تعدادی از هموطنان طی تماس های خود علت اختصاص دو بیانیه اخیر کمپین سفارت سبز به مسائل سوریه و عراق و فقدان توجه به مسائل داخلی کشور آنهم در مقطع حساس فعلی را پرسیده اند.
باستحضار این دسته از هموطنان می رساند: بحران سوریه و چگونگی حل و فصل آن،آینده سراسر خاورمیانه را رقم خواهد زد و چه بسا سرنوشت من و شما نیز در گرو این حل و فصل باشد.چرا؟
الف) رئیس جمهور روسیه آقای پوتین در فکر احیای قدرت تزاریسم در منطقه و احیای جایگاه بین المللی روسها در زمان اتحاد جماهیر شوروی در جهان است.وی از تبدیل بحران سیاسی سوریه به جنگ مذهبی از سوی جمهوری اسلامی،با کارت ایجاد هلال شیعه توسط جمهوری اسلامی در منطقه در فکر تاسیس پایگاه نظامی دریایی با ناوگان پیشرفته و چه بسا اتمی در ساحل دریای مدیترانه است که پس از توافقات اخیر با قبرس(هواپیماهای نظامی روسیه اجازه استفاده از پایگاه هوایی قبرس در آندریاس پاپاندورا را خواهند داشت و بندر لیماسول در جنوب قبرس هم در اختیار ناوهای ارتش روسیه گذاشته میشود) و پایگاهی که در سوریه دارد این منطقه را تبدیل به حوزه استراتژیک روسیه نماید.
ب) روسیه با فاکتورخرید زمان و طولانی شدن حل سیاسی بحران سوریه تلاش دارد ،اپوزیسیون سوریه را با مشغول کردن شان با گروه های تروریستی ساخت سپاه قدس تضعیف نموده و قدرت بشار اسد را یا در صورت حذف وی، طیف فکری وی را در سوریه به نفع هلال شیعه برهبری جمهوری اسلامی تثبیت نماید.روسیه سعی می کند در پی عقب نشینی غرب از منطقه،به یگانه بازیگر منطقه تبدیل شود.
ج) عربستان ازین مسئله ناراضی است و ازینکه توسط هلال شیعه ساخته جمهوری اسلامی به پشتیبانی روسیه محاصره گردد نگران است.بخصوص در کاخ سفید نوعی پریشان احوالی و بی تصمیمی و بی توجهی به مسائل خاورمیانه و تفکر ترک تدریجی منطقه از سوی آن حس می کند.گرایش اخیر عربستان به برخی دول اروپایی از جمله فرانسه و.. ناشی از این نگرانی است.
د ) علت دادن برخی امتیازات به جمهوری اسلامی از سوی کاخ سفید به غیر از مبارزه با تروریسم القاعده ای ،در واقع ،جلوگیری از تبدیل شدن روسیه به تنها بازیگر مهم و منطقه ای در خاورمیانه است .جمهوری اسلامی برای اخذ امتیاز از طرفین،از جمله انعقاد قرارداد های نفتی و پایاپای و همکاریهای امنیتی با روسیه (بمنظور تحریک آمریکائیان و ایجاد حساسیت در آنان) یا تبلیغ روی مذاکرات پشت پرده اش با مقامات آمریکایی (تحریک روسیه و ایجاد حساسیت در روس ها) سعی می کند از هر دو قدرت بزرگ و منطقه ای برای بقای خود امتیاز بگیرد.این رفتار رژیم بازی خطرناکی است که احتمال دارد سرانجام منجر به تضاد منافع قدرت های بزرگ و در نتیجه وجه المصالحه قرار گرفتن منافع ملی مردم ایران توسط جمهوری اسلامی گردد .
ه ) از سوی دیگر جمهوری اسلامی از تجربیات اش در افغانستان در دهه آخر قرن بیستم و عراق دهه اول قرن بیست و یکم حداکثر سو استفاده را در سوریه می کند.بعد از اشغال افغانستان توسط- اتحاد جماهیر شوروی تنها مبارزین سنی تحت حمایت عربستان با کمک تسلیحاتی آمریکا بودند که با استقرار در منطقه قبائلی پاکستان مانع نفوذ ارتش سرخ به جنوب و حصول به آبهای گرم بین المللی می شدند. با تغییر حاکمیت در سال 1357 شمسی مطابق با 1979 میلادی وتبدیل آن به جمهوری اسلامی،مسئله صدور انقلاب موجب حمایت رژیم اسلامی جدید از شیعیان پاکستان و افغانستان گردید. ایجاد گروههای جهادی شیعه در افغانستان و حتی شرکت در قدرت اولین دولت اسلامی در کابل مخرج مشترک این دخالت ها و کسب تجربه ها بود.واکنش دول عربی و در راس آن عربستان منجر به حاکمیت طالبان در کابل در سال 1375 شمسی مطابق با 1996 میلادی گردید.
شایان ذکر است که حمله آمریکا به افغانستان و سقوط طالبان منجر به افزایش قدرت جمهوری اسلامی در شرق کشور و بخصوص افغانستان گردید..آنچه که در شرق ایران رخ داد.تجربیاتش بعد از فروپاشی رژیم صدام در عراق به نحو احسن مورد استفاده حکومت تهران در غرب کشور قرار گرفت ،تا جائیکه حرف اول و آخر را در بغداد جمهوری اسلامی می زد و کماکان میزند. اگر عربستان از طریق پاکستان به طالبان افغانستان کمک می کند ، جمهوری اسلامی نیز بغداد را پایگاه کمک رسانی به نیروهای بشار اسد نموده است. در سوریه بعلت حاکمیت علوی ،اکثریت سنی ها مخالف بشار اسد بودند. حمایت رژیم از بشار اسد و اعزام نیرو و ارسال مهمات و پرداخت کمک مالی به بشار اسد موجب شد فروپاشی وی متوقف گردد. رژیم همان کاری را که عربستان در افغانستان از طریق پاکستان انجام می داد در سوریه و از طریق عراق انجام میدهد. بخصوص در سوریه حزب الله لبنان را بعنوان بازوی راست خود در منطقه دارد.در نتیجه عربستان مجبور به کمک به مبارزین سنی شد ،تا حرف اول و آخر را در عراق، لبنان و سوریه که از نظر عربستان عرب بوده و وابسته به اعراب هستند ،جمهوری اسلامی نزند. حکومت تهران برای ترساندن آمریکا و دیگران ،از القاعده های موازی که قبلا در عراق و افغانستان ساخته بود از آنها در سوریه نیز استفاده می نماید .داعش نمونه بارز حضور القاعده رژیم تهران در عراق و سوریه است.بنابرین علت طولانی شدن جنگ در سوریه حکومت تهران است ،زیرا جمهوری اسلامی با دخالت و کاشتن شرارت در مناطق مهم ،ترفند شرکت در حل و فصل این معضلات خود بوجود آورده را داشته و در نتیجه خواهان کسب امتیاز می شود .این ترفند از سوی جمهوری اسلامی در صورت موفقیت در اخذ امتیاز از غرب و حریفان خود در منطقه تبدیل به دکترین غالب (کاشتن شرارت با دخالت در بحران ،بمنظور کسب امتیار جهت شرکت در رفع آن شرارت و سرانجام حل مسئله بنفع خود و امتیاز گیری ) نیروهای اهریمنی و شرور در سرتاسر جهان شده و صلح و آرامش بین المللی به خطر خواهد افتاد وچون این اقدام رژیم با پشتیبانی روسیه یک حرکت جدید در سیستم روابط بین الملل و جدا از درس های کلاسیک و معمول در مدرسه های علوم سیاسی است.
در نتیجه شایسته است این ترفند حکومت اسلامی تهران بهر نحو ممکن به گوش جهانیان ودرراس آن اطاق فکر آمریکا واروپایی ها رسانده شود. در حقیقت جمهوری اسلامی بازی خطرناکی را طی سه دهه گذشته در منطقه بازی کرده که سرانجام دود آن به چشم مردم ایران خواهد رفت ،زیرا عکس العمل دولتهای عرب منطقه و در راس آن ها عربستان و سپس مصر و بالاخص غرب و در راس آن آمریکا را در پی خواهد داشت و در نهایت منجر به نارضایتی مردم منطقه از سیاست های مداخله جویانه حکومت تهران خواهد شد .این امر حلقه محاصره ملت ایران توسط ملل و دول منطقه وحامیان بین المللی آنان را تنگ تر خواهد نمود.ملت ایران تنها با اتحاد خود و تداوم مبارزه با هدف انحلال رژیم جمهوری اسلامی،خواهد توانست بازی را به نفع خود (جلوگیری از تجزیه کشور) و مردمان منطقه و صلح جهانی تغییر دهد ،
کمپین سفارت سبز
دفتر مرکزی اسلو-نروژ
بهمن ماه 1392 مطابق با ژانویه 2014
این کامنترا در بالاترین خواندم که عین حقیقت است و اینجا کپی می کنم:با سلام و سپاس از سفیران سبز ملت ایران .این بیانیه واقعیتی را بیان می کند که خامنه ای همان بازی فتحعلی شاه قاجار را در بازی با روس ها در شمال و انگلیسی ها در جنوب می کند که سرانجام این بازی خطرناک در ازای حفظ و تضمین بقای سلسله قاجاریه بعد از فتحعلی شاه توسط روسها به بهای تجزیه ایران ما و از دست دادن 17 استان زرخیز کشورمان با دو قرارداد منحوس گلستان و ترکمانچای منجر شد. خامنه ای با دم شیر و با آتش بازی می کندو این وظیفه ما مردم ایران است که با اتحاد خود جلو این فاجعه را بگیریم
پاسخحذفدرود بر شما
پاسخحذفخطری را که شما حس میکنید کاملاً قبول دارم و اینکه خامنه ای و باندهای نظامی امنیتی اش با مسئلهٔ «سلفی - جهادیها» بازی میکنند نیز درست است؛ اما اینکه داعش ساخته و پرداختهٔ قاسم سلیمانی باشد را نمیپذیرم. من فکر میکنم که داعش و جمهوری اسلامی ایران در حال بازی نقش سید جمال الدین اسد آبادی و لورنس عربستان هستند که مکنجر به فروپاشی امپراطوری عثمانی شد و اینک غرب میخواهد خاورمیانه را باز تعریف کند و سخن گفتن از مرزهای مصنوعی که با خط کش کشیده شده اند بسیار گویا است و نشان میدهد که منظور غرب این است که این خط کشیها باید تغییر یابند.