سوال مهمی که باید همیشه از علماء و روحانیون پرسید اینست که شما در شرایط کنونی شاهد هستید چه بر سر مردم این کشور باصطلاح اسلامی می آید آیا طرف ملت هستید یا با حاکمان ستمگر همساز شده اید؟
آیا هر روز حوادث بیشماری از ظلم و جنایتی که اتفاق می افتد قابل توجه شما نیست؟!!!
آیا کشتن انسانهای بیگناه به دست ظالمین جنایت علیه بشریت نیست؟ اگر هست پس چرا در مقابل این همه فجایع که اتفاق می افتد مهر سکوت بر لب زده اید؟
آیا این مشخصات کشورآقا امام زمان که شما مراجع عالیقدرآن هستید باعث افتخار است؟20میلیون فقير، 5 ميليون بيكار البته اگر آمار زنان را محاسبه کنیم بیشتر می شود، 4 ميليون معتاد، 300 هزار زن تنفروش ؛ 14 ميليون بيمار روانى ، 600 هزار كودك كارگر ،يك و نيم ميليون محروم از تحصيل،8 ميليون بيسواد، 180 هزار نابغه فرارى با 30 تريليون و400 ميليارد تومان خسارت ناشى از فرارمغز ها، 450 هزار تصادف در سال، 40 هزار بيمار ايدزي، سن بزهکاري زير 10 سال، کف سني فحشا 14 سال، و کف سني اعتياد 13 سال، پر شدن زندانها از جوانان بیگناه به جرم اعتراض به ظلم و بی عدالتی، شکنجه زندانیان تا دم مرگ، تجاوز به زندانیان سیاسی، اعدام هر روز در زندانها و گوشه میادین شهر، فروش اعضای بدن انسانها، بیش از 11 میلیون پرونده قضائی، و جرائم بسیار بزهکاری، 50 درصد طلاق و..... صدها ناهنجاری و گرفتاریهای دیگری که در این کشور امام زمان وجود دارد، آیا همه مورد تائید شما علماء و روحانیون گرامی است؟
بر تک تک مردم است که از بی تفاوتی و انفعال خارج شوند و در این مسیر همگان، اعم از دانشجویان، استادان ، اندیشمندان، پزشکان ، انجمن ها، گروها، احزاب، روحانیون و علماء طرفدار مظلوم و حقیقت، و تمام اقشار جامعه که نفس می کشند و نامشان را می توان انسان نامید بیش از گذشته حرکتی بسوی بیوت مراجع داشته باشیم، همچون نفس کشیدن ضروری است که به هر طریق ممکن مراجع و علمائی که صفوف خود را از ملت جدا کرده اند و همسنگر حاکمان ظالم شده اند یا سکوت پیشه کرده اند که هیچ فرقی بین کسانی که دست در دست ظالمان دارند و کسانی که با سکوت نظاره گر ظالمان هستند، نیست هر دو یکی هستند.
ارتباط با آنها حضورا در دفاتر مراجع، با نامه ، تلفن، ایمیل، و به هر روشی که ممکن است مدام و مستمر به علماء یاد آور شویم و به آنها بگوئیم تا کی می خواهند در مقابل اینهمه ظلم و جنایت فقط شاهد و تماشاچی باشند.
این مسیر را ما باید بارها و بارها همچون نفس کشیدن که لازمه زنده بودن است هر روز تکرار کنیم چرا که آنان را در شرایط و موقعیتی قرار دهیم که سرانجام یا علنا اعلام موضع نمایند که حق با حاکمان ظالم است یا طرف مظلوم را بگیرند و از سکوت و بی تفاوتی خارج گردند.
ما انجام وظیفه کنیم و در این مسیر شادمان و پرانرژی باشیم زیرا هر کاری که در توان ماست به انجام برسانیم و خوشحال از آن باشیم و اگر آنها از مسئولیت شانه خالی کردند بگذار آنان در محضر دادگاه الهی و مردم پاسخگو باشند آنروز دیر نیست.
ما با انرژی و توان کامل مسیر حق و دفاع از مظلوم را می پیمائیم و هر لحظه شادمانتریم
بگذار ظالمین رنجور باشند. ظالمین ناامید باشند. ما باید با شعله شمع های خود هستی ظالمین را آتش بزنیم اما خودمان سرشار از انرژی و نیرو باشیم.
چرا ما که در مسیر حق هسیتم لحظه ای ناراحت باشیم آری در این مسیر رنج هست اما مصائب نیز شیرین هستند. درد و رنج و غصه را بر ظالمین همچون بلایی فرود آوریم. اما خود را محفوظ نگهداریم.
