظارت مؤثر خود مانع افزایش مشکلات معلمان و سایر کارکنان دولت گردد .
کانون صنفی معلمان ( طیف صنفی )
بازداشت دو فعال دانشجويی دیگر
ادوارنیوز: حسن اسدی زیدآبادی و علی جمالی، دو عضو شورای مرکزی سازمان دانشآموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) بعد از ظهر امروز، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند.
حسن اسدی زیدآبادی، مسوول کمیته حقوقبشر سازمان، پس از مراجعه ماموران امنیتی به منزل وی و "علی جمالی"، مسوول کمیته سیاسی سازمان نیز، در محل کار خود، به وسیله نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند.هنوز از دلایل بازداشت و اتهامات این افراد، اطلاعی در دست نیست.
گفتنی است حسن اسدیزیدآبادی آبان ماه سال گذشته نیز بازداشت و پس از 40 روز با قید ضمانت از زندان آزاد شده بود. دادگاه رسیدگی به اتهامات وی، به تازگی در شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، برگزار شد. علی جمالی نیز در طی هفته های اخیر، به نهادهای امنیتی احضار و مورد تهدید قرار گرفته بود.
هم اکنون احمد زیدآبادی (دبیرکل)، عبدالله مومنی (سخنگو) و علی ملیحی(مسوول روابطعمومی) سازمان دانشآموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) در زندان به سر میبرند.
|
|