ظالمین در ظلمت هستندو مرگ می آفرینند ما که جز از عشق، صلح و زندگی سخنی نداریم چرا ما در رنج و حرمان بسوزیم. آتش در محفل ظالمان بیاندازیم و خود از این حرکت و انجام وظیفه که بطور مستمر انجام می دهیم راضی و خرسند باشیم.
بگذار ما به هر شکل ممکن به مراجع و روحانیون اخبار ظلم ها را برسانیم اگر آنها سکوت کردند خود پاسخگوی اعمالشان باشند که روز حساب در این دنیا نیز دیر نیست. همین سکوتشان در مقابل ظلم دلیل رنج و عذابی است که انسانها گرفتار آن شده اند وگرنه آنکه در جوار حق و بارگاه الهی حضور دارد از کشتن انسان بیگناهی تا قاتل و ظالم را مجازات ننماید از پای نخواهد نشست.
بگذاریم حاکمان هر روز ترسشان بیشتر شود وگرنه ما که به حق پیوسته ایم قطره ای هستیم که مرگمان همان پیوستن به دریاست چه باک...
از یاران جنبش سبز درخواست دارم بیشتر با مراجع از طرق مختلف درارتباط باشیم و از آنها بخواهیم که جوابگو باشند اگر آنها ساکت ماندند، آنان در تاریکی هستند شما که شمعی روشن کرده اید شاد باشید اگر چه آنها با سکوتشان بر ظلمت و ظلم می افزایند اما من و تو با فریاد و اعتراض و آگاهی بخشیدن هر یک شمعی روشن می کنیم و هر روز بر این نور می افزائیم.
سرانجام حکومت از جمع شدن میلیونها شمع خواهد سوخت. مطمئن باشید آتش این سوزش به چشم می آید. پادگانی شدن تهران در 22 خرداد 90 از حضور همین مردم است که چنین رعب و وحشت بر دل خامنه ای و حاکمان ظالم افکنده است.
آنچه به شما در مسیر حق خواهی و دفاع از مظلوم، انرژی و قدرت می دهد الهی است. و در این مسیر الهی لحظه ای تردید نکنیم.
دردها، رنج ها، غصه ها، خشم ها، آتش ها را بطرف سلطنت مطلقه ولی فقیه پرتاب کنیم و آنانرا در این عذاب گرفتار نمائیم. و خودمان از اینکه آتشی بر خرمن آنان می زنیم شاد و خرسند باشیم که یار مظلوم هستیم و علیه حاکم ستمگر اقدامی می کنیم.
مگذاریم که یاس و ناامیدی برای حتی یک لحظه ما را در بر گیرد بگذارید آدم کشان جنایتکار که در تاریکی مطلق قرار دارند رنج بکشند و نا امید باشند و بترسند. ما که در این مسیر نورانی با حضور خدا دلمان قرص و محکم است ضربات محکمتری بر آنها فرود آوریم.
در پایان نزدیک 4 ماه است که رهبران جنبش سبز آقایان موسوی و کروبی و 32 سال است یاران این جنبش در سیاهچال های این دژخیمان در بند هستند برای رهایی آنها بر تک به تک ماست که تلاش خود را مضاعف کنیم و یکی از مواردی که بایستی به علماء بیش از پیش گوشزد کنیم این شکنجه و آزار زندانیان است که دل هر انسانی که ذره ای شرف و انسانیت و یک جو وجدان داشته باشد بدرد خواهد و لحظه ای خدا را راستین و حقیقتا حس کرده باشد بی تفاوت نخواهد ماند.
چند روز پیش هاله سحابی دختر عزت الله سحابی با درد و شکنجه ماموران ظالم فرعون خامنه ای به شهادت رسید و دیروز 22 خرداد ماه هدی صابر را در زندان سلطنت مطلقه فقیه به شهادت رساندند. وظیفه انسانی همه ما می باشد که هر دم این کربلای ایران را تازه و تازه تر کنیم و فریاد این مظلومیت ها را بگوش جهانیان و ایرانیان و مراجع و هر کس که سکوت اختیار کرده است برسانیم.
با همبستگی و اتحاد خود همه در یک صف علیه سلطنت مطلقه ولی فقیه قرار گیریم که پیروزی با اتحاد بدست می آید و آنروز با همت مردم و خواست الهی نزدیک است.
احمد ملکی دیپلمات پیشین و عضو کمپین سفارت سبز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر